مریم فضائلی، خبرنگار: شایعه کرده بودند که حمید جبلی با ایرج طهماسب کدورت دارد و به خاطر همین است که در پروژه عروسکی «مهمونی» حضور ندارد. اما این واقعیت نداشت و مجید توکلی، مشاور طهماسب در مجموعه نمایشی مهمونی با رد این شایعات گفت: «جبلی و طهماسب از رفقای قدیمی هستند و جبلی، هم سر تمرین و هم سر فیلمبرداری این کار آمده است.» توکلی راست میگفت، گویا جبلی مدتی است که دیگر حوصله کار کردن ندارد وقتی هم خبرنگاران از مرضیه برومند درباره علت کمکاری جبلی و سرنوشت «کلاهقرمزی» سوال کردند، اینگونه پاسخ داد: «شکل کلاهقرمزی بیرونی نیست. حمید جبلی روحیاتش اجازه نمیدهد دیگر کار کند. خوشبختانه ایرج طهماسب کار میکند و امیدوارم کاری را هم انجام دهد که یک مقداری نمایشیتر باشد و بتواند جای خالی کلاهقرمزی را پر کند.» درست است که جبلی کمحوصله شده اما هنوز پای رفاقتش مانده است. میگویند به پشتصحنه مجموعه عروسکی مهمونی میرود و ایدههایی برای ساخت و پرداخت کاراکترهای عروسکی داده است. اسمش در تیتراژ نبود اما انگار شرط رفاقت این بود که طهماسب را تنها نگذارد. جایی در اینستاگرام، عکسی از جبلی منتشر شده بود و طهماسب زیر آن عکس کامنت گذاشته بود: «جان من است او...» کامنتی که با واکنش کاربرانی مواجه شد که از رفاقت این دو نفر خبر داشتند. اما قصه این رفاقت قدیمی از کجا شروع شد.
قبلش را نمیدانیم اما احتمالا رفاقت و همراهی این دو نفر مثل خیلی از همدورهایهایشان از کانون پرورش فکری کودکونوجوان شروع شده است. جبلی در این باره گفته است: «در سال ۱۳۵۰ کلاسهای تئاتر و فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان راه افتاد. من و طهماسب و خانم معتمدآریا بههمراه عده زیادی از دوستان مثل آقایان اسعدیان، طالبی، علیقلی، حسندوست و دیگران در زمینههای مختلف فعالیت میکردیم. یک گروه بسیار بزرگ بودیم که عدهای سراغ کارهای دیگر رفتند. عدهای خارج از کشور رفتند و یک عده نوع دیگری کار کردند که امکان همکاری با آنها پیش نیامد شاید من و طهماسب به این دلیل که کار عروسکی و تئاتر میکردیم با هم ماندیم.» یکی از کارهای مشهوری که این دو با هم حضور داشتند، نمایش عروسکی «مدرسه موشها» است. مدرسه موشها که بخشی از یک جنگ 10، 11 قسمتی بود تا بچهها تشویق به مدرسه رفتن کند، درنهایت بعد از استقبال زیاد مردم، 104 قسمت دیگر ساخته شد. در سال 1364 و در وسط معرکه جنگ، فیلم سینمایی شهر موشها پخش شد. دو کاراکتر دوستداشتنی آن که کپل و دمباریک بودند با عروسکگردانی و صدای ایرج طهماسب و حمید جبلی به یادگار مانده است. یکی دیگر از آثار مشهور این دو هنرمند، فیلم سینمایی «کلاهقرمزی و پسر خاله» است. فیلمی که سال 1373 اکران شد و تا مدتها عنوان پرمخاطبترین و پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران را یدک میکشید. این فیلم اگر امسال و با احتساب بلیت 60 هزار تومانی به فروش میرفت، رقمی بالغ بر 360 میلیارد تومان را راهی گیشهها میکرد. این فیلم را میتوان پایه سبک و مدل طهماسب در کارگردانی دانست. «یکی بود یکی نبود» در سال 1379 به دنبال همان سبک ساخته شد. این فیلم سینمایی اقتباسی از داستان خاله پیرزن و میهمان ناخوانده بود. یک سال بعد از این فیلم سینمایی، همان ترکیب طلایی در سال 1380 در فیلم سینمایی «دختر شیرینیفروش» به کارگردانی و نویسندگی طهماسب مشغول به کار شدند. این دوستی که انگار حالا شده بود اساس یک کار ادامهدار شد و در چهارمین فیلم بلند طهماسب و نویسندگی این دو رفیق، به نام «کلاهقرمزی و سروناز» همراه شد. این دوستی ادامه دار بود تا سال 1384 که دوباره طهماسب در جایگاه کارگردان «زیر درخت هلو» همراه با جبلی در جایگاه بازیگر و نویسنده کار مشغول شدند. «رفیق بد» فیلم سینمایی در سال 1386 است که طهماسب و جبلی در دو نقش حبیب و عزیز که رفیق هم بودند، بازی کردند. آخرین کار مشترک این دو در فیلمهای سینمایی در سال 1390 ساخته شد. «کلاهقرمزی و بچهننه» که سومین فیلم براساس شخصیتهای کلاهقرمزی بود، اثباتی بود بر این موضوع که از این شخصیت چقدر درست و دقیق استفاده شده و مخاطب آن را دوست داشته است.
اما این رفاقت در تلویزیون بهنوعی پرکارتر به نمایش گذاشته شد. بعد از مدرسه موشها، در سال 1373 برنامهی نوروزی شبکه دو، به نویسندگی جبلی و کارگردانی طهماسب روی آنتن رفت. بعد از آنکه کلاهقرمزی در فیلم سینمایی توانست خودش را به مردم معرفی کند، از سال 1388 همراه با عروسکهای دیگر در قالب جنگ نوروزی دوباره به تلویزون آمد و به مدت 10سال جزء پرمخاطبترین برنامههای نوروزی در هر سال قرار گرفت. در هر سال عروسکهای جدیدی توسط ایرج طهماسب و حمید جبلی ساخته شدند و اگر به دل مخاطب مینشستند، تقریبا پایه ثابت گروه میشدند. عروسکهایی مانند گابی، ببعی، آقای همساده، دیبی، فامیلدور، جیگر و عزیزم ببخشید جزء شخصیتهای ماندگار این مجموعه حساب میشود. بازپخش کلاهقرمزی حتی در زمانهای دیگر مانند عید فطر، عید مبعث، عید قربان و... از تلویزیون پخش و استقبال خوبی از آن میشد. کلاهقرمزی از سال 1398 به دلایل نامشخص در تلویزیون پخش نشد. اینبار طهماسب که کار در سینما و تلویزیون را تجربه کرده بود، به دنیای پلتفرمها و شبکه نمایش خانگی کوچ کرد و برنامه مهمونی را در دو فصل ساخت. حالا خبر رسیده که انگار طهماسب میخواهد با عروسکهایش به تلویزیون برگردد و اگر قرار باشد کنار عروسکهای مهمونی، عروسکهای کلاهقرمزی و پسرخاله هم باشند احتمالا با یک برنامه جذاب و پر از ایده رنگارنگ مواجهیم که قطعا نیازمند حضور حمید جبلی است.