در سالگرد وقایع ۱۴۰۱ گروه‌های ضدایرانی خوددرگیری دارند،
یک سال از روزهای پرالتهاب 1401 گذشته است و اپوزیسیون خارج‌نشینی که به دنبال ماهی گرفتن از آب گل‌آلود بود در سالروز درگذشت مهسا امینی با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد.
  • ۱۴۰۲-۰۶-۲۷ - ۰۵:۱۷
  • 20
در سالگرد وقایع ۱۴۰۱ گروه‌های ضدایرانی خوددرگیری دارند،
فصل بازسازی فرهنگ رسید
فصل بازسازی فرهنگ رسید

فرهیختگان: یک سال از روزهای پرالتهاب 1401 گذشته است و اپوزیسیون خارج‌نشینی که به دنبال ماهی گرفتن از آب گل‌آلود بود در سالروز درگذشت مهسا امینی با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد؛ از یک طرف نیروهای سیاسی که به دنبال کسب غنائم بودند، خیلی زود دچار شکاف عمیق بین خودشان شدند و از سوی دیگر شبکه‌های رسانه‌ای‌شان در کنشی منفعلانه قرار گرفتند و بار دیگر ثابت کردند که علی‌رغم رعایت جوانب حرفه‌ای تولید محتوا و خبر، همچنان در شناخت وضعیت امروز جامعه ایران گرفتار اشتباهات محاسباتی هستند. البته که نمی‌توان اقدامات پیش‌دستانه دستگاه‌های امنیتی کشور برای برهم زدن معادلات اپوزیسون خارجی را هم نادیده گرفت.
حالا که رفتارهای سلبی و البته افشاگری‌های دستگاه‌های امنیتی باعث برهم زدن شبکه سیاسی و رسانه‌ای اپوزیسیون شده است، می‌توان با تأمل بیشتر و دقیق‌تر مبتنی‌بر این گزاره سوال کرد که اگر نارضایتی‌ها و فضای اعتراضی در جامعه وجود نداشت، آیا اپوزیسیون خارجی می‌توانست بر موج ناآرامی‌های سال گذشته سوار شود؟ البته که همه دستگاه‌ها باید یک بار دیگر، خودشان را در این موضوع مواخذه کنند و به این سوال پاسخ دهند که در یک‌سال گذشته چه تلاشی برای نشان دادن افقی روشن جهت کاهش فضای اعتراضی جامعه داشته‌اند؟ واضح است که شکل‌گیری این نارضایتی عمومی برای یک سال و دوسال اخیر نیست و در تحلیل دلایل شکل‌گیری آن جوانب مختلف اقتصادی و سیاسی را باید در نظر گرفت اما در گزارش پیش‌رو، بیشتر روی سخن ما با دستگاه‌های فرهنگی است و طرح این سوال که در یک سال گذشته چه اقدامات ایجابی برای کاهش نارضایتی‌ عمومی انجام شده است و برای روزهای پیش روی ایرانیان چه برنامه‌هایی در نظر دارند.

تکلیف‌تان را با هنرمندان مشهور‌ مشخص کنید
پیش از روزهای ملتهب 1401، واکنش فراگیر منفی علیه سلبریتیسم تا حدی پیش رفته بود که برخی از هنرمندها علنا اعلام کردند از اطلاق کلمه سلبریتی به خودشان کهیر می‌زنند یا خطاب به رسانه‌ها می‌گفتند که اسم مزخرف سلبریتی را روی صورت هنرمندان نگذارند. اما واقعیت این بود که رسانه‌ها و جریانی که شکل گرفته بود به خوشایندی یکی دو هنرمند این حوزه کاری نداشت و جریان سلبریتی‌زدگی که از ابتدای دهه90 و با کاتالیزور سیاسی در فضای هنر ایران قوت گرفت و با آمدن شبکه‌های اجتماعی بین مردم فراگیر شد، در حال بلعیدن چهره‌های هنری بود. سلبریتی‌ها نماد یک سبک زندگی، یک طبقه، یک طیف فکری و یک جهان برنده بودند که صدای باقی طیف‌ها، طبقات و لایه‌های اجتماعی را می‌بلعیدند. بازنمایی این سبک زندگی در مقابل دیدگان عموم باعث شد به سرعت سرمایه اجتماعی‌ بخش مهمی از جامعه هنری در معرض خطر قرار گیرد. این خطر هم وجوه مختلفی داشت؛ یکی از وجوه آن شیرجه زدن هنرمندان در استخر خالی سیاست بود تا با دوپینگ فضای اعتراضی بتوانند سرمایه اجتماعی از‌دست‌رفته خود را بازگردانند یا حداقل احیا کنند. خطر دیگری که حتی باعث شد مدیریت تولید محتوای فرهنگی و هنری را در کشور تحت‌الشعاع قرار دهد، جداافتادگی دستگاه‌های فرهنگی از هنرمندان بود. عارضه نامیمونی که از این جداافتادگی به وجود آمد چیزی نبود جز اینکه نظام تولید محتوای فرهنگی به هم بریزد. منطقا و عقلا مدیر فرهنگی نمی‌توانست بدون حضور فعال و مستمر هنرمندان، جریان‌سازی و هدایت فرهنگی موثری داشته باشد و از سوی دیگر هنرمندی که مسیری متفاوت از قوای هنری خود در پیش گرفته و به بازی سیاست افتاده بود، رفته‌رفته از تولیدات هنری حذف شد.
برای اصلاح چنین وضعیتی اول باید مدیران فرهنگی پیش‌قدم شوند و با رها شدن از پیش‌فرض‌هایی که تولیدات متنوع را گرفتار بن‌بست می‌کند، در به کارگیری چهره‌های هنری، نقش فعالانه‌ای در پیش بگیرند. کاربست این تدبیر نه‌فقط به این خاطر است که جریان یارگیری اپوزیسیون خارجی از بین چهره‌های مشهور هنری دچار اختلال شود بلکه به این خاطر است که دستگاه‌های فرهنگی بتوانند نقش فعالانه‌ای را در تولیدات متنوع فرهنگی داشته باشند. خبرهایی که در چند روز گذشته از داخل صداوسیما بیرون آمده است نشانگان خوبی است از اینکه مدیران تلویزیون که پیش‌تر در به کارگیری هنرمندان سختگیر بودند هم کوتاه آمده‌اند. رئیس صداوسیما در گفت‌وگویی که با خبرگزاری تسنیم داشته است، گفت: «همکاران ما مذاکراتی داشته‌اند با خیلی از تهیه‌کنندگان یا مجریان یا برنامه‌سازانی که علاقه‌مند به استفاده از برندهای شناخته‌شده و همچنین برنامه‌ها، ساختارها و برندهای جدید هستند. همکاران ما در حوزه سیما در حال مذاکره‌اند.»

همه را یکرنگ نکنید
سیاستگذاران فرهنگ و هنر ایران قرار نیست برای جزایری دور افتاده از هم برنامه‌ریزی کنند و اطلس فرهنگی سیاستگذاران باید نقاط اشتراکی برای دستگاه‌های فرهنگی تعریف کند که در آن توجه به عقاید و آرای مردم و منافع ملی لحاظ شده باشد. اما در نظر گرفتن این نقاط اشتراکی به معنای آن نیست که دستورالعمل‌های مشابهی برای مواجهه با بخش‌های مختلف هنری اعمال شود. شما به همین دعوای یک سال اخیر تلویزیون و شبکه نمایش خانگی توجه کنید. شیوه سیاستگذاری‌ای که قرار است صداوسیما برای پلتفرم‌ها در نظر بگیرد، این هراس را برای جامعه هنری دارد که به دنبال یکپارچه کردن سیاست‌های تنظیم‌گری شبکه نمایش خانگی و تلویزیون است، درحالی‌که مدیای همچون «وی او دی‌»ها ظرفیت متفاوتی با رسانه‌ برودکست تلویزیون دارد و به تبع آن نظارت متفاوتی را هم می‌طلبد. این ظرفیت متفاوت مدیای وی او دی، نه‌تنها تهدید محسوب نمی‌شود، بلکه می‌تواند نیازها و سلایق متنوع جامعه را هم پوشش دهد. البته که در چنین فرآیندی باید مدیران کاربلدی باشند که در کنار هنرمندان، جریان هدایت تولید آثار را به دست بگیرند نه اینکه جریان تولید در پلتفرم‌ها فقط با دست‌فرمان چند بیزینس‌من‌ اینترنتی، قبضه شود.

تمام اجزای جامعه هنری را درگیر کنید
واضح‌ترین وظیفه‌ای‌ که سیاستگذاران و مدیران فرهنگی برعهده دارند این است که نسبتی واقعی با زیست فرهنگی هنرمندان و عموم مردم داشته باشند و این محقق نمی‌شود مگر اینکه مدیران در ارتباطی گسترده و مستمر با جریان‌های فرهنگی باشند. هرچقدر مدیران با عموم هنرمندان درگیر باشند، بخش‌های هنری هم تولیدات متنوع‌تری خواهند داشت، به شرط آنکه خود مدیر هنری هم در دام‌چاله اسامی مشهور گیر نکند و ظرفیت‌ها و استعدادهای تازه را به میدان بیاورد. به گفته معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال حاضر 90 هزار نفر عضو صندوق اعتباری هنر هستند. جمعیت آماری کمی نیست و به‌شدت فضای هنری ایران مستعد رویش‌ چهره‌های جدید است به شرط اینکه تدبیری باشد که تمام اجزای هنری را بتواند فعال کند.
هزینه‌تراش‌های بی‌فایده را دور کنید
اتفاقات پس از فوت مهسا امینی روزگار عجیبی برای ایران و ایرانی‌ها رقم زد که از هر نیمروز آن می‌توان یک قرن حکایت کرد. یکی از این نمونه‌های عجیبی که دیده شد از جانب کسانی بود که داعیه دفاع از نظام و انقلاب داشتند اما با شاذترین و ضداجتماعی‌ترین نظرات خود، باعث تشدید گسل‌های اجتماعی ‌شدند. کسانی که در شرایط عادی حتی نمی‌توانند نیم‌ درصد از جامعه را با نظرات معوج و عجیب‌شان همدل کنند، وقتی شرایط را برای عملی کردن اعوجاجات ذهنی‌شان مهیا دیدند، دست به کارهای عجیبی‌ زدند. اما یکی از درس‌های این اتفاقات خونبار و تلخ 1401 این بود که جماعت تندرو به‌عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی باید مهار شوند. حالا اینها هرجا می‌خواهند باشند؛ چه در دولت، چه مجلس، چه سازمان‌ها و نهادهای حاکمیتی و غیر از آن و چه میان مردم عادی و به‌عنوان حامیان نظام. جماعت هزینه‌تراش بی‌فایده، طیف ناهنجار و غیرنرمالی که تاریخ به ما نشان داده، چنانکه امروز از این طرف تندروی می‌کنند، ممکن است فردا از آن‌سو بیفتند و مسیح و منافقین و پهلوی‌چی‌ها را هم پشت‌سر بگذارند. مدیران نباید تصور کنند که شرایط فعلی میدانی برای جولان آنها فراهم کرده است و اتفاقا برعکس، قوه عاقله نظام باید بیشتر به فکر مهار چنین رویکردهایی باشد.

نه به آن شوری شور نه...
چندی پیش گزارش جامعی از وضعیت سینمای ایران در فاصله سال‌های 1391 تا انتهای مردادماه 1402 منتشر کردیم که در بخشی از این گزارش آمار جالبی از تعداد فیلم‌های توقیفی برای هر سال ارائه شد. این آمار از این جهت جالب بود که در مقایسه دو دولت روحانی و رئیسی، تعداد آثار توقیفی در دولت روحانی برخلاف ادعایشان بیشتر بوده است و سال 1394 با 15 فیلم توقیفی جزء رکوردداران است و در دولت رئیسی در کل پنج فیلم توقیف در طول سه سال گذشته داشته است. اما واقعیت ماجرا این است که مدیران فرهنگی دولت قبل متهم به دادن مجوزهای بی‌حسابی بود و برای همین است که فیلمسازان بعد از هزینه گزاف حین تولید، در بزنگاه اکران و پخش فیلم با مشکل نظارت مواجه می‌شدند. رویه‌ای که دولت قبل در پیش گرفته بود (یعنی به ساخت اثری مجوز بدهی که هنگام رونمایی هم نتوانی از آن دفاع کنی) هیچ‌گاه مورد تایید هنرمندان سینما هم قرار نگرفت اما این رویه سختگیرانه‌ای که دولت فعلی برای مجوز ساخت آثار در پیش گرفته هم خودش محملی برای مسائل و عوارضی است که مناسبات استاندارد تولید در سینمای ایران را به هم می‌زند. اگر به گیشه سینماها و فیلم‌هایی که مجوز اکران گرفتند نگاه کنید، عموما آثاری می‌بینیم که ظاهرا کم‌خطر و عموما از جنس فیلم‌های طنز سینمای ایران هستند. سینمای اجتماعی که جزء یکی از نقاط قوت سینمای ایران محسوب می‌شد حالا با سختگیری‌های خاصی مواجه است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰