با گذشت بیش از 30 سال از پایان جنگ ایران و عراق تولیدات فرهنگی که با این موضوع ساخته می‌شود از اهمیت خاصی برخوردار است.
  • ۱۴۰۲-۰۶-۳۰ - ۰۸:۵۷
  • 00
اتصال نسل‌ها با سینمای دفاع مقدس
اتصال نسل‌ها با سینمای دفاع مقدس

مریم فضائلی، خبرنگار: با گذشت بیش از 30 سال از پایان جنگ ایران و عراق تولیدات فرهنگی که با این موضوع ساخته می‌شود از اهمیت خاصی برخوردار است. این اهمیت هم از جانب سازنده‌ آثار و هم از طرف بینندگان قابل مشاهده است. سوژه‌ها و داستان‌هایی که در این چند سال ساخته شده، علاوه‌بر چهره‌ خشک و خشن جنگ، به ابعاد دیگری از رزمندگان و شهدا می‌پردازد. ابعادی که از آنها برای مخاطب یک انسان واقعی‌تر و شاید حتی بتوان گفت، انسانی دست‌یافتنی‌تر می‌سازد. می‌گویم دست‌یافتنی زیرا معتقدم، بزرگ‌نمایی در توصیف از شخصیت شهدا اتفاق می‌افتاد و می‌افتد که برای مخاطب دهه‌ 70 به این سمت، درک آن سخت و حتی به دور از باور است. انسان‌هایی که تصویر ذهنی ما از آنها با هاله‌ای از نور شکل گرفته و سرشان همیشه پایین بوده و هیچ کاری غیر از نماز و دعا نداشتند. اما واقعا چقدر این تصویر قابل باور است و دیگر اینکه چقدر این تصویر قابلیت اجرا شدن دارد؟ با گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ، تعداد آثار تولیدشده که بتوان از روی آنها به یک شناخت جامع و درستی از جنگ و حال و هوای آدم‌ها در آن زمان رسید، بسیار کم است. این دستاورد کافی نیست برای جنگی که تمام دنیا علیه ایران بود و به مدت هشت سال طول کشید. جنگ تمام شد، اما در گوشه گوشه‌ فرهنگ و جامعه‌ ایرانی ردی به جای گذاشت. حالا که چندین نسل از آن زمان گذشته، فیلم یکی از آن ابزارهایی است که در زمان کم اما سریع، برای معرفی آن زمان به نسل‌های بعد قابل استفاده است. برای نسل جدید، عمدتا فیلم‌ها و آثاری قابل درک‌ هستند که از آن تصویر کلیشه‌شده از آدم‌های دهه شصت فاصله گرفته است و ابعاد تازه‌ای از زندگی شهدا را نشان می‌دهند. برای مثال در فیلم سینمایی «موقعیت مهدی» که برای برادران شهید باکری ساخته شده شش پرده‌ روایت می‌بینیم که هر کدام داستانی جدا دارد. گذری به خانواده، رفاقت‌ بین شهدا، خواستگاری و ازدواج مهدی باکری و حتی دلخوری‌هایی که در خانواده از این شهید به وجود آمده بود را نشان داد. یکی دیگر از نمونه‌هایی که در سال‌های اخیر ساخته شده است اولین فیلم سینمایی مهدی جعفری است. فیلم سینمایی «23نفر» اقتباسی از کتاب «آن بیست‌وسه نفر» است و داستان نوجوانان کم‌سن‌وسالی است که اسیر شده‌اند و حالا عراق می‌خواهد از حضور آنها سوءاستفاده کند و نشان بدهد که این سرباز_کودکان به زور و اجبار به جهبه‌ها فرستاده شدند. معصومیت این سربازان کم‌سن و اتحادی که آنها دارند، بسیار شگفت‌انگیز است. مخاطبی که این فیلم را روی پرده‌ی نقره‌ای سینما می‌بیند، قطعا برایش حضور این نوجوانان در جنگ پدیده‌ای غیرقابل درک است، اما این اتفاق افتاده و حالا که از این اثر سینمایی، فیلم و کتاب ساخته شده است، پذیرش این اتفاق و همراه شدن مخاطب با آنها به‌خاطر خود آن سربازان است. سربازانی که لباس‌های خود را تکان دادند که با خاک لباس‌شان تیمم کنند، کتک خوردند اما حاضر نشدند دروغ بگویند که به زور به جنگ فرستاده شده‌اند، اعتصاب غذا کردند تا به حق طبیعی خودشان برسند و اسم‌شان جزء سربازان فهرست صلیب سرخ برود. این دست کارها، به خودی خود کنش‌هایی بزرگ و خاص است و وقتی می‌بینی که کنشگر آنها نوجوانانی کم‌سن‌وسال است، این واقعیت حماسی بیشتر تو را به وجد می‌آورد. یکی دیگر از آثار سینمایی که اتفاق نوروز امسال در سینماها اکران شد، فیلم سینمایی «غریب» است. این فیلم از معدود آثار سینمای دفاع مقدس است که سراغ جبهه‌ غرب رفته است. جایی که حزب کومله شروع به کشتار مردم کرده بود و حالا محمد بروجردی به فرمان امام خمینی به کردستان می‌رود تا آرامش را به آنجا برگرداند. مخاطبی که تا قبل از این فیلم سینمایی با شهید بروجردی آشنایی نداشته باشد، انتهای فیلم این شهید برایش جایگاهی خاص پیدا می‌کند، به‌خاطر جدیتی که در کار داشت، تعادلی که در کار داشته، تعاملش با آدم‌ها و اقشار گوناگون و آرمانی که برایش حاضر بود جان بدهد. آرمانگرایی که در آن زمان بین شهدا بوده، شاید برای نسل من قابل درک نباشد، اما برایمان ارزشمند است و این تلاش برای رسیدن به هدف‌هایشان را ارزشمند می‌دانیم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱