احمد اولیائی، عضو هیاتعلمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی: سالهاست به لطف خدای متعال و عنایت سیدالشهدا(ع)، سیل زوار در مراسم عظیم پیادهروی اربعین تصاویری از عشق، حضور و عمل را به عالم منعکس میکند. در پاسخ به این سوال که هر فرد چندبار در این برنامه حضور داشته است، پیمایش و آماری ندیدهام اما قطعا در میان میلیونها ایرانی که در ایام پیشرو به کربلا خواهند رفت، تعداد کسانی که برای بار دوم و بیشتر میروند، بسیار است. برخی شاید 10 بار و بیشتر. این «تکرار» در عین اینکه سعادت و لطفی است گرانمایه، نباید زائر را به مرحله «عادت» برساند؛ عادتی که قالب را بر محتوا برتری میبخشد و بهتدریج زائر، دیگر ملتفت نیست که مشغول چه حرکت تمدنی و اجتماعی است.
التفات
به فرمایش امیرالمومنین علی(ع) «عادت» بر انسان سلطنت پیدا میکند؛ «لِلعادَةِ عَلى کلِّ إنسانٍ سُلطانٌ». منظور این نیست که شرکت در این مراسم را کنار بگذاریم تا عادت نشود چراکه این حضور حتی بدون التفات هم از اعظم اعمال است. بلکه غرض، ارتقای عمل است. اگر آماده حرکتیم، بدانیم (دائما بدانیم)؛ با این سفر همه سیئات پاک میشود (ان کَانَ مَاشِیا کَتَبَ اللَّه لَه بِکُلِّ خُطْوَه حَسَنَه وَ مَحَى عَنْه سَیِّئَه) و ملتفت باشیم که پس از برگشت باید انسانی دگر باشیم (حدیث: یَقُولُ لَکَ اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ). انسان اربعینی هر سال که دوباره به این سفر میرود، قدمهایش تکراری در یک مسیر تکراری است اما سیر صعود دارد و با هر قدم ارتقا میدهد خودش را، همراهانش را و تمام حرکت را.
احیای اجتماعی نو
نام بردن از اندیشمند و اندیشه غربی برای تحلیل کنگره الهی اربعین در بدو امر خوشایند نیست اما اگر بهرهبرداری از یک دیدگاه جامعهشناسانه بتواند ما را با مزیتهای مراسم اربعین بیشتر آشنا کند، مانعی ندارد.
فردیناند تونیس (Ferdinand Tönnies) جامعهشناس آلمانی با تمایزدهی دو مفهوم گمینشافت Gemeeinschaft (اجتماع) و گزلشافت Gesellschaft (جامعه)، ارتباطات اجتماعی را به خوبی تبیین میکند؛ «اجتماع» دارای ارتباطات کمتر میان مردمان اما عمیق است درحالیکه در «جامعه»، ارتباطات مردم از نظر کمی، بسیار بوده ولی عمق آنها اندک است. «جامعه» جایی است که بر مبنای عقلانیت ابزاری هر فرد به دنبال منافع و معیشت و علایق خود است و حال آنکه مردمان «اجتماع» دارای عاطفه و احساس و منافع مشترک بیشتری هستند. تونیس میگوید پس از مدرنیته، اجتماع تبدیل به جامعه شد و ارتباطات اجتماعی عمیق هم از بین رفت؛ چیزی که شاید بالوجدان همه ما در زندگی روزمره خود هم درک کرده باشیم. اما آنچه در پیادهروی اربعین رخ میدهد بسیاری از نظریهها و نظریهپردازان را متعجب کرده است. اجتماعی که در اربعین اتفاق میافتد در عین حال که در دنیای مدرن امروز است اما از جامعه مدرن عبور کرده و نوعی احیای اجتماع ناب است. با این تفاوت که برخلاف نظریه تونیس ـ که فقط معتقد بود عمق ارتباطات زیاد بود، نه تعداد و وسعت کمی آن ـ در اربعین علاوهبر عمق ارتباطات، وسعت کمی آن نیز بهشدت بالاست. تحلیل این وضعیت را میتوان در تفاوت نگاه به ارتباطات پیدا کرد؛ ارتباطات اجتماعی اربعینی ذیل رویکرد آیینی (Ritual approach) به ارتباطات معنا پیدا میکند و حال آنکه ارتباطات جامعه مدرن به معنای انتقال صرف پیام در رویکرد ارتباطات انتقالی (Transmission approach) تفسیر میشود. ارتباطات اجتماعی اربعینی به دنبال تولید معنای مشترک است و مردم در جستوجوی امر قدسی، در کنار هم تولید آیین میکنند، نه اینکه فرستنده یا گیرنده صرف پیام باشند. مشارکت، نقطه عزیمت و مزیت ارتباطات اجتماعی اربعینی است.
امتداد
پیادهروی اربعین یک بار در سال است، اما قابلیت امتداد دارد. اساسا اگر با تمام ماهیت و ابعاد و رسالاتش امتداد نیابد در حد مناسک باقی میماند و اگر امتداد یابد فرهنگ خواهد بود. اربعین را به مثابه «فرهنگ» باید دید، نه اتفاق مناسکی موسمی. همدلی، عشق و محبت در میان زواری که برای امر مقدس در کنار هم عرض ادب میکنند، با عبور از مرزها در برگشت، نباید در عراق بماند بلکه میبایست در جامعه اصلی زائر امتداد پیدا کند و این امتداد، خود را در همه حوزههای زندگی مانند اقتصاد و سیاست و فرهنگ نشان دهد. بهعنوان مثال در اقتصاد اربعینی خبری از منفعتگرایی فردی نیست. اقتصاد اربعین، اوج اقتصاد مردمی است؛ مردمی که مواسات، زیربنای حرکت جمعی آنها در آن ایام است. اگر این مدل از اقتصاد امتداد پیدا کند تاثیرات بسزایی در اقتصاد جامعه خواهد داشت.
در حوزه فرهنگ که تفاوت، بسیار است. در فرهنگ اربعین، اساسا سبک زندگی متفاوت است و ارتباطات اجتماعی اربعینی به این سبک زندگی رنگوبویی دگر میدهد. در این فرهنگ، چون یک خیر فرهنگی عظیم برای همه متصور است و زوار برای رسید به آن «خیر» کنار هم حرکت میکنند، ما با یک جامعه سراسر پیوسته روبهرو هستیم. اگر این فرهنگ بتواند با فرهنگ فردگرای دنیای مدرن امروز که در زندگی روزمره اینترنتمحور ما حاکم است، میان دو اربعین چالش کند و امتداد یابد، جامعه تغییر خواهد کرد. اربعین همهاش فضیلت است، چه همین ایام در عراق تمام شود و چه در جامعه خودمان تا سال بعد امتداد یابد اما اگر امتداد یابد، وجه جامعهساز اربعین و تمدنساز اربعین تکمیل میشود.
وسعت
امسال اربعین متفاوتی را تجربه میکنم. در کنار کسانی هستم که از کیلومترها آن طرفتر علیرغم مشقتها و هزینهها به سمت معشوق حرکت کردهاند تا دل در گرو عشق حسین(ع) و دست در دست شیعیان و محبان حضرت با پای پیاده طی طریق کنند و در مسیر حسین قدم بردارند.
انگلستان، فرانسه، روسیه، هلند و کشورهای دیگر اروپا با سبک زندگی غربی همچنان دانشجویانی را از ایران عزیز میزبانی میکنند که سبک زندگی حسینی را در بلاد لذتهای دنیوی و مادی، از دست ندادهاند. این عزیزان در «اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا» در کنار تحصیل، برای اعتلای فرهنگ مطلوب خود و جامعه دانشجویی تلاش میکنند و اکنون در کنار آنها در اربعین، مشق اراده میکنم و غیرت.
ابی عبدالله علیهالسلام نقطه اشتراک فرهنگ شیعی در جهان و اربعین، میعادگاه نسل جوان جامعهساز و تمدنساز است. ظرفیت این دانشجویان که عموما نخبه و علاقهمند به بازگشت و خدمت به ایرانند، چه اکنون که پیامآور فرهنگ ایرانی_ اسلامی در اروپا هستند و چه در آینده که ایران را میسازند، بینظیر است. البته به نظر میرسد قدر آنها آنطور که باید و شاید دانسته نمیشود. مفهوم «نخبه» و «بازگشت علمی» باید در نهادهای مرتبط مانند بنیاد نخبگان، وزارت علوم، وزارت بهداشت و مانند آنها بازخوانی شود.