محمدامین صدر، معاون مدیرکل آموزش، اشتغال و کارآفرینی هیاتموسس دانشگاه آزاد: در دنیای عدم قطعیت امروز، بیش از هر زمان دیگری برای دانشجویان مهم است تا اطمینان حاصل کنند که آیا دانشگاه، دانشجویان را به مهارتهای «کارآمادگی» برای موفقیت در بازار کار مجهز میکند یا خیر؟
اکثر دانشجویان در سال اول تصور میکنند، هدف اولیه آموزش عالی باید آمادگی شغلی و آموزش کامل باشد. این بدان معناست که دانشگاهها باید برای جذب و نگهداری دانشجویان آینده بیشتر تلاش کنند و به دانشجویان کمک نمایند تا مهارتهای مورد نیاز برای آینده کاری را در خود توسعه داده و این مأموریتی بزرگ برای دانشگاهها میباشد. آموزش مهارتمحور برای انجام این مأموریت مسالهای است که دغدغه امروز دانشگاهها را تشکیل داده است. بر این اساس تسلط بر چیستی مهارتها و انواع آن از ضروریات برای متولیان اداره دانشگاهها است. بدین جهت به مهارتهای مورد نیاز محل کار، مهارتهای نرم یا سازمانی یا مهارتهای دنیای واقعی نیز گفته میشود که به صورت کلی شامل مهارتها، رفتارها و نگرشهای بینفردی و اجتماعی و... است.
ایجاد و توسعه مهارتهای نرم یا سازمانی در دانشجویان توسط دانشگاهها سبب خواهد شد پس از فارغالتحصیلی علاوهبر اینکه دانشآموختگان در جذب و استخدام توفیق بیشتری به دست میآورند، در ارتباط و تعامل با کارفرمایان، همکاران و حتی خانواده عملکرد بهتری از خود نشان دهند و به واسطه آگاهی از این مهارتها در محل کار احساس مشارکت بیشتری به آنها دست خواهد داد و همچنین تا پایان عمر کاری و زندگی خود از مزایای مهارتهای نرم به خوبی بهرهمند خواهند شد. به عبارتی دیگر مهارتهای نرم، مهارتهای عمومی هستند که اکثر کارفرمایان به آنها مهارتهای استخدامی نیز میگویند و در هنگام استخدام دانشآموختگان، در مصاحبهها و حتی رزومههای شخصی به دنبال این مهارتها هستند. توسعه برخی از مهارتهای سازمانی (مهارتهای نرم) میتواند سختتر از یادگیری مهارتهای فنی باشد و این مهارتها برای اکثر مشاغل مورد نیاز است. علیرغم اهمیت مهارتهای نرم برای استخدام و پیشرفت دانشآموختگان درصد کمی از کارفرمایان معتقدند دانشآموختگان جدید دانشگاه، این مهارتها را دارند و برای دنیای کار آماده هستند.
بدین جهت با توجه به اهمیت مهارتهای نرم، دانشآموختگان دیگر نمیتوانند به مهارتهای فنی خاص در زمینه کاری خود تکیه کنند و به واسطه آنها به پیشرفت شغلی دست یابند، زیرا مسیر پیشرفت شغلی علاوهبر مهارتهای فنی به مجموعهای از مهارتهای کارآفرینی قابل انتقال از جمله ارتباطات، رهبری، تفکر انتقادی، بازخورد، خودتنظیمی، تابآوری، مدیریت زمان، مدیریت تغییر، حل مساله، روابط بین فردی، یادگیری و سازگاری و... نیاز دارد. بر همین اساس اکثر دانشجویان خواهان آموزشوپرورشی هستند که با دنیای واقعی ارتباط برقرار کند و آنان را قادر سازد تا با اعتمادبهنفس، قابلیتهایی را که برای استخدام و بهطور کلی مهارتهایی را که جامعه به آنها نیاز دارد در خود توسعه دهند و همچنین اگر دانشجویان بدانند مهارتهای نرمی را که در دانشگاه فرا گرفتهاند، در زندگی واقعی کجا و چگونه به کار ببرند، سبب جلوگیری از دلسرد شدن دانشجویان از دانشگاه به دلیل گسست بین آنچه در کلاسهای درسی دانشگاه میآموزند و آنچه در زندگی واقعی به آن نیاز دارند، خواهد شد.
بنابراین همانطور که جامعه تکامل مییابد، برنامههای درسی در دانشگاهها نیز باید تکامل یابند تا با آموزشی جامع و همهجانبه میان دانشجویان و مهارتهای مورد نیاز دنیای واقعی که همان مهارتهای نرم هستند، تعادل برقرار شود و دانشجویان با آموزش مهارتهای دنیای واقعی توسعه یابند. در همین راستا دانشگاه بایستی ظرفیتهای مناسبی ایجاد کند و همچنین استادان در برنامههای توسعه حرفهای شرکت کرده تا به دانشجویان کمک کنند تا مهارتهای عمومی و قابل انتقال خود را برای محیط کار آینده، توسعه دهند. پس اکنون زمان آن رسیده که دانشگاهها با توجه به رویکردهای تحولآفرین و دارا بودن امکانات و سرمایههای انسانی توانمند، به دانشجویان ضمانت یک مزیت رقابتی بینظیر را بدهند تا با آموزش مهارتهای مورد نیاز برای پیشرفت شغلی، دانشجویان را توسعه دهند که پس از فارغالتحصیلی، قابلیت و احتمال استخدام دانشآموختگان بالا برود و نرخ سودمندی دانشگاه بهعنوان یک نهاد اجتماعی افزایش پیدا کند. براساس آنچه تاکنون بیان شد، به پیشنهاداتی درخصوص مهارتهای نرم یا مهارتهای سازمانی، برای کارآمادگی دانشجویان اشاره میشود.
مهارتهای ارتباطی: دانشجویان باید بیاموزند که ایجاد ارتباط موثر اولویت اصلی کارفرمایان است و دانشآموختگانی که دارای مهارتهای ارتباطی قوی هستند، احتمال بیشتری دارد که در کار خود ارتقا و به مسئولیتهای بالاتری دست پیدا کنند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب از روشهایی نظیر کوچینگ بهره بگیرد تا راهی موثر برای توسعه بیشتر مهارتهای ارتباطی دانشجویان باشد. همچنین میتوان مهارتهای دانشجویان در فعالیتهای مجازی را تقویت کرده تا بر هنر مکالمات، برقراری جلسات و مذاکرات آنلاین نیز مسلط شوند. بنابراین استادان میتوانند بهعنوان یک مربی عمل کرده و بازخوردهای فردی دانشجویان در مورد چگونگی صیقل دادن مهارتهای ارتباطی کلامی و غیرکلامی را ارائه داده و بهبود ببخشند.
مهارت رهبری: در واقعیت، کارفرمایان برای هر موقعیتی به دنبال دانشآموختگان تازهکار با ویژگیهای رهبری خوب هستند. دلیل آن ساده است؛ چه مدیریت یک تیم باشد و چه مشارکت در یک پروژه، مهارتهای رهبری به دانشآموختگان کمک میکند تا دیگران را تحریک کنند و وظایف اختصاص داده شده را به سرعت انجام دهند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب در شناسایی سبکهای رهبری به دانشجویان کمک کند تا دانشجویان سبک رهبری خود را براساس ویژگیهای مورد علاقه تعیین کنند و سپس فرصتهای متعددی برای ایجاد و تقویت مهارتهای رهبری دانشجویان در رویدادهای کلاس درس و دانشگاه فراهم شود.
مهارت تفکر انتقادی: مهارتی ضروری در محل کار است. این به معنای زیر سوال بردن منابع اطلاعاتی، پرسیدن سوالات، جستوجو و توانایی نگاه کردن به موقعیتها از دیدگاههای مختلف است. دانشآموختگانی که مهارتهای تفکر انتقادی قوی دارند از نتیجهگیری سریع اجتناب میکنند و در عوض به دنبال یافتن دلایل هستند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب بر توسعه مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان تمرکز داشته باشد و برخی از فعالیتهای ایفای نقش را به دانشجویان ارائه دهد تا به آنها کمک کند، تفکر انتقادی خود را بیشتر توسعه دهند.
مهارت بازخورد: بازخورد منظم به ما کمک میکند تا از تجربیات خود عقبنشینی کنیم و از چالشهایی که با آن مواجه میشویم درس بگیریم و موقعیتهای کاری پیچیده را واضحتر ببینیم و برای موقعیتهای دشوار راهحل پیدا کنیم. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب با علاقهمند کردن دانشجویان به نوشتن یادداشتهای روزانه و ایجاد محیط حمایتی در دانشگاه و کلاس درس، سبب به اشتراک گذاشتن تجربیات کاری دانشجویان با استادان خبره برای گرفتن بازخوردهای حرفهای شود تا دانشجویان بهطور منظم در موقعیتهای کاری خود فکر کنند و بهطور مداوم به دنبال فرصتهای یادگیری باشند.
مهارتهای خودتنظیمی: مهارتهای خودتنظیمی مانند خودارزیابی و خوداندیشی را میتوان تقریبا در هر موضوع درسی در برنامه کلاسی گنجاند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب به دانشجویان برای توانایی در کنترل رفتار، احساس، افکار و پیشگیری از رفتار نامطلوب و افزایش رفتارهای مطلوب در دستیابی به اهدافشان کمک کند.
مهارت تابآوری: تابآوری توانایی شاد، موفق بودن و... پس از وقوع یک اتفاق سخت یا بد است. یک دانشآموخته با مهارت تابآوری در شرایط دشوار و پیچیده در محیط کار قادر خواهد بود سلامت روان خود را بازیابد، خود را با شرایط سخت وفق و پس از ناکامیها بهبود یابد. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب از دانشجویان بخواهد تا برنامههای تابآوری شخصی تدوین کنند که در صورت دشوار شدن شرایط کار، با تمرینهایی که قبلا داشتهاند، بتواند بهترین عملکرد را از خود نشان دهند.
مهارت مدیریت زمان: بسیاری از دانشجویان نمیدانند که مدیریت زمان در محل کار چقدر اهمیت دارد زیرا کارفرمایان از کارکنان انتظار دارند که بهموقع حاضر و بهموقع نیز استراحت کنند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب قوانین کلاس را بهگونهای تنظیم کند که فرصتهای مفیدی برای توسعه مهارت مدیریت زمان دانشجویان فراهم شود. رسیدن بهموقع به دانشگاه و بازگشت بهموقع و همچنین رعایت مهلتهای ارسال تکالیف و... میتواند، مفید واقع شود.
مهارت مدیریت تغییر: مدیریت تغییر یکی از فرآیندهای پیچیده سازمانی است، لذا هرچه دانشجویان تجربه بیشتری در ایجاد تغییرات سالم داشته باشند، انعطاف پذیرتر و با اطمینان بیشتری میتوانند از عهده کارهای خود برآیند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب مهارتهایی مانند حل مساله، برنامهریزی و... دانشجویان را پرورش دهد تا برای تغییر در مواقع لزوم آمادگی بهتری داشته باشند.
مهارت حل مساله: امروزه کارفرمایان به دنبال دانشآموختگانی هستند که بتوانند موقعیتهای بازار کار را تجزیهوتحلیل کنند و راهحلهای قاطع و موثر طراحی کنند. به همین دلیل است که توانایی حل مساله از مهمترین مهارتهای ضروری متقاضیان به شمار میآید. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب روشها و تکنیکهای حل مساله را به دانشجویان بیاموزد.
مهارت بینفردی: مهارتهای بینفردی، که بهعنوان مهارتهای مردمی نیز مطرح هستند، به معیارهای کلیدی در انتخاب دانشآموختگان برای ورود به بازار کار تبدیل شدهاند. افرادی که مهارتهای بینفردی قوی دارند، تمایل دارند وظایف محوله را بهموقع انجام دهند، روابط مثبتی با تیم ایجاد کنند و در محل کار سازنده باشند. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب برخی از مهارتهای اصلی بین فردی که عبارتند از همدلی، کار تیمی، حل تعارض، صبر و... را به دانشجویان آموزش دهد و برای نتایج بهتر در کسب مهارتهای بینفردی، به دانشجویان توصیه کند: در تعاملات خود فکر کنند، مهارتهای بینفردی خود را تمرین کنند، از همکاران و مدیران یا دوستان خود بازخورد بگیرند، در موقعیتهای سخت دیدگاهی خوشبینانه اتخاذ کنند.
مهارت یادگیری و سازگاری: کارفرمایان در هنگام استخدام به دنبال دانشآموختگانی هستند که دارای چندین ویژگی حیاتی از جمله یادگیری و سازگاری هستند، یادگیری به شما اجازه میدهد تا از شانسها استفاده کنید و موقعیت خود را در مسیر پیشرفت حفظ کنید و سازگاری شما را مجبور میکند سختتر کار کنید و وظیفه محول شده را انجام دهید. بدین منظور دانشگاه میتواند با برگزاری دورههای توسعه حرفهای و بهکارگیری شیوههای درسی مناسب با تشریح اهمیت سرعت پیشرفت در محیطهای کاری دانشی و نیاز بازار رقابتی امروز به پشتکار و ایدههای نو برای بقا، در ترغیب دانشجویان به یادگیری این مهارتها اهتمام ورزد.