امیدواری به طرح جاه‌طلبانه ریلی- دریایی برای اتصال هند به اروپا واقعی نیست
یک پیش‌خبر؛ یک خبر و به دنبال آن پروپاگاندای گسترده رسانه‌ای. این تمام آن چیزی است که در کمتر از 48 ساعت گذشته درباره کریدور حمل‌ونقلی که قرار است هند را به قاره اروپا متصل کند، رخ داده است.
  • ۱۴۰۲-۰۶-۲۰ - ۰۳:۲۹
  • 00
امیدواری به طرح جاه‌طلبانه ریلی- دریایی برای اتصال هند به اروپا واقعی نیست
بدل سیاسی به ابتکار اقتصادی چین
بدل سیاسی به ابتکار اقتصادی چین

فرهیختگان: یک پیش‌خبر؛ یک خبر و به دنبال آن پروپاگاندای گسترده رسانه‌ای. این تمام آن چیزی است که در کمتر از 48 ساعت گذشته درباره کریدور حمل‌ونقلی که قرار است هند را به قاره اروپا متصل کند، رخ داده است. روز شنبه کمی پیش از نشست سران گروه 20 (G20) در دهلی‌نو، رسانه‌های غربی از اعلام طرح‌هایی برای کریدور حمل‌ونقلی که هند را به غرب آسیا و درنهایت اروپا متصل می‌کند، پرده برداشتند. منبع این خبر «جان فاینر»، معاون مشاور امنیت ملی ریاست‌جمهوری آمریکا بود. او از «یادداشت تفاهم پیشنهادی» برای کریدور حمل‌ونقل ریلی و کشتیرانی بین کشورهای ایالات متحده آمریکا، هند، عربستان، امارات، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای عضو گروه ۲۰خبر داده بود. او از «پتانسیل عظیم»ی سخن گفته که «با افزایش جریان انرژی و ارتباطات دیجیتال، رفاه را در میان کشورهای درگیر افزایش می‌دهد» ولی اضافه کرده است که نمی‌داند اجرای آن «چقدر طول می‌کشد.» رسانه‌های غربی نوشتند این طرح، پس از ماه‌ها گفت‌وگوی پشت صحنه بین همه کشورهای درگیر، ازجمله رهبرانی مانند جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا، نارندرا مودی نخست‌وزیر هند و محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی منتشر شده است. خبر رسمی این طرح را جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا روز شنبه در کنار سران کشورها (به جز چین و روسیه) اعلام کرد. او از «پروژه‌ای زیرساختی بین‌المللی بزرگ» برای اتصال هند، خاورمیانه و اروپا از طریق راه‌آهن، خطوط کشتیرانی، کابل‌های داده پرسرعت و خطوط لوله انرژی سخن گفت و حتی اعلام کرد که علاوه‌بر این کشورها «اردن و اسرائیل» نیز در این پروژه بزرگ حضور خواهند داشت. این طرح بلندپروازانه، برای اجرا نیاز به زمان دارد اما درحال حاضر کشورها و طرف‌های درگیر در تفاهمنامه موافقت کرده‌اند که طی 60 روز آینده در یک «برنامه اقدام» ارائه کنند.
از زمان اعلام خبر تلاش برای ایجاد طرح مذکور که زمان اجرایی شدن آن نامشخص است تا لحظه نگارش این گزارش و احتمالا تا چند روز آینده، رسانه‌های غربی به‌طور ویژه به این طرح خواهند پرداخت و از دستاوردهای بی‌نظیر پیرامون آن خواهند گفت و نوشت اما پس از آن احتمالا تحلیلگران یک‌به‌یک دست به قلم خواهند برد و درباره واقعیت این طرح و وزن واقعی آن خواهند نوشت. در این گزارش به‌صورت اجمالی، به نکاتی درباره این طرح ظاهرا بلندپروازانه پرداخته شده است.

طرح اقتصادی یا سیاسی؟
از دوره دونالد ترامپ آمریکا به‌صورت ویژه‌تر تامین منافعش با هزینه دیگران را در دستورکار خود قرار داد. نمونه آن ایده ناکام «ناتوی عربی» با هزینه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج‌فارس بود. از زمانی که بین منافع ایالات‌متحده و حضور نظامی آن، ارتباط مستقیمی وجود داشته است. به عبارت ساده‌تر اگر ارتش آمریکا در جغرافیایی حضور داشته باشد منافع اقتصادی آن کشور تضمین شده است و اگر این حضور کمرنگ شود یا پایان یابد منافع واشنگتن نیز دستخوش تغییر و عرصه برای بازیگری سایر رقبا فراهم خواهد شد. افغانستان، در دسترس‌ترین نمونه‌ای است که می‌توان بدان اشاره کرد. پس از خروج آمریکا از کابل با وجود کوچک شدن اقتصاد افغانستان، حجم تجارت تهران با کابل به رقم بیش از 1.8 میلیارد دلار رسیده است. چین نیز تحرکاتی در این راستا داشته است. در جنوب خلیج‌فارس نیز که حضور نظامی آمریکا در آن کاهش چشمگیری داشته است، فضا برای حضور چین فراهم شد و این کشور توانست قراردادهای قابل‌توجهی با متحدان دیرینه آمریکا منعقد کند. استقبال کشورهای عربی از همکاری با چین و تنوع‌بخشی به سیاست خارجی خود، منافع ایالات‌متحده در غرب آسیا و به‌ویژه حاشیه خلیج‌فارس را با چالش روبه‌رو کرده بود. از همین رو واشنگتن که توان بازگشت نظامی به منطقه برای تضمین منافع خود را ندارد تلاش کرده تا با ابتکار جدید ولی بدون هزینه برای مدتی متحدان منطقه‌ای خود را دور هم نگاه دارد و فرصت را از رقیب اصلی همچون چین بگیرد. تحلیلگران می‌گویند این کریدور ممکن است به‌ویژه به‌عنوان یک «مقابله با جاه‌طلبی‌های چین» و افزایش نفوذ در خاورمیانه در زمانی عمل کند که به نظر می‌رسد نفوذ غرب و آمریکا درحال کاهش است و جای خود را به پکن می‌دهد. یک منبع آگاه در این باره به«فایننشال‌تایمز» گفته: «ایالات‌متحده در تلاش است دوباره توجه خود را بر منطقه متمرکز کند تا به شرکای سنتی اطمینان دهد و نفوذ خود را حفظ کند.»

هدف چین و عادی‌سازی
حتی پیش از اعلام رسمی خبر طرح اتصال هند به غرب آسیا و اروپا، مشخص بود که یکی از اصلی‌ترین دلایل برای طرح این ایده، ابتکار «کمربند و جاده» چینی‌هاست. ابتکار کمربند و جاده طرح سرمایه‌گذاری در زیربناهای اقتصادی بیش از ۷۰ کشور جهان و سازمان‌های بین‌المللی و توسعه دو مسیر تجاری «کمربند اقتصادی راه ابریشم» و «راه ابریشم دریایی» است که شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در سال 2013 از آن رونمایی کرد. پشتوانه این طرح، قدرت صنعتی اقتصاد و توان سرمایه‌گذاری‌ پکن بود. آمریکا در سال‌های گذشته تمرکز خود را معطوف بر شکست طرح چینی با فشار بر کشورهای مختلف کرده بود اما در این زمینه‌چندان موفق نبود ولی اکنون این کریدور ریلی و بندری قصد دارد آن ایده را به حاشیه ببرد ولی مساله اینجاست که برخلاف ایده چینی که قدمتی دیرینه دارد و از آن به «بزرگ‌ترین شبکه بازرگانی دنیا» یاد می‌شود ایده آمریکایی‌ها بیش از آنکه جنبه اقتصادی داشته باشد، به شکلی اقدامی واکنشی است و بعید است بتواند در برابر ایده اقتصادی و با پشتوانه چینی‌ها قامت راست کند. این را قیاس حجم اقتصاد چین و هند به‌خوبی نشان می‌دهد. اما دلیل مهم‌تر طراحی این کریدور، تکمیل پروژه عادی‌سازی روابط اعراب و به‌ویژه عربستان سعودی با رژیم‌صهیونیستی است. آن‌گونه که یک منبع آگاه به «فایننشال‌تایمز» گفته این کریدور می‌تواند به‌ویژه به تلاش‌های دولت بایدن برای پیشبرد روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل پاسخ دهد، زیرا امارات متحده عربی و اردن را بیشتر به اسرائیل وصل می‌کند و ممکن است عربستان‌سعودی را تشویق کند تا درنهایت روابط باز با کشور اشغالگر برقرار کند. با این حال جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی آمریکا ادعا کرده که حمایت واشنگتن هیچ ارتباط مستقیمی با مذاکرات عادی‌سازی ندارد و «پیشروی خاصی برای عادی‌سازی نیست. این به بحث‌های گسترده‌تری که ما درمورد موضوع عادی‌سازی داریم، مرتبط نیست.» وی تصریح کرد: «این یک شرط مشخص است که همه شرکت‌کنندگان و حامیان مالی درحال انجام این کار هستند که با همکاری مشترک در این زمینه و با سرمایه‌گذاری در یکپارچگی منطقه‌ای از این نوع، مزایای عملی به همراه خواهد داشت. در پی ایجاد پیوندهای اقتصادی و به‌ویژه ایجاد خطوط ریلی، سعودی‌ها بدون اعلام رسمی، عملا عادی‌سازی با رژیم‌صهیونیستی را محقق خواهند کرد. پیش از این و در دوره ترامپ نیز اقتصاد، پیشران اصلی طرح موسوم به «معامله قرن» بود و از همین رو نیز در سال 2019، نشست اقتصادی این طرح در بحرین برگزار شد.

هند می‌تواند جایگزین چین ‌شود؟
بیش از اینکه آیا انتقال بار با کشتی به امارات و با ریل به عربستان و اردن و سرزمین‌های اشغالی و بارگیری مجدد آن روی کشتی و انتقال به اروپا تا چه اندازه منطقی و اقتصادی است، برای بسیاری این پرسش مطرح است که آیا هند توانایی ایفای نقشی که چین در ابتکار «کمربند و جاده» دارد را خواهد داشت یا خیر. پاسخ به این سوال چندان دشوار نیست. این یک مساله روی کاغذ نیست که حل آن نیاز به زمان داشته باشد یا یک مسابقه آغاز نشده نیست که نتوان پایان آن را پیش‌بینی کرد. صحبت از مسابقه‌ای است که چندین دهه قبل آغاز شده است. اوایل دهه 1980 چین و هند، پرجمعیت‌ترین کشورهای جهان با درآمد سرانه تقریبا یکسان، شروع به آزادسازی و باز کردن اقتصاد خود کردند. برای هر دو کشور پیش‌بینی‌هایی از «انقلاب» و «معجزه» می‌شد اما برخلاف تصور، در حالی که چین به سرعت روی یک پایه قوی توسعه سرمایه انسانی رشد کرد و به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شد، معجزه‌ای برای هند رقم نخورد تا پیش‌بینی‌ها درباره دهلی‌نو چیزی بیش از تبلیغات نباشد. در سال 1981، گزارش بانک جهانی نشان داد که امید به زندگی در چین 64 سال و در هند 51 سال است و شهروندان چینی نسبت به همتایان هندی خود تغذیه بهتری دارند. از اواسط دهه 1980، ناظران هندی و سایر ناظران بین‌المللی پیش‌بینی کرده‌اند که خرگوش اقتدارگرای چینی درنهایت لنگ می‌زند و لاک‌پشت هندی دموکراتیک در این رقابت پیروز می‌شود. حتی در سال 1985، در آستانه سفر راجیو گاندی، نخست‌وزیر هند به ایالات متحده، جاگدیش باگواتی، اقتصاددان دانشگاه کلمبیا، در نیویورک تایمز عبارتی را نوشت که امروزه مشخص است چقدر عجیب و غیرمنطقی بوده است. او نوشت که «به مراتب بیشتر از چین امروز‌ هند یک معجزه اقتصادی است که منتظر وقوع است.»
به نوشته «گلوبال تایمز» از سال 2000، قرار بود اقتصاد هند در افکار عمومی غرب رو به افزایش باشد، اما این‌طور نشد و تفاوت‌ها بین چین و هند روزبه‌روز بیشتر ‌شد. مراقبت‌های بهداشتی تقریبا همگانی، نرخ بالای آموزش ابتدایی، حرکت به سمت برابری جنسیتی در کار چین حیرت‌انگیز بود. چین استراتژی توسعه موفقیت‌آمیز خود را بر پایه دو ستون سرمایه انسانی و برابری جنسیتی بنا نهاد؛ حوزه‌هایی که هند در آنها بسیار عقب مانده است. براساس مقاله‌ «آشوکا مودی» در موسسه سیاست استراتژیک استرالیا، «شاخص سرمایه انسانی بانک جهانی در سال 2020 که نتایج آموزشی و بهداشتی کشورها را در مقیاس 0 تا 1 اندازه‌گیری می‌کند، هند امتیاز 0.49 دارد که این امتیاز کمتر از دو کشور نپال و کنیا بوده اما چین امتیاز 0.65 را به دست آورد که مشابه کشورهای بسیار ثروتمندتر (از نظر سرانه) است.
اما در حالی که چین‌ در مرزهای اقتصاد ایستاده است، رهبران هند و همتایان بین‌المللی آنها بدون درک تفاوت زیرساخت‌های فیزیکی چین و هند، برای سرکوب پکن، در حال انداختن دهلی‌نو در گره‌های کور خوش‌بینی بی‌اساس هستند. بسیاری از نخبگان هندی از تلاش‌های شدید واشنگتن برای تقویت همکاری‌های اقتصادی و تجاری با هند که اولویت آن کند کردن توسعه اقتصادی چین است، نگرانی دارند. از میانه دولت دونالد ترامپ، آمریکا فشار سنگینی را بر شرکت‌ها برای خروج از پکن و فعالیت در کشورهای دیگر من جمله هند اعمال کرد اما مساله اینجاست که اقتصاد هند با مشکلات ریشه‌ای دست به گریبان است و از همین رو بسیاری از شرکت‌هایی که پیش از این در هند مشغول به کار بوده‌اند، در تلاش برای خروج از این کشور هستند. Wistron، تامین‌کننده اپل، یکی از این شرکت‌هاست که پس از بیش از 15 سال فعالیت در هند، به حضور خود در این کشور خاتمه داد. در زمانی که انتظار می‌رود اپل طی چند سال آینده سرمایه‌گذاری خود را در هند دو یا سه برابر کند، خروج غیرمنتظره Wistron تا حدی بر این واقعیت تاکید می‌کند که مشکلات طولانی مدتی شرکت‌های خارجی را درگیر کرده است. با وجود اینکه دولت مودی فعالانه سیاست‌های صنعتی را با هدف جایگزینی چین به‌عنوان قطب تولید بعدی جهان دنبال می‌کند، محیط کسب‌وکار هند به‌طور چشمگیری بهبود نیافته است. براساس داده‌های دولت هند، بین سال‌های 2014 تا نوامبر 2021، حدود 2 هزار و 783 شرکت خارجی و شرکت‌های تابعه آنها فعالیت خود را در هند متوقف کردند؛ ازجمله برخی از شرکت‌های برجسته مانند کایرن انرژی، هولسیم، دایچی سانکیو، کارفور، هنکل، هارلی دیویدسون و فورد.
امروزه بهره‌وری چین تقریبا دو برابر هند است. در حالی که 45 درصد از کارگران هندی هنوز در بخش کشاورزی به‌شدت غیرمولد هستند، چین از تولید ساده و پرمحصول فارغ شده است و به‌عنوان یک نیروی مسلط در بازارهای جهانی خودرو، به‌ویژه در خودروهای برقی ظاهر شده است. تحلیل‌های مبتنی‌بر واقعیت‌ها نشان می‌دهد که با دوپینگ آمریکا و متحدان غربی‌اش به نفع هند، باز هم امکان جایگزینی چین برای دنیا وجود ندارد. به نوشته موسسه سیاست استراتژیک استرالیا، چین نیز برای فرصت‌های آینده آمادگی بیشتری دارد. هفت دانشگاه چینی در میان 100 دانشگاه برتر جهان قرار دارند. از این 7 دانشگاه، دو دانشگاه در بین 20 دانشگاه برتر جهان قرار دارند. به همین ترتیب، 9 دانشگاه چینی در بین 50 دانشگاه برتر جهان در ریاضیات قرار دارند. در مقابل، هیچ دانشگاه هندی، از جمله موسسه‌های مشهور فناوری هند، در بین 100 دانشگاه برتر جهان قرار ندارد. دانشمندان چینی در افزایش کمیت و کیفیت تحقیقات خود به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند شیمی، مهندسی و علم مواد گام‌های مهمی برداشته‌اند و به‌زودی می‌توانند در زمینه هوش مصنوعی پیشرو باشند. در همین زمینه «وانگ یی» در گلوبال تایمز با استناد به داده‌های اقتصادی هند نوشت که اگر هند واقعا فکر می‌کند می‌تواند براساس پتانسیل نامرئی جایگزین چین شود، درواقع توسط غرب فریب خورده است. جایگزینی چین با هند یا ویتنام چیزی نیست جز یک شیرین‌کاری سیاسی و یک نقطه گفت‌وگو توسط غرب، با دیدگاه مهار توسعه چین، نه کمک به رشد هند. اگر هند هنوز نتواند این واقعیت را بشناسد که ایالات متحده به جای کمک به دولت مودی برای دستیابی به آرزوی استراتژیک خود برای تبدیل شدن به یک قدرت صنعتی، تنها از آن یک مهره خواهد ساخت، چشم‌انداز اقتصادی آن نگران‌کننده خواهد بود. او برای نشان دادن پیوستگی هند به چین و اقتصاد این کشور، به آمارهای جالبی اشاره کرده است. براساس مقاله او، همان‌طور که صادرات هند به ایالات متحده در سال مالی 2023-2022 به‌طور قابل توجهی افزایش یافته، واردات هند از چین نیز به میزان قابل توجهی این افزایش را تجربه کرده است. براساس آمار هند، در سال مالی23-2022 صادرات هند به آمریکا با 2.81 درصد افزایش به 78.31 میلیارد دلار رسیده است. در همین مدت، واردات هند از چین 4.16 درصد افزایش یافت و به 98.51 میلیارد دلار رسید تا چین جایگاه خود را به‌عنوان بزرگ‌ترین منبع واردات برای هند حفظ کرده باشد. براساس داده‌های گمرک چین، علی‌رغم تاثیر همه‌گیری کووید و هیاهوی غرب مبنی‌بر اینکه «صنعت تولیدی هند جایگزین چین خواهد شد»، تجارت دوجانبه چین و هند برای اولین بار در سال 2021 از مرز 100 میلیارد دلار گذشت. در سال 2022، تجارت چین و هند به بالاترین حد خود رسید و تجارت فرامرزی به 135.98 میلیارد دلار رسید. پس از همه‌گیری، تقاضای داخلی هند افزایش یافته است و با ارتقای اقتصاد هند، تقاضا برای محصولات واسطه‌ای مانند مواد شیمیایی چینی، مواد فعال دارویی و قطعات خودرو افزایش یافته است.
علاوه‌بر این، اگرچه شرکت‌های آمریکایی حداقل 54 میلیارد دلار در هند سرمایه‌گذاری کرده‌اند که موجب توسعه صنایعی شده است، آن دسته از شرکت‌های آمریکایی که سرمایه‌گذاری در هند را افزایش داده‌اند، مانند اپل، اکنون از زنجیره تامین چین جدا‌ناپذیر هستند. برای شرکت‌های آمریکایی مانند اپل، هند پتانسیل بالایی در بازار ارائه می‌کند، اما ضعف‌های این کشور در محیط کسب‌وکار و دوام زنجیره تامین صنعتی همچنان به‌عنوان موانع اصلی باقی مانده است. این حقایق نشان می‌دهد که این ایده که «هند می‌تواند جایگاه چین را در زنجیره تامین جهانی بگیرد» یک پیشنهاد نادرست است. در واقع، تجارت هند با ایالات متحده نمی‌تواند جایگزین تجارت آن با چین شود، و همچنین هند نمی‌تواند جایگزین چین در زنجیره تامین جهانی شود. هر‌چه هند صادرات بیشتری به آمریکا داشته باشد، نیاز بیشتری به واردات از چین دارد.
واقعیت این است نه‌تنها هند که هیچ کشور دیگری توانایی آن را ندارد که در هیچ زمینه‌ای جایگزین چین شود. اگر چین برای توسعه نفوذ خود در جهان ایده کمربند و جاده را مطرح می‌کند، این ایده بر پایه ظرفیت این کشور به‌عنوان «کارگاه جهان» سوار شده است اما هند نه‌تنها چنین ظرفیتی را ندارد که زیرساخت‌های آن به شکلی است که شرکت‌ها با وجود حمایت‌های غرب، تمایل به خروج از این کشور را دارند. با وجود راه‌اندازی کریدور مدنظر آمریکا، به نظر نمی‌رسد این کریدور بتواند در برابر ایده بلندپروازانه چینی‌ها حرفی برای گفتن داشته باشد. آمریکا روی الاغ در مسابقه اسب‌ها سرمایه‌گذاری کرده است. هند نه در دهه 1980 و نه در سال‌های پس از 2000 و نه احتمالا دهه‌های بعد ظرفیت اینکه جایگزین چین شود را نداشته و نخواهد داشت.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰