

فاطمه طاریبخش، خبرنگار گروه دانشگاه: حسابداری از علومی است که بیش از 6هزار سال قدمت دارد و اولین مدارک کشفشده مربوط به آن به بیش از 3هزار و 600 سال پیش برمیگردد. پیشینه حسابداری در ایران نیز مربوط به نخستین تمدنهایی میشود که در این سرزمین پا گرفتند. اما اولین ارگانی که در دهه اول قرن پیش به فکر اعزام محصل به خارج از کشور برای فرا گرفتن رشته حسابداری افتاد، بانک ملی ایران بود. این بانک ابتدا عدهای را برای کارآموزی و مطالعه در رشتههای مختلف بانکی از جمله حسابداری به بانکهای خارج از کشور فرستاد. پس از آن در سال 1315، گروهی 12 نفره از طریق کنکور انتخاب شدند و برای تحصیل علمی و عملی در رشته حسابداری به انگلستان اعزام شدند؛ پس از بازگشت، این فارغالتحصیلان توانستند موافقت شرکت نفت در سال 1336 برای تاسیس آموزشگاه عالی حسابداری را بگیرند و درنهایت این آموزشگاه از سال 1353 به نام دانشگاه حسابداری و علم مالی، دورههایی تا سطح فوق لیسانس آموزش میداد.
تا اینجا به تاریخچهای از تشکیل رشته حسابداری اشاره کردیم، اما باید این موضوع را در نظر بگیریم که رشته حسابداری از آن دست رشتههایی محسوب میشود که نسبت به زمان و مکان، شرایط متفاوتی داشته و کاربردهای جزئی آن در کشورهای مختلف و زمانهای مختلف، دچار تغییراتی میشود. هرچه زمان به پیش میرود، آموزش رشته حسابداری و نحوه به کارگیری آن نیز باید توسعه یابد و دستخوش تغییراتی شود.
توسعه آموزش حسابداری در گرو 10 عامل بنیادی
رشتههای علمی شاخهای خاص از یادگیری یا مجموعهای از دانش خاص هستند که فعالیتهای تحقیقات علمی و یافتههای حاصل از آن علم را شامل میشوند. فلسفه وجودی نهادی مثل آموزش عالی، توسعه علمی و توانمندی جامعه در علم، فناوری و گسترش فرهنگ اقتصاد و فناوری ملی میشود. بهطور کلی رشتههای تحصیلی در پاسخ به نیازهای موجود در جامعه ایجاد میشوند، رشته حسابداری نیز همانطور که گفتیم در پاسخ به نیازهای اقتصادی و اجتماعی به وجود آمد. رشته حسابداری به مدیریت یا مالکیت شرکتها و بنگاههای اقتصادی و سایر استفادهکنندگان گزارشهایی از رویدادهای مالی ارائه میدهد. علاوهبر آن آموزش حسابداری را میتوان به تاریخچه حسابداری متصل کرد و با توجه به اینکه قدمتی 6 هزار ساله دارد، آموزش آن هم از قدمت بالایی برخوردار است. همینطور باید به این موضوع اشاره کرد که در توسعه اقتصادی کشورهای مختلف، نظام حسابداری وظیفه فراهم کردن اطلاعات مالی به موقع و قابل اطمینان را برعهده دارد.
در پژوهش«مولفههای کلان تاثیرگذار بر توسعه آموزش رشته حسابداری در دانشگاههای ایران» 21 مدرس و عضو هیاتعلمی دانشگاههای دولتی و غیردولتی مورد بررسی قرار گرفتند که بر این اساس ده شاخص کلان تاثیرگذار در ارتباط با توسعه آموزش حسابداری در دانشگاههای ایران شناسایی شد.
اولین شاخص عامل اقتصادی است. براساس نظر مصاحبهشوندگان این پژوهش، عوامل و شاخصهای اقتصادی مانند اقتصاد بینالملل و جهانی و سیستمهای مالی و...، نقش مهمی در توسعه آموزش حسابداری دارد. برای مثال اگر اقتصاد کشوری دارای رونق و پویایی باشد، بهکارگیری و استفاده از حسابداری و گزارش مالی، بیشتر احساس میشود. در نتیجه میتوان گفت توسعه حسابداری در گرو توسعه اقتصادی است و کشورهای پیشرفته، از حسابداری در جهت رونق اقتصادی استفاده میکنند؛ از این رو توسعهنیافتگی و اقتصاد ناسالم ایران لطمه بزرگی بر پیکره حسابداری کشور وارد کرده است. تا زمانی که اقتصاد ایران دولتی است و همه امور بهویژه اقتصاد و آموزش عالی در اختیار دولت است، مسائل و مشکلات جامعه به دانشگاه ارجاع داده نمیشود. استقلال دانشگاهی هم مصداقی از این موضوع است و تا زمانی که آموزش عالی و دانشگاهها استقلال نداشته باشند و دولتی باشند، پیشرفت و توسعه مورد انتظار در حوزه آموزش به وجود نمیآید.
دومین شاخص دولت است. طبق نظر مصاحبهشوندگان پژوهشی که به آن اشاره کردیم، دولتها در توسعه آموزش عالی نقش دارند و دولتها معمولا دو منظور نسبت به آموزش عالی دارند، اولین دیدگاه جهت اخذ خراج و مالیات است و دومین دیدگاه هم مربوط به برنامهریزیهای اقتصادی است. کشورهای جهان سوم عمدتا روی عامل اول تاکید میکنند اما کشورهای پیشرفته، روی عامل دوم که ارزش بالاتری دارد تاکید دارند. بنابراین دولتها به دلیل اهداف مهمی که در این ارتباط دارند آموزش حسابداری را تحت تاثیر قرار میدهند. توسعه آموزش حسابداری تحت تاثیر سازمانها و نوع سیستم و محدودیتهای حکومتی دولت است. هر چقدر دولتها به حسابداری یا هر رشته تحصیلی یا هر موضوعی اهمیت بدهند آن رشته و موضوع در جامعه نیز پیشرفت بیشتری خواهد داشت. همچنین همکاریهای آموزشی بینالمللی نیز باعث توسعه آموزش میشود اما همکاریهای آموزشی و پژوهشی ایران با دانشگاههای سایر کشورها در سطح بینالمللی مناسب نیست و در این موضوع نیاز است تا دولت حمایتهایی را به عمل آورد. شاخص سوم عوامل سیاسی است، به دلیل تحریمها و شرایط سیاسی موجود محدودیتها و چالشهای سیاسی در ایران وجود دارد؛ اگر از نظر سیاسی شرایط عادیتری حاکم بود امکان برگزاری کنفرانسهای بینالمللی با شرایط بهتری وجود داشت که باید تبادل دانش میشد. تاثیر سیاست و تحریمهای اخیر درخصوص دریافت منابع علمی بر توسعه آموزش حسابداری ایران سهم ناچیزی داشته است؛ چراکه اطلاعات و منابع علمی حسابداری از راههای مختلف مثل اینترنت وارد ایران شده و مرزی برای دانش و دریافت منابع علمی وجود ندارد. لذا تحریمهای اخیر تاثیر قابل ملاحظه منفی را بر توسعه آموزش حسابداری در دانشگاههای ایران نداشته است. اما این نکته را هم نباید از قلم انداخت که روابط سیاسی ایران در منطقه محدود به آموزش دانشجویان چینی سوری عراقی و افغان است و با توجه به محدود بودن روابط سیاسی بینالمللی ایران، تبادل دانشجو و همکاریهای علمی بینالمللی به صورت مطلوبی انجام نمیشود. از سمت دیگر نیز همکاریهای آموزشی و پژوهشی دولت، صنعت با دانشگاه به دلیل مسائل محرمانه متاثر از سیاست است و به این دلیل ارتباطات دولت و صنعت با دانشگاه در حد بسیار کمی است و مشکلات این دو به دانشگاهها ارجاع داده نمیشود.
عوامل فرهنگی را باید بهعنوان چهارمین شاخص قلمداد کرد. حوزهای که در توسعه آموزش حسابداری نقش بسزایی دارد، طبق نظر مصاحبهشوندگان حسابداری تحتتاثیر فرهنگ است و این فرهنگ میتواند فرهنگ حاکم بر جامعه باشد. همچنین توسعه فرهنگی بر توسعه آموزش حسابداری نیز تاثیرگذار است. فرهنگ بر چگونگی رفتار و سیاستهای حاکم بر کسبوکار صنعت و دانشگاه یا کشور تاثیرگذار است. در ایران توجه زیادی به فرهنگ جمعگرایی نمیشود و بیشتر فردگرایی رایج است. در این موضوع دلایل مختلفی هم وجود دارد که یکی از این دلایل موضوعات فرهنگی است. باید ذکر کرد که فرهنگ ملیگرایی هم بر توسعه آموزش حسابداری اثرگذار است و با اجرای استانداردهای بینالمللی حسابداری در ایران عدم اعتقاد به ملیگرایی رواج یافته است. از سوی دیگر فرهنگ آموزش انتقادی و کار تیمی در حوزه آموزشی دانشگاهها جایگاه واقعی خود را ندارد. همچنین در برخی از دانشگاههای ایران فرهنگ رابطهمداری جایگزین شایستهسالاری و شایستهپروری شده است.
شاخص پنجم الزامات قانونی است، الزامات قانونی در توسعه آموزش حسابداری تاثیرگذار است؛ در کشور ایران از حسابداری بهعنوان ابزاری در راستای رفع تکلیف قانونی استفاده میشود. تعارض قوانین جاری کشور با استانداردهای حسابداری بهعنوان یک چالش در حوزه آموزش عالی محسوب میشود. برخی مفاهیم در قانون ایران وجود دارد که با قانون تجارت در تناقض است. همچنین حسابداری همگام و متناسب با قوانین مالی و مالیاتی حرکت نکرده است. درنهایت هم میتوان گفت به صورت کلی ضرورت دارد که استانداردهای حسابداری متناسب با اوضاع و احوال کشور تهیه و تدوین شود، تا آموزشهای لازم در این خصوص توسط دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ارائه شود. شاخصهای دیگری که در این بین اهمیت دارد، حسابخواهی و حسابدهی، پدیدههای اجتماعی و تاریخی، دانشگاهها، ارتباطات آموزشی و پژوهشی و صلاحیت و شایستگی دانشگاهها است.
عوامل اثربخش شدن آموزش حسابداری و تدریس اساتید برای دانشجویان
در کنار این شاخصها باید به این موضوع توجه کرد که کیفیت و اثرگذاری تدریس و آموزش حسابداری در حین توسعه آن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. کیفیت هر رشته به کیفیت خدماتی وابسته است که آن رشته بهعنوان وظیفه به جامعه ارائه میکند. حسابداران که همان دانشآموختگان رشته دانشگاهی حسابداری هستند، در تعیین نوع و میزان اطلاعات حسابداری دخالت مستقیم دارند. باید به این نکته توجه کنیم که کیفیت آموزش حسابداری با کیفیت دانش حسابداران و کیفیت تدریس اساتید ارتباط تنگاتنگی دارد. در پژوهش «دیدگاه اعضای هیاتعلمی دانشگاههای دولتی درخصوص عوامل موثر بر اثربخشی تدریس حسابداری» 188 عضو هیاتعلمی از 36 دانشگاه پرسشنامهای درخصوص کیفیت تدریس حسابداری در دانشگاههای ایران پرکردهاند که از این پرسشنامه 70 عضو هیاتعلمی از 19 دانشگاه کشور مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت.
عوامل به دو دسته عوامل دارای تاثیر مطلوب و نامطلوب بر اثربخشی تدریس تقسیمبندی شدند. در بخش عوامل دارای تاثیر مطلوب، اولین مورد مربوط به عوامل مرتبط با محتوای آموزشی و ابزارها و روش تدریس است. مورد دوم عوامل مرتبط با ویژگیهای استاد مانند انگیزه استاد به تدریس، تعامل سازنده بین دانشجو و ایجاد سیستم پاداش و تنبیه درونگروهی است. عوامل مرتبط با ویژگیهای دانشجو مانند سطح علمی دانشجو و علاقه به رشته حسابداری و کیفیت دانشجویان پذیرفته نیز روی این موضوع اثرگذار است. عوامل ساختاری و محیطی، و عوامل دیگر مانند حضور به موقع دانشجویان و... نیز روی این بخش اثر گذاشته است.
6 عامل مانع آموزش مطلوب در رشته حسابداری
عوامل دارای تاثیر نامطلوب بر اثربخشی تدریس استاد نیز در این پژوهش مورد ارزیابی قرار گرفته است. این این عوامل عبارتند از عوامل ساختاری و محیطی، پایین بودن علاقه و انگیزه دانشجویان، عدم تسلط استاد به موضوع تدریس، بیعلاقه بودن وی به رشته حسابدار، سطحینگری و نگاه ژورنالیستی استاد به تدریس به جای نگاه علمی، توجه نکردن یا توجه محدود استاد به جنبههای عملی رشته حسابداری و... درنهایت باید گفت که تدریس به وسیله استادان حسابداری علاقهمند به رشته، تدریس و موضوع مورد تدریس، دارای تجربه عملی کافی و برخورد مناسب با دانشجویان باید صورت بگیرد، همچنین، حضور دانشجویان علاقهمند و باانگیزه در کلاس، مطالعه مداوم و آمادگی کافی دانشجویان از مطالب قبلی و مشارکت فعال دانشجویان در طول دوره آموزشی نیز بسیار اهمیت دارد. کنترل کیفیت دانشجویان ورودی به رشته حسابداری، کنترل تعداد دانشجویان و زمان برگزاری کلاس و فراهم کردن امکانات رفاهی مناسب در کنار نکات دیگری که به آنها اشاره کردیم باعث ارتقای دانش حسابداران به واسطه اثربخش واقع شدن تدریس استادان برای دانشجویان حسابداری میشود.
مقصر بیانگیزه شدن دانشجویان چه کسی است؟
یکی از موضوعاتی که پیش از این به آن اشاره کردیم، انگیزه دانشجویان در تدریس و یادگیری است. راهبردهای انگیزشی درونی و بیرونی بر جامعهپذیری دانشجویان است. نتایج پژوهش «تاثیر راهبردهایانگیزشی بر جامعهپذیری حرفهای دانشجویان حسابداری مقاطع تحصیلات تکمیلی» نشان میدهد که جامعهپذیری دانشجویان تابعی از انگیزش درونی، جنسیت و مقطع تحصیلی است. همچنین انگیزش بیرونی و سن تاثیر معناداری بر جامعهپذیری ندارد. درواقع میتوان گفت انگیزش درونی افراد باعث میشود تا فرد به دلیل علاقه و تلاش خود و بهمنظور ارضای نیازهای درونی و نه بهخاطر انگیزهها و محرکهای بیرونی به یادگیری بپردازد تا به خودشکوفایی برسد. شواهد پژوهش تعیین میکند که دانشجویان نمونه بهخاطر خود در رشته حسابداری فعالیت میکنند نه برای گرفتن جایزه یا اجتناب از تنبه و مجازات بیرونی که برای دانشجویان وجود دارد.
اما با توجه به اینکه در پژوهش «دیدگاه اعضای هیاتعلمی دانشگاههای دولتی درخصوص عوامل موثر بر اثربخشی تدریس حسابداری» درخصوص بیانگیزه بودن دانشجویان صحبت به میان آمده بود؛ باید اشاره کرد که برخی از دانشجویان کارشناسیارشد رشته حسابداری که در پژوهش «نگرش دانشجویان حسابداری نسبت به مقطع کارشناسیارشد» مورد بررسی قرار گرفتهاند، عنوان داشتند اغلب کارفرمایان بر این باورند که برنامههای درسی حسابداری بهندرت با واقعیتهای بازار کار منطبق است و عمده این دروس تطابقی با شرایط بازار کار ندارد. همچنین اساتید نیز زمان و انرژی کافی را برای دانشجویان صرف نمیکنند. از طرف دیگر دانشجویان این دوره نیز مشغلههای بسیاری دارند. این گروه معتقد هستند بهروزرسانی در برنامههای درسی و آموزش متناسب با مسائل روز باعث ایجاد روزنههایی برای پیشرفت و خلاقیت میشود. از سمت دیگر نگرش دانشجویان هم خود بر فضای فرهنگی و اقتصادی حاکم جامعه دامن میزنند و منجر به عدم برآورده شدن اهداف و انتظارات دوره برای دانشجویان میشوند که درنهایت ممکن است موجب بیانگیزهتر شدن دانشجویان شود.