سید مهدی طالبی، خبرنگار گروه جهانشهر: روابط ایران و امارات بر سر «جزایر سهگانه» همواره تحتتاثیر مشکلات موجود مابین ایران با قدرتهای عرب (مصر، عراق و عربستانسعودی) و غربی (انگلیس و آمریکا) بوده است با این وجود به مرور و با روند تکثر قدرت و آزادی عمل افزایشیافته کشورها، امارات خود نیز به این بازی کشانده شده است. همراهی چین، روسیه، ژاپن و آمریکا در پای بیانیههایی که به طور مشترک با کشورهای عربی، به موضوع جزایر سهگانه پرداختهاند، به معنای تلاش پکن، مسکو، توکیو و آمریکا برای تغییرات مرزی در خلیجفارس نیست، اما این رویکرد، بیانگر نقشآفرینی ویژه عربستان سعودی و امارات در تحولات جدید دارد.
در شرایط کنونی و با تضعیف کشورهای داعیهدار رهبری جهان عرب شامل مصر، عراق، سوریه و الجزایر، رهبری این جهان تقریبا برعهده عربستانسعودی قرار دارد. ریاض نه به جهت استعدادش در سیاست خارجی که بیشتر به واسطه توان اقتصادی، موقعیت جغرافیایی و میل به ماجراجوییاش پیش افتاده است. سعودیها یک دهه پیش و در ماجرای موسوم به بهار عربی نیز در صف اول برای سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه قرار داشتند اما به مرور از صحنه حذف شدند تا بدانند جایگاه واقعیشان در تحولات منطقهای کجاست. در چنین صحنهای، اماراتیها تلاش دارند با وجود بازیگری برمبنای طرح سعودی، به اهداف خود نیز دست پیدا کنند.
ایران البته در برابر این تلاشها سکوت نکرده است و جدا از اظهارنظرهای مقامات سیاسی و نظامی، دست به برگزاری رزمایش در خلیجفارس نیز زده است. یکی از جدیترین هشدارها نسبت به ماجراجویی ریاض و ابوظبی درباره جزایر ایرانی از سوی علیاکبر ولایتی، مشاور مقاممعظمرهبری در امور بینالملل، اتخاذ شد. او با این جمله که «جمهوری اسلامی ایران خواهان نزاع و تنش با همسایگانش نیست» ادامه ادعاهای امارات در مورد جزایر سهگانه را منجر به «بی ثبات» شدن منطقه خواند و گفت که ایران اجازه عملی شدن «ادعاهای باطل» درخصوص خلیجفارس را هرگز نخواهد داد. او البته به نقش غرب در این ماجرا نیز اشاره کرد و به آنها نصیحت کرد که «دست از تحریک و تنشزایی در منطقه حساس و خطیری چون خلیجفارس بردارند.»
درخصوص تحولات جدید پیرامون جزایر سهگانه نکاتی وجود دارد:
1. در دهههای اخیر به مرور از ابزارهای لازم برای مهار ایران کاسته شده است. رژیم صدام که از سال 1359 تا 1367 درحال جنگ با ایران بود نه خود وجود دارد و نه عامل نیابتی دیگری برای جنگ با تهران یافت میشود. به لحاظ بهرهگیری از تهدید و فشار نظامی نیز دیگر فضایی که در طول سه دهه 1980، 1990 و 2000 در منطقه وجود داشت، نیست و غرب نمیتواند تحرک موثری نشان دهد.
اگر قرار بر ایجاد ائتلاف منطقهای علیه ایران بود، عراق که زمانی اصلیترین دولت و عامل نیابتی غرب و اعراب علیه ایران بود به متحد تهران بدل شده است. یمن نیز که زمانی نیرو و تسلیحات برای مبارزه با ایران ارسال میکرد، درحال حاضر تبدیل به متحد تهران شده است. قدرت نظامی آمریکا که برای دههها بهعنوان یک عامل بازدارنده در برابر ایران عمل میکرد در حال حاضر کماثر شده و تهران نهتنها وقعی به خطوط قرمز واشنگتن نمیگذارد که صراحتا اعلام میکند به دنبال اخراج آمریکا از منطقه است. با از دست رفتن ابزارها و نقاط مقابله با ایران، اعراب به دنبال حفظ و تقویت نقاط باقیماندهاند. در فقدان ابزارها و امکانهای اعمال فشار علیه ایران، غرب و اعراب به دنبال استفاده بیشینه از ابزارهای باقیمانده هستند.
2. کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس تا پیش از این تقریبا روابط امنیتی-نظامی سطح بالای انحصاری با آمریکا داشتند و در قالب دیدارهای مشترک با این کشور درباره جزایر سهگانه موضعگیری میکردند. حالا اما اعراب در قالب اتحادیه عرب و ساختار کوچکتری با نام شورای همکاری خلیجفارس، با دیگر قدرتهای جهانی همکاریهای بیشتری تعریف کرده و در دیدارهای خود موضوع جزایر سهگانه را نیز میگنجانند. به عبارت دیگر کشیده شدن موضوع جزایر سهگانه به روابط عربی با چین، روسیه و ژاپن به معنای اقدام جدی اعراب در این خصوص نیست، بلکه پیامد طبیعی خروج روابط بینالمللی آنها از انحصار رابطه با آمریکاست.
اماراتیها با شناخت این روند یا بدون شناخت آن، نسبت به بروز این پدیده ذوقزده شده و نسبت به امتحان شانس خود در این خصوص طمع کردهاند. امارات به دنبال بهرهگیری از وقوع روند تکثر قدرت و چندجانبهگرایی در جهان است که روابط عربی را از قید «فقط آمریکا» رهانده است، بدون آنکه مضرات آن را بشناسد.
بیانیههای امارات با کشورهای دیگر صرفا «تعددآفرین» است نه «تحولآفرین». اگر قرار بر تحولآفرینی بود ائتلاف آمریکا و اعراب خلیجفارس -در گذشته که فاصله قدرت زیادی با ایران داشتند- بهتر و بیشتر میتوانستند راهگشای امارات باشند. آمریکا در جهان تکقطبی بیشتر آماده اقدام عملی درخصوص جزایر بود، درحالی که در شرایط فعلی و با ظهور ایران بهعنوان یک مدعی در نظام درحال گذار و شکلگیری، نمیتوان از کشورهایی مانند روسیه، چین و ژاپن توقع حرکت علیه ایران را داشت.
بهعنوان یک نمونه، امروزه ژاپن با رها شدن جهان از قید و بند سلطه آمریکا ناچار از افزایش قدرت خود شده و میداند باید خود به مقابله با تهدیدات کره شمالی رفته و در سایه کاهش نیروهای واشنگتن در خلیجفارس، مستقیما در روند تامین امنیت خطوط انتقال انرژی جهان مشارکت کند. به همین دلیل نیز توکیو بر شدت نظامیگری خود افزوده و بودجه نظامیاش از 5.4 تریلیون ین را به 6.8 تریلیون ین رساند. بااینحال مشخص است ژاپن به هیچ عنوان قادر به سازماندهی تحرک در خلیجفارس نیست.
3. در آینده جهان، ضمن رها شدن نظام بینالملل از تصلب تک یا دو قطبی، با شکلگیری قطبهای متعدد در سطوح متفاوت مواجه خواهیم بود. اعراب برای جلوگیری از همکاری موثر ایران با این قطبها که میتواند در کسب جایگاه مناسب توسط تهران در نظام آتی موثر باشد، قصد دارند نقاط تنشی میان تهران و این قدرتها تعریف کنند. این اقدام به صورت حداقلی مانع همافزایی میان ایران و این قدرتها میشود. بهعنوان نمونه اگر ایران نسبت به چین دیدگاهی امنیتی بیابد، مانعی در برابر همکاری دو کشور در طرح کمربند جاده ایجاد خواهد شد.
4. خلیجفارس در زمانهای به محل حضور پرتغالیها و انگلیسیها تبدیل شد که هنوز خبری از کشف نفت و گاز در این منطقه نبود؛ مسالهای که اهمیت این منطقه فراتر از موضوع انرژی را نشان میدهد. اماراتیها با پیشبینی دورنمای کاهش اهمیت نفت یا اتمام ذخایر انرژی خود به دنبال برنامهریزی برای آینده است. اماراتیها نمیخواهند اگر با افزایش اهمیت انرژی برآمدند، با کاهش آن شاهد فروکش قدرتشان باشند. به همین دلیل اماراتیها به نوعی درپی زمینهسازی در حوزههای غیرنفتی هستند تا بتوانند برای آینده آماده شوند. اماراتیها قصد دارند با سلطه بر تنگه هرمز و خلیجفارس، به قدرتی مسلط و دارای توانمندی نظارتی در خلیجفارس تبدیل شوند.
5. اماراتیها بر مبنای هدف خود برای ایمنسازی جایگاه کشورشان از خطر کاهش اهمیت انرژی و از بین رفتن درآمدهای نفتی، به دنبال برنامهای منطقهای و حتی جهانی برای توسعه شبکهای از بنادر و جزایر هستند. آنها بر مبنای این برنامه تلاش کردهاند بر سواحل و جزایر یمن نیز مسلط گردند. آنها امروز در این مناطق مستقر شدهاند. اماراتیها قصد دارند از خود همانند پرتغال، یک قدرت دریایی تجاری با قابلیتهای نظامی برای دفاع از منافعشان بسازند.
6. عربستان سعودی و امارات برای جلوگیری از پیشروی «سیاست همسایگی ایران» که نیازمند ایجاد رابطهای پایدار میان تهران قدرتمند و دولتهای همسایه اغلب ضعیفتر است، میکوشند به لحاظ ادراکی به مسائلی دامن بزنند که نشاندهنده استفاده ایران از قدرت برای ظلم به همسایگانش است. به عبارتی دیگر آنان با ایجاد سروصدا و تبلیغات درخصوص جزایر سهگانه میکوشند احساسات را کشورها و دولتهای پیرامون ایران، نسبت به تهران جریحهدار کنند.
ادعاهای پوچ امارات
دو خاندان و قبیله آلنهیان و آلمکتوم که به ترتیب بر ابوظبی و دوبی حاکمیت داشته و دو ستون کشور امارات را تشکیل میدهند، نسبشان به قبیله بنییاس میرسد که خود از زیرشاخههای کلان قبیله قضاعه است. منشأ کلان قبیله قضاعه، یمن است که به مرور زمان به دلایلی همانند افزایش جمعیت و رشد درگیری در این منطقه، کمبود منابع غذایی یا در جستوجوی زندگی بهتر راهی مناطقی مانند حجاز، شامات یا عمان شدهاند. آلنهیان، یکی از شاخههایی است که اجدادشان پیش از این در عمان حضور داشتهاند. گفته میشود دستههایی از بنییاس در سال 1764 (259 سال قبل) از مناطق داخلیتر شبهجزیر عربستان به منطقه ابوظبی مهاجرت کردهاند. اداره امور قبیله را در آن برهه دیاب بن عیسی بن نهیان آلنهیان بر عهده داشته است. قبیلهای که همواره شکلی مهاجر داشته و از یمن تا مناطق شمال شرقی و اطراف ربعالخالی را پیموده و کمتر از 300 سال قبل در ساحل جنوبی خلیجفارس جاگیر شده است، نمیتواند مدعی مالکیت بر جزایر ایرانی باشد.
چرا جزایر مهم هستند؟
در منطقه خلیجفارس 90 جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد. یکسوم این جزایر یعنی 34 جزیره متعلق به ایران است. جزایر ایرانی که در بخش شمالی خلیجفارس قرار دارند اکثرا مسکونی هستند. از مجموع جزایر ایرانی خلیجفارس، 17 جزیره از نظر حاکمیت بر آبراه بینالمللی تنگه هرمز و کنترل آن و همچنین کنترل تردد ناوگان بیگانه دارای اهمیت ژئوپلیتیکی و استراتژیک میباشند. از این تعداد، هفت جزیره هرمز، قشم، لارک، هنگام، تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی کلید تنگه هرمز هستند و برای تهران اهمیتی استراتژیک دارند. جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در عمیقترین قسمت خلیجفارس و در داخل دو طرح تفکیک تردد کشتیها قرار گرفتهاند. تمام کشتیهایی که در مسیر خلیجفارس و تنگه هرمز تردد میکنند، ناگزیرند از کنار این جزایر عبور کنند، لذا این جزایر علاوهبر اینکه با توجه به ادعای کشور امارات متحده عربی نسبت به آنها از اهمیت سیاسی خاصی برخوردارند، موقعیت استراتژیکی و ژئوپولیتیکی، اهمیت دریایی آنها را چند برابر کرده است.
کنوانسیونهای ۱۹۵۸ ژنو و ۱۹۸۲، جزایری که خارج از خط مبدا آبهای سرزمینی جدا از سرزمین خشکی کشور مادر هستند یا به عبارتی فاصله آنها بیشتر از ۱۲ مایل دریایی از سرزمین اصلی هستند را دارای آب داخلی و سرزمینی مختص به خود میداند. حد خارجی آب داخلی این جزایر پایینترین حد جزر میباشد که این حد پایینترین خط جزر، خط مبدا آبهای سرزمینی محسوب میشود و به شعاع ۱۲ مایل از این خط مبدا، آبهای سرزمینی محسوب میشود. اما به دلیل اینکه فاصله این جزایر از همدیگر و از خاک اصلی کشور کمتر از ۲۴ مایل دریایی است، درنتیجه آبهای سرزمینی آنها دارای همپوشانی است و حاکمیت ایران بر آبهای داخلی این جزایر و سرزمین اصلی یا آبهای پشت خط مبدا از نوع رژیم حقوقی حاکمیت مطلق و حاکمیت بر آبهای سرزمینی از نوع رژیم حاکمیت نسبی است. درصورت عدم وجود جزایر سهگانه، حاکمیت دریایی ایران بسیار محدودیت پیدا میکرد و بخش وسیعی از شرق و جنوب خلیجفارس و غرب تنگه هرمز از حوزه حاکمیت ایران خارج میشد. اما از آنجا که جزایر سهگانه از موقعیت جغرافیایی بسیار مناسبی از ساحل ایران و در یک محور شمالی جنوبی قرار گرفتهاند، در ابتدا فاصله تنبها از نقاط تعیین خط مبدا مذکور و سپس ابوموسی از تنبها از ۲۴ مایل کمتر است و از طرف دیگر براساس قوانین دریایی که جزایر دارای رژیم حقوقی خود هستند، باعث گردیده است که دریای سرزمینی ایران در قالب دو دایره متداخل به سمت جنوب گسترش یافته و حاکمیت ایران براساس قانون دریای سرزمینی به سمت جنوب گسترش یابد تا تهران بتواند از کاربریهای اقتصادی و ارتباطی و نظامی استراتژیکی فضا و عناصر و پتانسیلهای قلمرو مزبور بهویژه در تنگه هرمز که نفتکشها و کشتیهای جنگی از آنجا عبور میکنند، استفاده کند. این اهمیت باعث شده تا رهبر انقلاب شخصا دستور بدهند تلاشهایی برای افزایش جمعیت جزایر بهعنوان ابزاری برای افزایش امنیت آنها انجام شود. ایران در تابستان، مجموعهای از رزمایشهای نظامی را در جزایر برای نشان دادن آمادگیاش به نمایش گذاشت. در همان زمان سپاه پاسداران اعلام کرد سامانههای دفاع موشکی و تسلیحات ضدهوایی را در جزایر مستقر کرده و یک شناور جدید مجهز به موشکهایی با برد تا 600 کیلومتر را به نمایش گذاشت. سردار تنگسیری، فرمانده نیروی دریایی سپاه، جزایر خلیجفارس را «ناموس» کشور خواند و گفت: «ما بهعنوان فرزندان این ملت شجاع موظفیم از ناموس خود دفاع کنیم.»
منابع
اهمیت ژئوپلیتیکی جزایر ایران در خلیج فارس (مطالعه موردی: جزیره فارسی) نویسندگان: محراب هداوند میرزایی و آزیتا رجبی
نقش جزایر سه گانه در سیادت دریایی ایران در خلیج فارس نویسندگان علی امیری و حجت نادری