معاندان با درک غلط از واقعیت‌های جامعه پایبند به انقلاب سیستان و بلوچستان برای شکاف قومی و مذهبی در این استان عملیات طراحی کرده‌اند
فرد کارشناسی که در شبکه منوتو حضور یافته و خبرنگاران آن که برای انشقاق و شکاف در جامعه سیستان‌وبلوچستان نسخه می‌پیچند آنقدر از ماجرا پرتند که حتی اخبار روز را هم مرور نکرده‌اند.
  • ۱۴۰۲-۰۶-۲۱ - ۰۲:۳۶
  • 10
معاندان با درک غلط از واقعیت‌های جامعه پایبند به انقلاب سیستان و بلوچستان برای شکاف قومی و مذهبی در این استان عملیات طراحی کرده‌اند
شتر در خواب بیند پنبه دانه
شتر در خواب بیند پنبه دانه

علی مزروعی، خبرنگار گروه نقد روز: فرد کارشناسی که در شبکه منوتو حضور یافته و خبرنگاران آن که برای انشقاق و شکاف در جامعه سیستان‌وبلوچستان نسخه می‌پیچند آنقدر از ماجرا پرتند که حتی اخبار روز را هم مرور نکرده‌اند که متوجه شوند دیدار رهبر انقلاب با هزاران نفر از مردم سیستان‌وبلوچستان و خراسان‌جنوبی در حسینیه امام خمینی(ره) در تهران برگزار می‌شود، به همین دلیل در اخبارشان مدام تکرار می‌کردند که رهبر انقلاب به این استان سفر کرده است. این رویکرد مواجهه ناآگاهانه آنها با واقعیت استان سیستان‌وبلوچستان را برملا ساخته و باعث می‌شود تا توصیف دیروز رهبر انقلاب بهتر درک شود: «از نظر آنها، تفاوت‌ها و اختلاف‌های قومی و مذهبی و مساله جنسیت و زن جزء نقاط بحران‌ساز در ایران است که می‌خواهند با تحریک آنها به کشور عزیز ما ضربه وارد کنند اما شتر در خواب بیند پنبه‌دانه!»
رهبر انقلاب در صحبت‌های روز دوشنبه درمورد تلاش آمریکا برای بحران‌سازی در ایران بیان داشتند: «معلومات اطلاعاتی ما نشان می‌دهد دولت آمریکا مجموعه‌ای برای بحران‌سازی در کشورها از جمله ایران ایجاد کرده که مأموریت آن یافتن و تحریک نقاطی است که به نظر آنها می‌تواند باعث بحران شود.» ایشان «وحدت ملی» و «امنیت ملی» را دو نقطه اساسی مورد هدف دشمن دانستند و لزوم حفظ وحدت را این‌گونه متذکر شدند: «وحدت به معنی کنار هم بودن اقوام و مذاهب مختلف و کنار گذاشتن اختلاف‌های سیاسی، مذهبی، قومی و گروهی در جایی که پای منافع ملی در میان است، نگذارید دشمن وحدت ملی را به‌هم بزند.»
جبهه اپوزیسیون ضدایرانی که خود دچار شکاف و ازهم‌گسیختگی شده است این روزها برای احیای آشوب‌های خیابانی و ایجاد ناامنی در کشور به کوچک‌ترین بهانه‌ها برای ایجاد شکاف اجتماعی به‌ویژه در جامعه سیستان‌وبلوچستان امید دارد. برای هرچه سریع‌تر به شکست کشاندن این راهبرد لازم است ضمن شناخت از ساختار اجتماعی سیستان‌وبلوچستان، دستاویز‌های احتمالی معاندان در این استان شناخته شود.

واقعیت اجتماعی سیستان‌وبلوچستان
احتمالا بسیاری از افرادی که این مطلب را می‌خوانند تا الان نمی‌دانستند که کم‌سن‌ترین شهید دفاع مقدس یک نوجوان 11 ساله اهل سنت است. سبیل اخلاقی 11 ساله یک نفر از 11 هزار نفر شهید اهل‌سنت ایران است. او که در شهرستان نیکشهر در استان سیستان‌وبلوچستان متولد شده است از طریق جهاد سازندگی با انقلاب آشنا می‌شود. محمدتقی سیفایی، مدیرکل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی که تاکنون چندین بار به خانه این شهید رفته است به نقل از مادر شهید روایت می‌کند: «شهید سبیل اخلاقی در یک منطقه محروم و دورافتاده چگونه انقلاب اسلامی را شناخته است. برای خود من سوال بود. چندین بار این توفیق را پیدا کردم خدمت پدرومادر بزرگوار شهید برسم. یک بار که به منزل‌شان رفتم پرسیدم. مادرش می‌گفت زمانی که بچه‌های جهاد اینجا بودند من نان برایشان می‌پختم و پسر من از طریق بچه‌های جهاد با انقلاب آشنا شد.» پذیرایی از خادمان مردم در جهاد سازندگی گوشه‌ای از میهمان‌نوازی مردم بلوچستان است که هر مسافری اگر به این منطقه سفر کند شیرینی آن را خواهد چشید و حسرت می‌خورد که کاش در کالبد یک کلانشهر مسموم هم چنین روحی دمیده شود. دشمن از یک چیز هیچ‌وقت نگذشته و آن استفاده از هر فرصتی برای تعمیق شکاف‌ها بوده است. شکاف‌هایی که شاید بعضا در یک خانواده هم وجود داشته باشد. علی‌رغم همه سرمایه‌گذاری که معاندین برای پرورش تروریسم در مرزهای جنوب شرق ایران کرده‌اند تا بتوانند صدایی ساختگی از تجزیه‌طلبی را در انبوه بلندگوهای رسانه‌ای خود فریاد زنند و فضایی جعلی برساخته کنند، مردم سیستان‌و‌بلوچستان هیچ وقت اجازه ندادند‌ این استان نماد جدا شدن از ایران باشد و همواره با افتخار هویت ایرانی خود را فریاد زده‌اند. طراحی برای تزریق روحیه تجزیه به جامعه‌‌ای که علی‌رغم تنوع قومی و مذهبی پیوند‌های عمیقی در ساختار خود دارد چیز جز خیال خام نیست.

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد
در سال‌های پیش از انقلاب رژیم شاهنشاهی با این هدف که اثر اجتماعی علما را در کشور کاهش دهد آنها را از شهرهای بزرگ به شهرهای کوچک تبعید کرد. در همین راستا چهره‌‌ای همچون رهبر انقلاب و آیت‌الله مکارم‌شیرازی نیز به سیستان‌وبلوچستان تبعید شدند تا علاوه‌بر کاهش اثر‌گذاری آنها، حضورشان در این استان منجر به شکاف مذهبی شده و مسیر حرکت انقلاب مسدود شود. برخلاف این طراحی اما به‌واسطه حضور چهر‌ه‌های انقلابی در این استان و اقدامات اثرگذار آنها نتیجه‌اش وحدت ملی علیه رژیم ستم‌شاهی می‌شود. محمدتقی سیفایی تجربه‌اش از مواجهه با فردی انقلابی در استان سیستان‌وبلوچستان را این‌گونه روایت می‌کند: «یک فرد خیلی انقلابی را در سیستان‌و‌بلوچستان دیدم و از او پرسیدم که چگونه با انقلاب آشنا شده است. گفت یک خانم‌ نابینا که از فامیل‌های ما بود قبل از انقلاب در اطراف ایرانشهر زندگی می‌کرد. سیل ایرانشهر که آمد من رفتم سر بزنم که ببینم این بنده خدا وضعیتش چگونه است. نشسته بودم که در منزل‌شان را زدند. رفتم دم در دیدم یک طلبه سید یعنی رهبر انقلاب یک گونی آرد آورده بود.» بسیاری از افرادی که سابقه فعالیت انقلابی در شهرهای جنوب استان یعنی چابهار و ایرانشهر دارند و امروز نیز جزء بدنه بسیار معتقد به انقلاب محسوب می‌شوند از همراهان آیت‌الله مکام‌شیرازی در چابهار بودند.
علاوه‌بر حضور چهره‌های اصلی انقلاب اسلامی در استان سیستان‌وبلوچستان آگاهی و بصیرت علمای اهل سنت استان نیز در ایجاد روحیه انقلابی در مردم این استان علیه طواغیت و خوانین حامی آنها موثر بوده است. مولوی عبدالرحمن‌چابهاری و مولوی‌ساداتی از جمله این چهره‌ها هستند. رهبر انقلاب در جملاتی مولوی‌ساداتی را از انقلابیون قبل از انقلاب معرفی کرد و سخنرانی‌های ایشان در دفاع از انقلاب را تمجید می‌کنند.

چه چیزی دشمنان را به طمع انداخت
در ماه‌های ابتدایی التهابات سال 1401 علی‌رغم تلاش دشمنان جامعه متدین سیستان‌وبلوچستان کوچک‌ترین همراهی با مطالبات هنجارشکنانه‌ای که زیر شعار آزادی مطرح می‌شد کوچک‌ترین همراهی نکرد. به همین دلیل اپوزیسیون به سراغ سناریویی دیگر رفت تا برای برانگیخته کردن حساسیت مردم غیرتمند این استان بهانه‌ای دیگر پیدا کند. بهانه‌ای که مواجهه هوشمندانه با طراحی معاندین می‌توانست مانع از ایجاد آن شود. بعد از آنکه ماجرای تعرض به یک بانو در چابهار توسط یکی از مامورین نیروی انتظامی در فضای رسانه‌ای پیچید مطالبه بررسی سریع و برخورد قاطع با عاملان این اتفاق در فضای استان به وجود آمد. مطالبه‌ای که اگر به‌موقع تعیین‌تکلیف می‌شد می‌توانست سوءاستفاده معاندان از تریبون‌هایی که در اختیارشان است را خنثی کند. پس از این ماجرا نیز گروهی از مردم که متاثر از اتفاق چابهار روح‌شان جریحه‌دار و احساسات‌شان برانگیخته شده بود 8 مهرماه در زاهدان اقدام به سنگ‌پرانی به سمت کلانتری نیروی انتظامی کردند که طبعا ایجاد امنیت مهار آن را الزامی می‌کرد اما اشتباه در شیوه مواجهه باعث شد تا گروهی از مردم و نیروهای انتظامی به شهادت برسند. این اتفاق زخمی را به وجود آورده است که اپوزیسیون در یک سال اخیر بارها سعی کرده چون مگسی روی آن نشسته و از آن عفونت بسازد. اتفاق رخ‌داده طبعا خاطیانی در دو طرف ماجرا دارد. کسانی که عامل تحریک مردم بودند و کسانی که شتاب‌زده دست به اسلحه بردند فاجعه‌ای را رقم زدند که تنها مواجهه عادلانه و غیرمتعصبانه می‌تواند اثرات نامطلوب آن را از بین ببرد. تغییر فرماندهی انتظامی استان و نیز دستگیری متهم ماجرای چابهار ازجمله اقداماتی بود که در راستای همین امر انجام شده و برخورد قاطع با سایر متخلفان نیز تسریع در روند بررسی و قاطعیت در برخورد را می‌طلبد.

مسیر ایجاد همدلی در گرو صداقت و عدالت
پس از ماجرای 8 مهر روایات متناقضی در برخی از رسانه‌ها منتشر شد که کاملا برخلاف مشاهدات عینی حاضران در صحنه بود. این شیوه روایت باعث می‌شود اعتماد عمومی نسبت به فضای رسانه‌ای از بین رفته و امید به اجرای عدالت نیز کمرنگ شود. برای تقویت روحیه وحدت و همدلی سه نکته اصلی باید مورد توجه قرار گیرد. اول آنکه رسانه‌ها باید کمک کنند تا مخاطبان از همه اقشار جامعه به دور از عصبیت‌های جاهلی با واقعیت روبه‌رو شوند. عدم وجود روایت کامل و صادقانه مخاطبان را به دام راویانی می‌اندازد که جاهلانه یا عامدانه اطلاعات غلط به مخاطب می‌دهند و آب پمپاژ ناامیدی جامعه را به سمت حرکت به خیابان تحریک می‌کنند. مساله اصلی حساسیت بر اجرای عدالت است. امری که منفعت جمعی در گرو آن است ولو اگر منفعت افراد زیر سوال برود. پس از برخورد صادقانه و استقرار عدالت زمینه برای رفع کدورت‌ها و تقویت همدلی ایجاد شده و تلاش معاندین برای ایجاد شکاف مهار می‌شود.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰