نیلوفر مژدهی، خبرنگار: تیم ملی ایران در آستانه دو بازی تدارکاتی است. با این حال فدراسیون فوتبال نتوانست بازی تدارکاتی قابلتوجهی برای شاگردان امیر قلعهنویی فراهم کند. از طرفی برخی اتفاقات در جوار این تیم از جمله حضور خداداد عزیزی و هومن افاضلی از موارد مورد بحث درخصوص تیم ملی بود. این را اگر در کنار لیست دعوتشده به اردوی تیم ملی فوتبال ایران بگذاریم متوجه میشویم که مواد قابل بحث بسیار است. به همین بهانه درمورد تیم ملی و همچنین شرایط تیم امید در آستانه حضور در رقابتهای انتخابی المپیک با محسن بیاتینیا گفتوگو کردیم.
فدراسیون فوتبال در تعاملی عجیب با باشگاه سپاهان رضا اسدی، بهترین گلزن لیگ را برای برگزاری بازی دوستانه با زنیت روسیه به باشگاه پس داد. چنین اتفاقی درحالیکه تیم ملی هم درحال آمادهسازی است از نظر شما عجیب نیست؟
طبیعی است که تیم ملی مهمتر از تیم باشگاهی است یا شاید هم رضا اسدی از نظر کادر فنی به اندازه کافی توانمند نبوده است که بخواهد در اردو حضور داشته باشد. از طرفی شاید خود بازیکن تمایلی به همراهی تیم ملی ندارند؛ چراکه جواب این سوال بسیار ساده است. اگر اسدی بازیکن خوبی نیست چرا به تیم ملی دعوت شد و اگر خوب است چرا اجازه دادیم به اردوی سپاهان برود؟ قطعا بازی ملی حتی در حد تدارکاتی از بازی باشگاهی مهمتر است از این رو باید ببینیم دلیل اصلی این اتفاق چیست.
تصور میشد با حضور امیرقلعهنویی و شناختی که از فوتبال ایران دارد قصد جوانگرایی داریم. اما میبینیم که همچنان میانگین سنی تیم ملی بسیار بالاست و برخی بازیکنان مثل احسان حاجصفی باز هم دعوت شدند؟
واقعیت این است که هر تیمی هر چند سال یک بار نیاز به تغییر و پوستاندازی دارد. احسان حاجصفی از نظر من دیگر نباید به تیم ملی دعوت شود. اگر دعوت میشود شاید مسائل دیگری در میان است. خودش باید به این نتیجه برسد که جا را برای یک جوان باز کند و یک دفاع چپ دیگر برای این پست پرورش دهند. یک بازیکن توانا که مثل احسان بتواند برای ما ۱۵۰ بازی ملی انجام دهد. مگر او تا چه زمانی میتواند برای ما بازی کند؟ پس ما کی میخواهیم به فکر باشیم؟
قبول دارید لیگ بازیکن باکیفیت و مناسب تیم ملی کم دارد؟
لیگ ما بهشدت ضعیف است و فوتبالیها آن را تماشا نمیکنند. لیگی بهشدت خسته و کسلکننده که کیفیت پایینی دارد. این لیگ که مدام درحال دعوا و درگیری شاغلانش است، هیچ آوردهای برای تیم ملی نخواهد داشت. فقط چند مربی داریم که چندین سال است در این لیگ کار میکنند که تقریبا اغلب ضعیف هستند. تا کی میخواهیم با افکار کهنه تنها ادامه دهیم؟ همه به این خاطر است که نمیخواهیم فکر نو بیاوریم و نتیجهاش را در فقر بازیکن برای تیم ملی میبینم. این نفرات همیشه هستند و به همین دلیل پیشرفت نمیکنیم. درحالیکه چون مربی به بازیکن جوان میدان داد و نتیجه نگرفت ادعا کرد جوانی به درد نمیخورد و دوباره به همان سیستم قبلی برگشت. درحالیکه مشکل بازیکن جوان نبود و این مربیان بودند که نمیتوانستند از آنها استفاده کنند.
آیا دو بازی تدارکاتی مقابل بلغارستان و آنگولا میتواند مشکلات فنی تیم ما را برطرف کند؟
این را میدانم اگر میخواهیم تیم ملی خوبی داشته باشیم باید تغییر و تحول ایجاد کنیم. باید شرایط فعلی لیگ، بازیکنان، مربیان و همه چیز فوتبال را یک بار خراب کرده از نو بسازیم، این یک قانون است و شما بدون تغییر نمیتوانی چرخه معیوب را اصلاح کنید. معیوب ما جذاب نیست و بیکیفیت است در بین اهالی فوتبال کمتر کسی پیدا میشود که علاقهمند به تماشای این مسابقات باشد. درمورد شغل خودم صحبت میکنم و بهخوبی از مسائل روز فوتبال شناخت دارم. واقعیت این است که فوتبال ما دیگر جذابیت ندارد. در کل مسابقات لیگ، شما شاید یک یا دو گل ببینید که در حد کلاس بینالمللی باشد که آن هم در نتیجه یک کار انفرادی شکل گرفته است. در نتیجه قبل از اینکه بخواهیم معایبمان را با بازیهای بینالمللی و تدارکاتی رفع کنیم باید ایرادات داخلی فوتبال کشورمان را برطرف کنیم.
بازیکنان تیم ملی مدعی شدند مهم نیست که با چه کسی بازی میکنیم مهم این است که بازی تدارکاتی انجام دهیم آیا این دیدگاه درستی برای آمادهسازی است؟
یک ایراد از تفکر بازیکنان تیم ملی بگیرم از نظر آنها بازی تدارکاتی یعنی چه؟ اگر قرار است برویم تفریح کنیم پس با هر تیمی حتی در سطح پایینتر هم میتوانیم بازی کنیم اما اگر توان برگزاری بازی تدارکاتی بهتری را نداریم باید این را بپذیریم و به آن اعتراف کنیم و در عوض از بضاعتی که برای ما فراهم شده به بهترین شکل استفاده کنیم. شاید بلغارستان برای ما حریفی ساده باشد اما میتوانیم از همین بازی با همه توان ظاهر شده و عیار تاکتیکی خود را بسنجیم چون به جز این گزینه دیگری نداریم. بازی با بلغارستان در واقع همه دارایی ماست.
برخی نیز به حضور خداداد عزیزی یا هومن افاضلی بهعنوان مشاوران قلعهنویی اعتراض میکنند. مخصوصا وقتی عزیزی در زمین تمرین حاضر شد و در کنار دیگر اعضای کادر فنی قرار گرفت.
انتخاب این دو عزیز کاملا سلیقهای است. باید ببینیم قلعهنویی چه هدفی را دنبال میکرد که از آنها کمک گرفت. از طرفی باید ببینیم که حضور آنها به چه معناست. آیا برای اینکه مشاور قلعهنویی باشند آمدند یا قرار است تمریندهنده باشند. نفر چندم فنی هستند و اگر قرار بود آنها بهعنوان نفرات برگزیده در کنار قلعهنویی قرار بگیرند از ابتدا چرا آنها نبودند و زودتر از نفراتی مثل رحمان رضاییان یا دیگران انتخاب نشدند. با این همه اعتقاد دارم انتخاب دستیار و مشاور کاری کاملا سلیقهای است و این مربی است که براساس نیاز خود با آنها همکاری میکند. زمانی افتخار همبازی بودن با بازیکن بزرگی مثل خداداد عزیزی را داشتم و برای او بسیار احترام قائلم. اگر قرار باشد کسی در کنار تیم ملی قرار بگیرد خداداد عزیزی و امثال او هستند اما معتقدم جای برخی در تیم ملی نیست نفراتی باید در تیم ملی باشند که در این فوتبال استخوان خرد کردهاند.
خیلیها معتقد هستند شاید خداداد عزیزی بهواسطه تجربهای که دارد میتواند بهعنوان یک کنشگر در تیم ملی حاضر شده و به نوعی با بازیکنان رفاقت کرده و آنها را کنترل کند.
این یکی از اشتباهترین مسائلی است که اخیرا در فوتبال ما باب شده است. تیم فوتبال سرمربی دارد چرا فکر میکنیم یک نفر باید در تیم حضور داشته باشد که بازیکنان را کنترل یا آرام کند مگر مربی نمیتواند از عهده تیم خود بر بیاید. با این کار سرمربی را زیر سوال میبریم. از طرفی مگر قرار است بازیکنان ناآرام باشند یا واکنشی نشان دهند که یک شغل جدید برای کنترل آنها ساختهایم و هرازگاهی آن را به یکی نسبت میدهیم.
تیم ملی امید موازی با تیم ملی بزرگسالان درحال آمادهسازی است. آنها راهی مقدماتی آسیا شدند. مسابقات این تیم را چطور میبینید؟
مشکل اصلی ندادن بازیکن به تیم ملی است. من افتخار بازی در تیم ملی امید را داشتم و میدانم چه مشکلاتی دارند. چون بازیکنان جوان و ملی برای باشگاه نیز بازیکن اصلی و مورد نیاز به حساب میآیند. از این رو همیشه چالشی بین تیم ملی و امید و باشگاهها وجود داشته است. از طرفی مگر ما همین امسال همه جامهای نداشتهای که حسرتشان را میخوریم از عنایتی میخواهیم؟ قطعا اینطور نیست اما باید از او یک چیز بخواهیم اول اینکه بستر را برایش فراهم کنیم و او را وارد مسابقات مقدماتی کنیم. در ادامه او میتواند از این بازیکنان در این بازیها که با حریفانی سطح پایینتر از ما هستند بازی کرده و به این بازیها به چشم بازی تدارکاتی نگاه کند.
این بار هم تیم امید با چالش جذب بازیکنان بالای ۲۳ سال روبهرو بود، اما به نظر میرسد این بازیکنان خودشان تمایلی به همراهی تیم امید ندارند. از نظر شما حضور دو بازیکن بزرگسال در تیم امید اتفاق خوبی است یا بهتر است به همان جوانها میدان بدهیم؟
اگر واقعا استفاده آنها در تیم امید ضروری است بالطبع این امتیاز حق مربی تیم ملی است اما اگر بازیکنان بزرگسال قرار است جانشین بازیکنی بشوند که خود در لیگ حضور دارند و با یک اختلاف کوچک جزء بازیکنان خوب هستند باید به آنها اعتماد کرد. نمیگویم عنایتی برود جام نگیرد و موفق نشود اتفاقا با تمام وجودم دوست دارم موفق شود اما اگر با همین جوانها جام بگیرد بسیار ارزشمندتر است و از طرفی اگر هم جام نگیرد یک نسل خوب برای ادامه فوتبال ایران ساخته است. با این حال اگر او با استفاده از بازیکنان بزرگسال بتواند موفق شود و جان بگیرد و ما این فرصت را به او ندهیم میتواند ادعا کند که اگر آنها را در اختیار داشت میتوانست موفق شود.