• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ - ۰۵:۲۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 2
  • 0
گفت‌وگو با محسن شریفیان، هنرمند بوشهری «صداتو»‌

در ‌صداتو‌ دنبال سرگرمی مخاطبیم

سال 54 در بندر بوشهر متولد شد و در حالی که کمتر از 20 سالش بود فعالیت موسیقایی خود را با تاسیس گروه لیان (بوشهر) آغاز کرد.

در ‌صداتو‌ دنبال سرگرمی مخاطبیم

سال 54 در بندر بوشهر متولد شد و در حالی که کمتر از 20 سالش بود فعالیت موسیقایی خود را با تاسیس گروه لیان (بوشهر) آغاز کرد؛ گروهی که در حال حاضر به‌عنوان یکی از مطرح‌ترین گروه‌های موسیقی بومی ایران کارنامه قابل توجهی دارد. مضمون و سبک موسیقی‌اش محلی و فولکلور است و در موسیقی تلفیقی یا فیوژن دستی بر آتش دارد. وی در مصاحبه‌ای گفته است: «مخالف هیچ نوع موسیقی نیستم، اگر موسیقی محلی را محور اصلی کارم قرار می‌دهم به دلیل احساس مسئولیتی است که در قبال فرهنگ و آیین منطقه‌ام دارم، بر همان اساس با سایر اقوام و موسیقی‌های دیگر گفت‌وگو می‌کنم تا این نوع موسیقی را به جامعه و دنیا معرفی کنم.»
همه آنچه که در ابتدا خواندید درباره محسن شریفیان، آهنگساز، نویسنده و نوازنده ایرانی بود. پخش آخرین قسمت برنامه «صداتو» بهانه‌ای شد تا با وی درباره حضور در این برنامه به‌عنوان یکی از چهار کمک‌کننده به شرکت‌کنندگان گفت‌وگو کنیم که در ادامه می‌خوانید.

در ابتدا این سوال را بپرسم که چه شد به برنامه صداتو دعوت شدید و اساسا به چه دلیل حضور در این برنامه را پذیرفتید؟
من در ابتدا توسط آقای مروتی به برنامه دعوت شدم اما حامد جوادزاده را از برنامه «نیمروز» می‌شناختم. با دوستان صحبت کردیم و من هم نمونه‌های خارجی این برنامه و نگاه‌شان به موسیقی و داورها را دیدم. همچنین ترکیب کسانی که قرار بود کمک شرکت‌کنندگان کنند، برای من حائز اهمیت بود و با راهنمایی کارگردان پذیرفتم که در ‌صداتو‌ حضور پیدا کنم. ناگفته نماند چون من سال‌ها از رسانه دور بودم و بعد از مدت‌ها قرار بود جلوی دوربین بروم، کمی برایم دشوار بود اما دوستان کمک کردند و آن چیزی شد که قلبا دوست داشتم.

شما طی این سال‌ها برای معرفی و جا انداختن موسیقی بوشهری و همچنین ساز نی‌انبان زحمت کشیدید. چقدر و چگونه برای آشنایی بیشتر مردم با این نوع موسیقی در صداتو تلاش کردید؟
قاعدتا یکی از اهدافم برای شرکت در این برنامه معرفی موسیقی بوشهر با محوریت جنوب و ساز شاخص آن منطقه یعنی ‌نی‌انبان‌ بود؛ چیزی که من در آن تخصص دارم و آثاری را به صورت صوتی و مکتوب یعنی به شکل کتاب، مقاله و... منتشر کرده‌ام. پس روی آن بیشتر متمرکز شدم و خوشحالم این فرصت برایم فراهم شد تا بتوانم مردم را با موسیقی بوشهر و ساز نی‌انبان آشنا کنم.
در هر قسمت از برنامه چالشی با محسن کیایی، مجری ‌صداتو‌ دارید و کَل‌کَل دائمی شما به نمک برنامه تبدیل شده است. این اتفاق برنامه‌ریزی شده است؟ چقدر از دیالوگ‌ها و اتفاقاتی که در این برنامه شاهد هستیم، فالبداهه و چقدر برنامه‌ریزی شده است؟
من پیش از این برنامه محسن کیایی را از طریق آثار هنری که در آن حضور داشت، می‌شناختم و با ایشان رو در رو نشده بودم اما از اینکه در ‌صداتو‌ فرصتی فراهم شد تا با ایشان بیشتر آشنا شوم، بسیار خوشحالم و از این همکاری لذت بردم. کَل‌کَل‌ها کاملا اتفاقی بود و مردم هم استقبال کردند. خود ما هم دوست داشتیم این اتفاق رخ بدهد. این اتفاق باعث شد کاراکتر من هم شکل بگیرد و فرصت کردم موسیقی و فرهنگ جنوب را معرفی کنم.

آیا اتاق فکر ‌صداتو‌ از ایده‌های شما در برنامه بهره می‌برد؟ اساسا چقدر از نظرات شما به‌عنوان کمک‌کننده در برنامه بهره برده می‌شد؟
عوامل ‌صداتو‌ و در راس آنها حامد جوادزاده، ایده‌پرداز بودند و مجموعه دوستان در کنار هم توانستند برنامه متفاوتی را نسبت به نمونه‌های قبلی بسازند. البته خودرای نبودند و اگر نکته‌ای به ذهن‌شان می‌رسید، تلاش می‌کردند در این برنامه لحاظ کنند. خمیرمایه اولیه شکل گرفته بود اما دیگر اتفاقات باید روی صندلی شکل می‌گرفت.

از همکاری خود با دیگر کمک‌کننده‌ها برایمان بگویید. چقدر در این مسیر با یکدیگر همراه بودید؟ حضور بازیگر و فیلمنامه‌نویس و موسیقیدان در کنار هم برای ‌صداتو‌ چقدر ارزش افزوده ایجاد کرده است؟
همکاری با سایر کمک‌کننده‌ها تجربه بسیار خوب و بزرگی را برای من رقم زد. این ارتباط و فضایی که بین ما چهار نفر، یعنی شبنم مقدمی، محمد بحرانی، امیرمهدی ژوله و من ایجاد شده بود، باعث شد از همه عزیزان که تجربیات بیشتری از حضور در چنین برنامه‌هایی یا بعضا جلوی دوربین داشتند، یاد بگیرم. حس بسیار خوبی از این همکاری داشتم و چه چیزی بهتر از اینکه سه نفر از کارکشته‌های مدیا و رسانه در کنار من باشند و کمک کنند تا چنین برنامه‌هایی تولید شود.

انتخاب قطعات موسیقی را چقدر هوشمندانه و براساس پوشش همه ژانرهای موسیقی می‌دانید؟ آیا موسیقی ایرانی به‌عنوان کانون محوری و مبنای مسابقه قرار گرفته است؟
انتخاب موسیقی‌ها هوشمندانه و همه ژانرهای موسیقی درگیر بودند. البته قطعا در زمان کوتاه نمی‌توان به همه موسیقی‌ها پرداخت. اما من درمجموع راضی بودم و واکنش‌های خوبی را دریافت کردم.

ما در ایران دیر می‌خندیم و حتی دیر با برنامه‌های سرگرم‌کننده ارتباط برقرار می‌کنیم. این برنامه چه مولفه‌هایی برای سرگرمی و خنداندن مخاطب دارد؟
این گزاره کاملا درست است که ما بسیار دیر و همچنین سخت می‌خندیم. در حقیقت روزگار کاری کرده است که این‌گونه باشیم و هر وقت برنامه‌های این‌چنینی ساخته می‌شود تا حال انسان‌ها را خوب کند، باید غنیمت شماریم. البته هدف ما در ‌صداتو بیشتر سرگرمی بود تا خنداندن مخاطبان اما لحظات طنز و دراماتیکی به وجود آمد که بعضا قابل توجه است.

آیا صداتو را می‌توان مسابقه‌ای ترکیبی از هنر موسیقی و نمایش دانست؟ چقدر این اتفاق به دیده شدن برنامه کمک کرده است؟
بله. ‌صداتو‌ برنامه‌ای ترکیبی از هنر موسیقی و نمایش است و این اتفاق در 12 قسمت بسیار آگاهانه، خوب و هوشمندانه رخ داد. باید از همه کسانی که در این مسیر قدم برداشتند، تشکر کنم.

این برنامه ایرانیزه‌شده برنامه‌های خارجی ا‌ست. شما این اتفاق را چقدر درست می‌دانید و فکر می‌کنید نیازمند چه مولفه‌هایی‌ است؟
‌صداتو‌ نمونه‌‌ای از چندین برنامه خارجی ا‌ست که با حضور مجری و چهار کمک‌کننده نوع دیگری پیدا کرد و ایرانیزه شد. به‌عنوان مثال در نمونه‌های خارجی «هلپرها» نسبت به ما نقش آنچنانی نداشتند اما در ‌صداتو‌ کمک می‌کردند و نظر می‌دادند. حتی دست به ساز می‌شدند و حواشی ایجاد می‌کردند تا برنامه از حالت یکنواختی خارج شده و مخاطب بیشتر با آن همراه شود.

سخن پایانی...
خوشحالم موقعیتی برایم به دست آمد که توانستم با مخاطبان از این طریق ارتباط برقرار کنم و فرصتی برایم فراهم شد تا فرهنگ و موسیقی جنوب را بیشتر معرفی کنم. همچنین لازم می‌دانم از کمک بچه‌های فیلیمو به تیم ما، شخص من، گروه کارگردانی و کسانی که در این کار کنار ما بودند، تشکر کنم و به آنها خداقوت بگویم.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار