میلاد جلیلزاده، خبرنگار گروه فرهنگ: اولین کسانی که نسبت به دیسپوتیا یا همان آخرالزمان ویرانهای که تکنولوژی ایجاد میکند از سالها پیش هشدار میدادند نویسندگان هالیوودی بودند. تعداد فیلمها و سریالهایی که با محتوای هشدارآمیز نسبت به تسلط رباتها بر بشر و نابود شدن تمدن به دست تکنولوژی بشری در آمریکا تولید شده آنقدر زیاد است که شاید ذکر نام آنها هم از چند مجلد کتاب فراتر برود. همه اینها اما بیشتر تخیل بهحساب میآمد تا اینکه جهان رفتهرفته با پدیده هوش مصنوعی آشنا شد. حالا تصور میشود که اگرچه خطرات این پدیده ممکن است جدی باشد، راهی برای جلوگیری از آن وجود ندارد و این درحالی است که نویسندگان هالیوود چنین فکر نمیکنند. آنها برای جلوگیری از گسترش این فناوری و ایجاد مانعی بر سر راه ورود آن به حریم منافعشان متحد شدند و اعتصاب بزرگی به راه انداختند و حالا به نظر میرسد تا حدودی در رسیدن به خواستههایشان موفق بودهاند.
عمدهترین مواردی که بهعنوان مطالبات نویسندگان مطرح میشد در دو سرفصل، قابل دستهبندی بود. مورد اول به حقوق موسوم به باقیماندهها برمیگشت که باید در رسانههای استریم یا به قول کاربران ایرانی (پلتفرمها) مورد توجه قرار میگرفت. باقیماندههاResidualغرامتهایی هستند که به بازیگران، کارگردانان سینما یا تلویزیون و سایر افرادی که در ساخت برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی دخیل هستند، درصورت انتشار نسخههای دیگری از یک اثر پرداخت میشود. مثلا در مواردی که یک اثر از شبکهای مجددا پخش میشود یا درصورت انتشار دیویدی پخش از تلویزیون کابلی یا تقلید و بازتولید یک خلاقیت هنری یک کاراکتر بهخصوص یا چیزی شبیه به آن در هوش مصنوعی باید حقوق مولفان اولیه مجددا پرداخت شود. مورد دوم که چالش عمیقتری بود و دامنه بحث درخصوص آن به خارج از حوزه سینما و تلویزیون هم میرسد هوش مصنوعی بود.
در حقیقت سرفصل اول هم بهنوعی با هوش مصنوعی ارتباط داشت اما عنوان آن عامتر بود، درصورتیکه سرفصل دوم منحصرا خواستار محدود شدن این تکنولوژی میشد. نویسندگان میخواستند از انواع تکنولوژیهای هوش مصنوعی مانند ChatGPT فقط بهعنوان ابزاری استفاده شود که میتواند به تحقیق یا تسهیل ایدههای فیلمنامه کمک کند و نه بهعنوان ابزاری برای جایگزینی آنها. همان روزی که انجمن نویسندگان اعلام اعتصاب کرد انجمن انیمیشن بیانیهای در حمایت از انجمن نویسندگان و اعتصاب آنها صادر کرد و مدتی بعد این اعتصاب در کنفرانسهای مطبوعاتی جشنواره فیلم کن مورد بحث قرار گرفت و شان پن، اتان هاوک، پل دانو و کاتلین کندی حمایت خود را از آن اعلام کردند. بالاخره انجمن بازیگران سینمای آمریکا هم به این اعتصاب پیوست که باعث شد فرش قرمزهای جشنواره ونیز در آخر تابستان تقریبا خالی از حضور ستارههای هالیوودی شود.
سوای از اهمیت و رونق سینمای آمریکا که باعث میشود تمام اخبار مربوط به آن مهم به نظر برسند یکی از دلایلی که باعث شد توجهات به اخبار این اعتصاب بیشتر شود دلایل این اعتصاب بود. بحث هوش مصنوعی خیلی جدیتر از آن است که فقط نویسندگان سینمایی درگیر نگرانیهایی راجعبه آن باشند. این نویسندگان تضمینی میخواستند که هوش مصنوعی جای آنها را نگیرد و در ادامه معلوم شد دغدغه بازیگران هم همین است اما سوالی که برای هر مشاهدهگر قضیه پیش میآمد این بود که اساسا مگر میشود چنین تضمینی ارائه داد؟ آیا امکانپذیر است که برای به خطر نیفتادن منافع عدهای که شاغل در یک صنف هستند جلوی پیشرفت تکنولوژی گرفته شود؟ آیا اگر این قانون محدودکننده در آمریکا اجرا شود رقبای ایالاتمتحده با عدم اجرای چنین محدودیتهایی هالیوود را مثل برق و باد پشت سر نخواهند گذاشت؟ همچنانکه این پرسشها در ذهن هر دنبالکننده اخبار بالا و پایین میشد بالاخره خبر رسید که انجمن تهیهکنندگان آمریکا با صنف نویسندگان به توافق رسیده و یکسری شروط را پذیرفته است. به گزارش رسانههای آمریکایی، اعتصاب ۱۴۶ روزه انجمن نویسندگان هالیوود با انعقاد قراردادی موقت بین این انجمن با استودیوها و پخشکنندگان هالیوود به پایان رسید و احتمالا این قرارداد موقت راه را برای توافق با انجمن بازیگران فیلمهای سینمایی هالیوود هم باز خواهد کرد.
والاستریتژورنال اعلام کرد که افراد مطلع از این قرارداد تصریح کردند این قرارداد سهساله و شامل چندین بند موفقیتآمیز برای نویسندگان از جمله «افزایش حق امتیاز، استخدام اجباری کارکنان برای اتاقهای تحریر تلویزیونی و حفاظت درمورد استفاده از هوش مصنوعی» است. به بند آخر توافق دوباره دقت کنیم؛ «حفاظت در مورد استفاده از هوش مصنوعی» حالا باید در نوع پرسشها تجدید نظر کرد. اگر این شروط صرفا به مثابه جلوگیری از پیشرفت تکنولوژی باشند منفعتطلبی اعضای یک صنف بهخصوص توان عملی کردنشان را نخواهد داشت و اگر این محدودیتها به منزله عقب نگه داشتن آمریکا نسبت به رقبایش باشند محال است صنف تهیهکنندگان هالیوود که اصلیترین اولویتش مسائل مالی است به آن تن بدهد. ظاهرا قضیه فراتر از اینهاست و باید در فهم نسبتمان با پدیدهای به اسم هوش مصنوعی بیشتر بکوشیم.
احتمالا خیلیها در اخبار خواندهاند که ایلان ماسک، بنیانگذار تسلا و اسپیسایکس به همراه بیش از هزار رهبر فناوری دیگر در نامهای سرگشاده در همین سال ۲۰۲۳ خواستار توقف آزمایشهای بزرگ هوش مصنوعی شدند و اشاره کردند که این فناوری میتواند خطرات عمیقی برای جامعه و بشریت ایجاد کند. حتی یکی از کسانی که این نامه سرگشاده را امضا کرده بود بهنوعی بنیانگذار اصلی هوش مصنوعی بهحساب میآمد. جفری هینتون، معروف به پدرخوانده هوش مصنوعی درباره کار اساسی خود در زمینه یادگیری ماشینی گفت: «این چیزها میتوانند هوشمندتر از ما باشند و میتوانند تصمیم بگیرند که مسئولیت را به دست بگیرند و ما باید اکنون نگران این باشیم که چگونه از این اتفاق جلوگیری کنیم.» در سال ۲۰۲۳، هینتون موقعیت خود را در گوگل ترک کرد تا بتواند درباره خطرات هوش مصنوعی صحبت کند و حتی به این نکته اشاره کرد که نسبت به بخشی از کار و زندگی خود که به این موضوع مربوط میشود پشیمان است.
اما مگر هوش مصنوعی چه خطراتی دارد که تا این حد نگرانکننده است و از پیشوایان و پدیدآورندگان آن گرفته تا غولهای دنیای تفریح و رسانه علیه آن هشدار میدهند؟
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.