

فاطمه بریمانی ورندی، خبرنگار گروه نقد روز: سیستانوبلوچستان و داستان پر فراز و فرود محرومیتهای آن را چگونه درک کنیم؟ مساله این است که چند کتاب و چند مستند دیگر لازم است که معضلات و چشمانداز ترسیمشده برای این استان جدی گرفته شود؟ کمتر کسی تا الان به محرومیت جدی سیستانوبلوچستان اقرار نکرده و آن را جزء محرومترین و مظلومترین استانهای ایران درنظر نگرفته است. اما مساله این است که این محرومیت حاصل عدم برنامهریزی و فقدان چشمانداز اجرایی است یا ضعف مدیریت؟ روز گذشته رهبر انقلاب با مردم سیستانوبلوچستان و خراسان جنوبی دیدار داشتند و مجدد از محرومیت و مظلومیت این استان صحبت کردند. اما نکته حائز اهمیت دیدار گذشته اشاره به مصوباتی بود که دو دهه از عمر آن میگذرد و تمام این سالها درخصوص این استان اجرایی نشدند. اگرچه رهبری دلیل اجرایی نشدن این مصوبات را تنبلی و غفلت دولتها گذاشته و فضای امروز این استان را امیدوارکننده خواندند. طرف متضرر این تنبلیها ماجرای مردم و نسلی است که سالها در این محرومیت زیست کردهاند و عمرشان را میگذرانند. امروز در این استان و در میان مردمی که با همه تفاوتهای قومی، مذهبی، سیاسی و... زیر این پرچم، غیورانه و مقتدرانه از مرزهایمان دفاع میکنند، برنامههای نیمهتمامی داریم که به سرانجام رساندن آنها از بسیاری معضلات جدی استان گره باز میکند.
آب مایه حیات است، اگر بگذارند
کمبود آب شرب سالم در استان سیستان از مسائلی است که هرچند وقت یکبار اخبار متعددی را بهخود اختصاص میدهد. همواره بخشی از اخبار استان سیستانوبلوچستان، در رابطه با وضعیت بحرانی کمبود آب و مهاجرت تعداد زیادی از مردم به این دلیل بوده و متاسفانه کمتر مواقعی درخصوص این مساله چارهاندیشی شده است. وضعیتی که در استان سیستانوبلوچستان با آن مواجه هستیم، در وهله نخست ناشی از عدم تخصیص حقابه ایران از هیرمند توسط افغانستان بوده و بعد از آن منشعب از وضعیت نابسامان مدیریت منابع آب و الگوهای مصرف و تامین آب مورد نیاز این استان است. مساله این است که معضل آب هیرمند هم برای آب شرب و هم برای کشاورزی مشکلساز است. در این استان 1.6 میلیارد مترمکعب آب از چاهنیمه تامین میشود که نشان میدهد به اندازه کافی آب برای مرطوب کردن کف دریاچه هامون وجود دارد. ورود آب به هامون باعث رشد گیاهان و با کاهش میزان گرد و خاک منجر به زنده ماندن تالابها میشود. علاوهبر معضل تامین آب هامون، مشکل کمبود آب در زاهدان از مسائل خیلی جدی این استان است. شهری که جمعیت آن یک میلیون نفری شده و سالهاست آب آن از زابل تامین میشود. یکی از راهها برای تامین آب فضای سبز زاهدان ایجاد تصفیهخانههایی است که باعث میشود آب شرب کمتر هدر برود و سفرههای آب زیرزمینی توسط چاهنیمهها بیش از اندازه مورد بهرهبرداری قرار نگیرد.
همه این موارد را میتوانیم در تحلیلهای متعدد کارشناسان طی این سالها در این استان ببینیم. اما مساله این است که مشکل آب شربی که امروز سیستانوبلوچستان با آن دستوپنجه نرم میکند، نه امروز و دیروز بلکه از دو دهه قبل بهعنوان یکی از معضلات سیستانوبلوچستان شناسایی و راهکارهای حل آن توسط رهبری ابلاغ و سال 81 تبدیل به مصوبه شد. در مصوبه سال 81 بهصراحت ایجاد و اصلاح شبکههای آبرسانی، اجرای طرح آبیاری تحتفشار و طرح مقابله با خشکسالی و تسریع در احداث نیمه چهارم مطرح شد. اما مساله این است که طی این دودهه دولتها نتوانستند آنطور که باید به مساله آب و خشکسالی این استان بپردازند. نتیجه این شده است که با گذشت این همه سال، باز هم با مشکلات متعددی درخصوص تامین آب شرب استان سیستانوبلوچستان مواجه هستیم.
زمستان در راه است
چند دفعه در طول عمرتان در سرمای زمستان یا گرمای تابستان با بحران قطعی گاز مصرفی مواجه شدهاید؟ حتی قطعیهای کوتاهمدت گاز هم میتواند چنان اعصاب و روانتان را بههم بریزد که خودتان پیشتر تصوری از آن نداشتید. حالا تصور کنید برخی روستاهای سیستانوبلوچستان سالهاست از ظرفیت لولهکشی گاز محروم ماندند. این درحالی است که رهبری پس از سفر استانی خود در دهه 80 یکی از معضلات مردم روستاهای این استان را نبود سیستم گازی دانستند و از مسئولان ذیربط خواستند تا هرچه زودتر پیگیر اصلاح و آغاز پروژههای گازرسانی به استان باشند. حالا با گذر دودهه نسلی که آن روزها در سیستان خواهان بهبود شرایط بودند، از میدان بهحاشیه رفتند و نسل بعدی آمدند، اما هنوز هم این مشکل حل نشده است. البته دولت سیزدهم پروژههایی مبنیبر گازرسانی به خاش و زابل را در دستورکار خود قرار داده و آن را پیگیری کرده است.
دروازهای برای تجارت جهانی
سالها احداث راهآهنی مطرح بود که شرق و غرب و همچنین شمال و جنوب ایران را به یکدیگر وصل کند. روز گذشته رهبری به این مساله اشاره کردند که درصورت احداث این راهآهن، ما میتوانیم از این مسیر ارتباطی بهرهمند شویم. اگر بخواهیم به لزوم احداث و در دستور کار قرار گرفتن این پروژه بپردازیم باید به اهمیت این منطقه در ایجاد پل ارتباطی برای ایران با اقتصاد و تجارت جهانی بهعنوان دروازه تجارت کشور با مناطق شرقی جهان و قاره آسیا توجه داشته باشیم. هممرزی سیستانوبلوچستان با دو کشور پاکستان و افغانستان در شرق از یکسو و دسترسی به آبهای آزاد دریای عمان در جنوب از سوی دیگر، بهرهمندی از منطقه آزاد تجاری صنعتی چابهار، منطقه ویژه اقتصادی سیستان و بازارچههای مرزی درطول نوار مرزی راه را برای نقشآفرینی استان در تجارت، ترانزیت خارجی و مبادلات مرزی فراهم ساخته است. این استان بهدلیل استقرار درکنار آبهای آزاد بینالمللی خارج از تنگه هرمز و برخورداری از 310 کیلومتر مرز ساحلی در دریای عمان از موقعیت ویژهای برای تجارت برخوردار است؛ وجود دو بندر مهم کشتیرانی شهید بهشتی و شهید کلانتری در چابهار که ظرفیت سرمایهگذاری خارجی تا 10 میلیون تن و امکان پهلوگیری کشتیهای بزرگ، پتانسیل فعالیت تجاری اقتصادی را در این منطقه افزایش داده است. طبق مصوبات دهه 80 توجه به این ظرفیت اقتصادی از اولویتهای این شهر تلقی میشود و برای این امر باید به احداث راهآهن و زیرساختهای لازم برای بهرهوری از بازارچههای مرزی پرداخت. در راستای این هدف دولت سیزدهم با اجرای پروژه ملی همچون افتتاح راهآهن زاهدان- خاش، تسریع در ساخت راهآهن چابهار زاهدان-سرخس سعی بر ایجاد زیرساختهای لازم برای این امر را داشت. از طرفی در سال گذشته برای اولینبار در حوزه مرزنشینان برای ایجاد بازارچههای مشترک مرزی با پاکستان توافقی مطرح شد که خوشبختانه یک بازارچه از سمت ایران و پاکستان کامل شد.
مهاجرت به بهانه بیکاری
حتی اگر بنا را بر صرف زمان و هزینه زیاد برای هریک از پروژههای زیربنایی بگذاریم، یکی از معضلاتی که چندسالی گریبانگیر این استان است، مساله مهاجرت ساکنان و اهالی بومی به شهرهای اطراف بهدلیل معضل بیکاری بوده است. مسئولان ذیربط هم در این خصوص اقدام قابلتوجهی انجام ندادند. وجود معضلات متعددی همچون کمبود آب شرب، فقدان لولهکشی گاز، عدم وجود مسیرهای حملونقل آسان و... که نهایتا به محرومیت این استان منجر شده است. موضوعی که باعث جابهجایی و مهاجرت به استانهای مجاور یا پایتخت شده است. این درحالی است که درصورت ایجاد شرایط مناسب برای مشغولیت و اشتغال جوانان، میتوان از ظرفیت آنها در این استان بهره برد. سیستانوبلوچستان جزء چند استان غنی و بکر ایران محسوب میشود و منابع و معادن متعددی را در خود جای داده است. بیش از 50 میلیون تن مواد معدنی از نوع سیلیس، منگنز، آهن و مس در استان شناسایی شدهاند. ماحصل عدم توجه به این معادن و منابع این بوده که حدود 300 محدوده معدنی بهدلیل راکد ماندن بلوکه شدهاند. توجه به این ظرفیت در سیستانوبلوچستان میتواند بخش عمدهای از معضلات در ارتباط با اشتغال و مهاجرت را حل کند. در این راستا در استان کرمان تجربه مشابهی داشتهایم. در این استان هم بهمنظور حل معضل بیکاری و جلوگیری از مهاجرت نیروی کار، معادن مس، آهن، تیتانیوم، کرومیت و زغالسنگ فعال شدهاند که به نتیجه مطلوب در حوزه اشتغال منتهی شده است. درخصوص برنامههای سیستانوبلوچستان باید اضافه کرد که مساله فعالسازی معادن یکی از محوریتهای مصوبات سال 81 درخصوص حل معضل اشتغال بوده است. علاوهبر فعالسازی بخش صنایعدستی استان، کارخانه سیمان، رسیدگی به استخر پرورش میگو و مساله آبزیان بهمنظور رونق اشتغال، توجه جدی به معادن از مهمترین زمینههای ارتقای سطح کمی و کیفی اشتغال در سیستانوبلوچستان درنظر گرفته شده که تا امروز کمتر به این ظرفیت پرداخته شده است.
