سجاد عطازاده، مترجم: مایکل بکلی از تئوریسینهای دست راستی و افراطی جمهوریخواه که درحالحاضر دانشیار علوم سیاسی در دانشگاه تافتز و پژوهشگر ارشد غیر مقیم در اندیشکده American Enterprise Institute – اندیشکدهای که از آن بهعنوان معمار جنگ آمریکا در عراق یاد میشود- در مقالهای با عنوان «توهم تنشزدایی» که در شماره آخر نشریه فارن افرز منتشر شده، به ارائه خوانشی دستراستی از رقابت واشنگتن با پکن پرداخته است. غلبه گرایشهای تهاجمی در متن حاضر ریشه در بافتار فکری دارد که در سطور پیشین درباره ریشههای آن صحبت شد. او بر این باور است که تنها راه مقابله با چین، تکرار راهبرد «مهار» است که پیشتر علیه شوروی اجرایی شده است. او در همین راستا افرادی را که بهدنبال «تعامل» با چین هستند، تخطئه میکند. همانطورکه ذکر شد، این مقاله با نگاه افراطی نوشته شده و به کلی بر سابقه سیاه آمریکا در مناطق مختلف جهان چشمبسته است، اما خوانش آن میتواند ضمن آشنایی با روایتهای موجود درباره چین در بین نخبگان نظام سیاسی آمریکا، ما را به چند نتیجه مهم نیز برساند: اولا این باور بسیار قوی در میان آمریکاییها وجود دارد که امکان همزیستی مسالمتآمیز با چین از بین رفته و واشنگتن اگر خواستار ادامه تفوق نظم بینالمللی لیبرال است، باید در برابر چین راهبرد مهار را اتخاذ کند؛ امری که اخیرا یکی از نمونههای آن را در تلاش دولت بایدن برای زوجزدایی و ریسکزدایی از پیوند اقتصاد آمریکا با چین و همچنین تشکیل گروهها و نشستهای چندجانبه برای تسهیل مهار پکن میتوان مشاهده کرد. بهعلاوه در سالهای آتی باید شاهد شدت گرفتن رقابت دو طرف باشیم و بهنوعی بلوکبندیهای دوران جنگ سرد تکرار خواهد شد. نهایتا باید به این گزاره مهم نیز توجه کرد که وضعیت فعلی آمریکا بسیار بغرنج است زیرا ازیکطرف تاکنون هیچ کشوری مانند چین سابقه هماوردی و رقابت با واشنگتن را نداشته است و درعینحال شاخصهای مختلف ایالاتمتحده نیز حاکی از افول شدید جایگاه آن است. در ادامه ترجمه این مقاله را میخوانید.
درحالیکه روابط ایالاتمتحده و چین اکنون در وخیمترین شرایط خود در 50 سال گذشته قرار دارد، یک داستان قدیمی دوباره ظاهر شده است: اگر فقط ایالاتمتحده بیشتر با چین صحبت کند و با ظهور آن کنار بیاید، دو کشور میتوانند در صلح زندگی کنند. گزاره ادعایی اصلی این روایت آن است که با برگزاری نشستهای گسترده، واشنگتن میتواند خطوط قرمز پکن را بشناسد و راههای حلوفصل بحرانهای اضطراری و تبادلات فرهنگی را احیا کند. با گذشت زمان و از طریق تماسهای کثیر رودررو -بهعبارتدیگر، تعامل مجدد- این دو کشور میتوانند به همزیستی مسالمتآمیز و البته رقابتی دست یابند. برخی از تحلیلگران معتقد به گفتوگوی کافی و فراوان بوده و بر این باور هستند که ایالاتمتحده و چین حتی میتوانند معامله بزرگی با یکدیگر انجام دهند که نتیجه آن ایجاد حوزههای نفوذ پایدار و تاسیس چیزی شبیه به گروه-2 برای حل مشکلات جهانی مانند تغییرات آب و هوایی و همهگیری باشد.
از منظر مذکور، وضعیت اسفبار کنونی روابط ایالاتمتحده و چین نتیجه اجتنابناپذیر برخورد دو قدرت بزرگ دارای تضادهای ایدئولوژیک بر سر منافع حیاتی نیست. سوزان شیرک، متخصص چینشناس و معاون سابق دستیار وزیر امورخارجه ایالاتمتحده، اظهار داشته است که وضعیت کنونی سوءتفاهمی بین شرکا است که بهدلیل واکنش بیش از حد ایالاتمتحده برای مقابله با چین، منفجر شده است. در دو دهه گذشته این تفکر مصر بوده است که چین همان کاری را انجام میدهد که قدرتهای درحال ظهور معمولا به آن دست میزنند: قدرتنمایی و خواستار داشتن نقشی بیشتر در امور جهانی. اگرچه بسیاری از اقدامات چین، مانند تهدید تایوان، حامیان راهبرد تعامل مجدد را نگران کرده است، اما هدف اصلی انتقاد آنها ایالاتمتحده است؛ بهویژه از جهت تلاش بیوقفه این کشور برای نیل به تفوق و بازیگران پشتسر این راهبرد که بهدنبال منافع خود هستند.
مطابق با این تحلیل، این سیاستمداران بزرگ، پیمانکاران دفاعی حریص، کارشناسان احساساتی، فعالان حقوق بسیار متعصب و دیوانسالاران ستیزهجو هستند که شعلههای رقابت بین دو کشور را برای کسب سود برافروخته کرده و اتاق پژواکی ایجاد میکنند که دیدگاههای مختلف را از بین میبرد. برخی از این افراد ظاهرا برای محافظت از شغل خود، روایتهای جنگطلبانه را تکرار میکنند. فرید زکریا، روزنامهنگار و نویسنده، استدلال میکند که «واشنگتن تسلیم اندیشه خطرناک یک گروه درباره چین شده است.» این واقعیت که اکثر آمریکاییها نیز دیدگاههای جنگطلبانه درباره چین دارند، مدرک دیگری دال بر صحت این گزاره است که سیاست ایالاتمتحده تا چه حد بهصورت غیرمنطقی تهاجمی شده است. مورخی به نام مکس بوت معتقد است: «مشکل امروز این نیست که آمریکاییها بهاندازه کافی نگران ظهور چین نیستند؛ بلکه مشکل آن است که آنها طعمه هیجان بیش از حد و هشدارگرایی شدهاند که میتواند ایالاتمتحده را به یک جنگ هستهای بیمورد سوق دهد.»
برای خواندن متن کامل گزارش اینجا را بخوانید.