• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۶-۱۹ - ۰۱:۴۱
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت سیدمحمود طالقانی

پیشوای رواداری انقلابی

سیدمحمود طالقانی همچنان یکی از محبوب‌ترین چهره‌های انقلاب اسلامی ایران است.

پیشوای رواداری انقلابی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: سیدمحمود طالقانی همچنان یکی از محبوب‌ترین چهره‌های انقلاب اسلامی ایران است. او تصویری از رواداری انقلابی است؛ چیزی که در زمانه ما کمتر می‌توان معادلش را پیدا کرد. رواداری آیت‌الله طالقانی نه از جنس سکوت محافظ‌کارانه یا خلق لیبرال‌مسلک بلکه از جنس انقلابی است. انقلابی بودن از یک سو برای آدم‌ها اولویت‌های فارغ از کلیشه‌های مرسوم تعریف می‌کند که باعث می‌شود یک فرد با بعضی موضوعات ساده راحت‌تر کنار بیاید و سراغ چالش‌های بنیادین برود و از سوی دیگر شهامتی در آدم‌ها به وجود می‌آورد که نترسند و همچنانکه بر اصول‌شان پابرجا هستند، ساختار بعضی کلیشه‌ها را بشکنند. این نوع رواداری که ریشه در انقلابی بودن افراد دارد به‌وضوح اصیل‌تر از انقلابی‌نمایی افرادی است که ریا یا عقده‌گشایی را با عنوان انقلابی‌گری قالب می‌کنند. توجه و علاقه‌ای که به محمود طالقانی بعد از ۴۴ سال همچنان باقی مانده نشان می‌دهد که روحیه اصیل انقلابی هنوز محبوب است. خیلی از کسانی که امروز جزء علاقه‌مندان به این شخصیت هستند افرادی‌اند که حتی پدران و مادران‌شان بعد از درگذشت او به دنیا آمده‌اند اما طالقانی برایشان جالب و دوست‌داشتنی است چون این میانگین شخصیتی، یعنی رواداری انقلابی، مطلقا چیزی نیست که گرد زمان چهره‌اش را بپوشاند یا از محبوبیت آن کاسته شود. زندگی آیت‌الله سیدمحمود علایی‌طالقانی به‌قدری ماجرا داشت که شرحی مختصر از یک فراز کوتاه آن می‌تواند سیاهه‌ای مفصل و مبسوط را پر کند؛ چه اینکه این مرد از سال ۱۳۱۸ فعالیت سیاسی‌اش را آغاز کرد و تا دم مرگ در سال ۱۳۵۸ به مدت ۴۰ سال آن را در جدی‌ترین سطح ادامه داد. پسرعموی جلال آل‌احمد که او هم جنجالی‌ترین چهره جریان روشنفکری بود، همراه و هم‌قدم مهدی بازرگان، دوست آیت‌الله خمینی، کسی که از مجاهدین‌خلق تا نهضت آزادی و از آیت‌الله خامنه‌ای تا غلامرضا تختی خیلی‌ها او را قبول داشتند، شخصیتی نیست که به مناسبت چهل‌ودومین سالگرد درگذشت او بشود در چند خط یا حتی چند صفحه، پیرنگی نسبتا جامع از زندگی یا فعالیت‌هایش ارائه داد اما روح کلی حاکم به روایتی از زندگی طالقانی که پس از چند دهه بازخوانی می‌شود، می‌تواند همین باشد که او یک روادار انقلابی بود. کسی که از سر شهامت و کلیشه‌شکنی رواداری می‌کرد؛ نترسی و میان‌مایگی یا سست‌ایمانی. به علاوه او یک انقلابی خالص بود نه کسی که عقده‌گشایی جوزدگی یا ریاکاری را با انقلابی‌گری خلط کند یا به آن عنوان بفروشد. طالقانی طعم و بوی شیرینی است که از صبحانه انقلاب برمی‌خیزد، از بهاری که هنوز ابرمردان خالص و خُلّص میاندار صحنه بودند و چنین معجون‌های شخصیتی نابی را می‌شد به‌عنوان عوامل موثر در رویدادها دید. در ادامه مروری مختصر بر زندگی و زمانه آیت‌الله طالقانی به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت او داشته‌ایم.

زندگی و زمانه پدر طالقانی
سیدمحمود علایی‌طالقانی در روز ۱۳ اسفند ۱۲۸۹، مطابق با چهارم ربیع‌الاول ۱۳۲۹ قمری در روستای گلیرد طالقان که امروز جزء استان البرز است، به دنیا آمد. پدرش روحانی و دارای روحیاتی انقلابی بود. او در پنج‌سالگی وارد مکتب‌خانه زادگاه خود شد و آنجا دروس مکتبی را گذراند. سیدمحمود در هفت‌سالگی و وقتی پدرش سیدابوالحسن تصمیم گرفت به تهران مهاجرت کند، در تهران با پوشیدن لباس روحانیت، به مدرسه ملارضا در میدان امین‌السلطان رفت و دروس مقدماتی صرف و نحو را در این مدرسه گذراند. او سپس در ده‌سالگی برای ادامه تحصیل در علوم حوزوی وارد شهر قم شد و به‌سرعت دروس حوزوی را گذراند؛ طوری که عموما چند پایه را در یک سال طی می‌کرد. محمود طالقانی تحصیل خود را تا حدود سال ۱۳۱۱ شمسی در قم ادامه داد و سپس عازم نجف اشرف شد و از دروس خارج بزرگان حوزه استفاده کرد. در همان‌جا بود که توانست از آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی اجازه اجتهاد بگیرد. او پس از مدتی به ایران بازگشت و در حوزه علمیه قم به تحصیل پرداخت و در اینجا هم از آیت‌الله سیدمحمدحجت کوه‌کمری و آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم که پس از درگذشت سیدابوالحسن اصفهانی رفته‌‌رفته درحال تبدیل شدن به مرجع تقلید شیعیان بود، مجددا اجازه اجتهاد گرفت. او همچنین در همین دوره از آیت‌الله مرعشی‌نجفی و شیخ‌عباس قمی، اجازه نقل حدیث به دست آورد. سیدمحمود وقتی در قم بود، در اسفند سال ۱۳۱۶ با بانو بتول اعلایی‌فرد ازدواج کرد و تا سال ۱۳۱۷ در مدارس رضویه و فیضیه قم باقی ماند. شروع فعالیت‌های سیاسی آیت‌الله طالقانی در سال ۱۳۱۸ با انتشار اطلاعیه‌ای در اعتراض به سیاست‌های رضاشاه درباره کشف حجاب بود. این روند با فرازونشیب‌های فراوان ادامه پیدا کرد تا به زمان ملی شدن صنعت نفت رسید. سیدمحمود طالقانی در دوران نهضت ملی شدن نفت به همراه سیدرضا زنجانی که از علمای مبارز آن دوران بود، به حمایت از محمد مصدق برخاست و پس از سقوط دولت مصدق در کودتای۲۸ مرداد، به همراه جمع کثیری از طرفداران مصدق به نهضت مقاومت ملی پیوست. پس از توقف فعالیت‌های نهضت مقاومت ملی، طالقانی در شروع مجدد فعالیت‌های جبهه ملی ایران به رهبری اللهیار صالح فعالیت کرد و به شورای مرکزی جبهه ملی ایران راه یافت. او در کنگره جبهه ملی در سال ۱۳۴۰ به‌عنوان هیات‌موسس شرکت کرد و از سوی شرکت‌کنندگان در کنگره به عضویت شورای مرکزی انتخاب شد. طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی در سال ۱۳۴۰، حزب نهضت آزادی ایران را براساس عقاید ملی-مذهبی تشکیل دادند. طالقانی به دنبال مبارزات و فعالیت‌های سیاسی در سال ۱۳۴۱ همراه با اعضای نهضت آزادی برای مدتی به زندان رفت و بار دیگر در سال ۴۲ پس از قیام ۱۵ خرداد دستگیر و به ۱۰ سال زندان محکوم شد که البته در سال ۱۳۴۶ به دنبال عفو عمومی آزاد شد. مسجد هدایت در طول سال‌های ۴۰ و ۴۱ محل حضور صدها بلکه هزاران نفر از مشتاقان نهضت اسلامی بود، از این رو سخنرانی‌های آیت‌الله طالقانی همواره مورد استقبال مردم و جوانان بود. بعد از رمضان ۱۳۵۰ خورشیدی در ادامه مبارزاتی که آیت‌الله طالقانی داشت به مدت ۱۰ سال به زابل تبعید شد که این موضوع اعتراض‌های زیادی در پی داشت و عوامل رژیم آن زمان با فشار مردم و علما، رأی صادره را پس از شش ماه تقلیل و محل اقامت اجباری وی را از زابل به بافتِ کرمان تغییر دادند و پس از یک سال اقامت در بافت آیت‌الله به تهران بازگشت. طالقانی به‌عنوان یکی از چهره‌های اصلی انقلاب ۱۳۵۷، پس از ترور شهید مطهری، ریاست شورای انقلاب را برعهده گرفت و در اواخر عمرش از طرف امام خمینی به‌عنوان امام‌جمعه تهران معرفی شد. او پس از آن هم وارد مجلس خبرگان قانون اساسی شد و یک ماه بعد به طرز مشکوکی درگذشت.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار