گرفتار قیصر؛
 با یک فیلمفارسی تمیز طرفیم. با حداقلی از نمایش مشروب‌خواری و رختخواب یا حتی کنایه‌های بودار جنسی و بدون رقص و آواز و شانس‌های عشقی الکی که بدون تلاش و به‌ناگهان، آدم‌ها را پولدار می‌کنند. خلافکار هم در قصه داریم اما راوی، طرف خلاف کردن آنها را نمی‌گیرد. اینها همه یعنی یک فیلمفارسی تمیز؛ اما به هر حال آنچه می‌بینیم خوب یا بد، فیلمفارسی است.
  • ۱۴۰۲-۰۶-۱۲ - ۰۹:۵۷
  • 10
گرفتار قیصر؛
سریال «حیثیت گمشده» چه می‌خواهد؟ چه می‌کند؟
سریال «حیثیت گمشده» چه می‌خواهد؟ چه می‌کند؟

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ: با یک فیلمفارسی تمیز طرفیم. با حداقلی از نمایش مشروب‌خواری و رختخواب یا حتی کنایه‌های بودار جنسی و بدون رقص و آواز و شانس‌های عشقی الکی که بدون تلاش و به‌ناگهان، آدم‌ها را پولدار می‌کنند. خلافکار هم در قصه داریم اما راوی، طرف خلاف کردن آنها را نمی‌گیرد. اینها همه یعنی یک فیلمفارسی تمیز؛ اما به هر حال آنچه می‌بینیم خوب یا بد، فیلمفارسی است. سریال «پوست شیر» هم همین درون‌مایه را داشت و احتمالا در آینده مجموعه‌های دیگری هم با تم معمای ناموسی خواهیم دید. یک مرد تنها که انگار همه دنیا علیه اوست، بعد از مرگ یا قتل یکی از نوامیسش، مثلا خواهر، دختر، همسر یا معشوقه‌اش، برای فهمیدن اصل ماجرا و انتقام از کسانی که به آن زن ظلم کرده بودند، شروع به جست‌وجو می‌کند و همین قضیه، درام را شکل می‌دهد. اولین چیزی که با شنیدن این درون‌مایه داستانی به ذهن هر کس می‌رسد، فیلم قیصر است. یک چیز دیگر که با این تم قیصری آمیخته شده، نمایش به‌شدت اگزوتیک «حاشیه شهر» است. کارتون‌خواب‌ها، معتادها، باندهای تبهکار و آدم‌های عجیبی که اگرچه ممکن است امثال آنها با فرمی شبیه به این وجود داشته باشد، اما قطعا تعدادشان اینقدری که روایت سریال به ما نشان می‌دهد زیاد نیست. در «حیثیت گمشده» به جز امیر که او هم از همان قسمت‌های اول تعادل رفتاری‌اش را از دست می‌دهد، حتی یک آدم معمولی نمی‌بینیم. البته امیر را هم با فاکتور گرفتن و به حساب نیاوردن قماربازی‌اش می‌شود صرفا به‌خاطر یک شغل عادی، آدمی عادی دانست. بقیه همه عجیب‌وغریبند. یکی که معلوم نیست پزشک بوده یا از دیگر پرسنل کادر درمان، مطبی بدون مجوز زده و در آن گلوله از تن خلافکاران می‌کشد یا آدم‌هایی که در میهمانی‌های مواد مخدر حال‌شان خراب شده را درمان می‌کند. یکی دیگر موادفروش است، یکی دیگر ابرثروتمندی که می‌خواهد روح و روان همه را با پول بخرد، یکی دیگر زنی که می‌گذارد شوهر ثروتمندش او را ذلیل کند و القصه با یک جهان که هیچ آدم نرمالی در آن حضور ندارد طرفیم. این اگزوتیست که روزگاری در فیلم‌های روشنفکری منحصر بود، در سال‌های اخیر با بسامد بالا دامنگیر سینما و شبکه نمایش خانگی ایران شده و جنبه تجاری هم پیدا کرده است. آنچه در فیلم‌هایی مثل «مغزهای کوچک زنگ‌زده» «متری شیش و نیم»یا «شنای پروانه» دیدیم بعدها در بعضی از سریال‌های نمایش خانگی مثل «یاغی» با شکلی بسیار غلوشده‌تر نمود پیدا کرد و چندین و چند مجموعه دیگر هم این فضاها را بازسازی کردند. اینها عموما بیشتر از اینکه شبیه حومه باشند، شبیه تصور توریستی طبقه متوسطی‌ها از حومه هستند. به‌هر‌حال حیثیت گمشده هم آن تم قیصری را با این نمایش اگزوتیک از حومه مخلوط کرده و چیزی شبیه بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌های دیگر در این دوران شده است. اینکه چنین تصویری از لمپن‌ها و خلافکاران اخیرا مشتری پیدا کرده و در سینما و شبکه نمایش خانگی می‌تواند جنبه تجاری پیدا کند، نکته جالبی است که تحلیل‌های جامعه‌شناختی و روانشناختی جداگانه و مفصلی می‌طلبد اما به‌هر‌حال توجه به دو نکته لازم است. اول اینکه آنچه می‌بینیم تصویر واقعی فقر یا فاجعه یا بزه نیست. این بیشتر تصویری توریستی از آن فضاها است و دوم اینکه این مشتری‌های جدید که برای چنین تصاویری دست و پا شده‌اند متعلق به یک طبقه اجتماعی خاص و یک طیف فرهنگی به‌خصوص هستند، نه کل جامعه. یعنی طیف و طبقه‌ای این فیلم‌ها و سریال‌ها را می‌پسندد که دورترین فاصله و حداقلی‌ترین شناخت را نسبت به این فضاها دارند. 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰