حجت الاسلام والمسلمین حسن خیری، رئیس دانشگاه آزاداسلامی قم درنشست اربعین پژوهی که به همت جامعه المصطفی العالمیه وبا همکاری کمیته فرهنگی آموزشی ستاد مرکزی اربعین حسینی درساختمان حوزه نمایندگی ولی فقیه درامورحج وزیارت برگزارشدحضوریافت وموضوع راهپیمایی اربعین، شاهراه تمدنی را مورد تحلیل و بررسی قرار داد.
حجت الاسلام و المسلمین، حسن خیری اظهار کرد:«تمدن بیانگر تحقق عینی آرمانها و باورها، ارزش های فرهنگی در عرصه های مختلف حیات فردی و اجتماعی است. چنانکه در عصر ذهبیه در قرون اولیه اسلام چنین اتفاقی در جهان اسلام افتاد و تا حدی عرصه های حیات اجتماعی بر مبنای آموزه ها و معارف اسلامی تکون یافت.»
اربعین بلوغ، حکمت و علم است در مقابل افسانه دانستن باورهای دینی
وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَی ٰ آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا ۚ وَکَذَ ٰ لِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ (قصص :۱۴)
وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا ۖ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا ۖ وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا ۚ حَتَّی ٰ إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَی ٰ وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی ۖ إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ أُولَ ٰ ئِکَ الَّذِینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَیِّئَاتِهِمْ فِی أَصْحَابِ الْجَنَّةِ ۖ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِی کَانُوا یُوعَدُونَ وَالَّذِی قَالَ لِوَالِدَیْهِ أُفٍّ لَکُمَا أَتَعِدَانِنِی أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِی وَهُمَا یَسْتَغِیثَانِ اللَّهَ وَیْلَکَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَیَقُولُ مَا هَ ٰ ذَا إِلَّا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ (احقاف: ۱۵-۱۷)
اعتقادات در آداب و مناسک و هویت ساز متجلی می شود. لذا امام فرمود: محرم و صفر است که اسلام را حفظ کرده است.و قرآن می فرماید: و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب و هیچ جامعه ای وجود ندارد که لازم نداند در فواصل منظم زمانی، احساسات و آرمانهای جمعی را به علامت حفظ آنها و تصدیق دوباره آنها به نمایش گذارد زیرا اینها هستند که عناصر سازنده وحدت و شخصیت یک جامعه را تشکیل می دهند. قرآن کریم می فرماید: لکل امه جعلنا منسکا هم ناکسوه
مناسک ها بیانگر احساسات و حالات و اعتقادات درونی افراد است.
پس بازسازی معنویت و اخلاق اتفاق نمی افتد جز به وسیله گردهمایی مکرر و برپایی تجمعات و جلساتی که در آنها افراد به اتفاق به تاکید مجدد بر احساسات جمعی بپردازند. بر این اساس می توان افزایش ثواب تجمعات بزرگتر از مسجد محله تا مسجد جامع و نماز عیدین و کنگره حج و تعظیم اربعین را تبیین کرد. از نظر انسان شناختی نیز، بر خلاف بحث معنویت گریزی، فطرت انسانی و واقعیات حاکی از نیاز جدی بشریت به معنویت و همراهی و همنوایی و انس است. و این مهم اگر درست راهبری نشود به عرفانهای انحرافی و شکل گیری مناسک هایی چون المپیک های ورزشی می انجامد. همانطور که گفتیم هر جامعه ای مناسکی برای عینیت بخشی به باورداشت های خود و هویت یابی و انتقال فرهنگی برمی گزیند. عده ای روی آتش راه می روند و عده ای سالیانه گاومیش ها را آزاد می کنند و به دنبال آنها می دوند. مناسک بکش یاکشته شو و لگد مال شدن زیر پای گاوها از مناسک های برخی جوامع دارای فقر فرهنگی و احیاناً مدعی تمدن است. در جامعه غربی و تمدن مادی غربی که به سنت ها و ادیان پشت پا زد؛ نیز، متوجه این قضیه هست که باید برای عینیت بخشی به خود مناسک تولید کند. المپیک از جمله مناسک های این تمدن است.
درفستیوال ورزشی المپیک:
عده ای بازیگر و عده زیادی تماشاگراند. عده ای فروشنده و عده زیادی مصرف کننده و خریداراند. زمام امور به دست استعمار و برقرار کنندگان نظم مورد نظر آنهاست؛ لذا می توانند ملت ها را از حضور محروم کنند. و طوری برنامه ریزی کنند که تجلی مظاهر تمدنی غربی و ارزش های آن باشد. تجلی دنیاگرایی و مظاهر آن است.برد و باخت و مسابقه و رودررویی تیم ها و مبارزه برای پیروزی و شکل گیری تنفرها و برانگیختن احساسات علیه یکدیگر رخ می دهد.
مکانی برای مصرف بی رویه و تفاخرها است.زمینه ساز هویت های متکثر است.دسته بندی ها و شکل گیری ذائقه های مختلف رخ می دهد. زمینه سازی برای تقویت سرمایه داری اتفاق می افتد. ابزاری برای فشار بر کشورها است.اعمال سیاست های کشورهای استعمارگر و مستکبر و نگاه صهیونیستی- استعماری اتفاق می افتد. هویتی بازتابی، سیال و مصرفی و شخصیت پرستی ها و بتوارگی جدید شکل می گیرد؛ تا از آنها برای اهداف سرمایه داری در تبلیغ کالا ها و جهت دهی به افکار عمومی استفاده کنند. این فستیوال گرچه به ظاهر بروز استعدادهای شرکت کنندگان است و به رسمیت شناختن تمایزات و تفاوت ها ولی روح آن به از خودبیگانگی و تسلیم شدن در نظم جهانی و پیروی از ضوابط و هنجارهایی است که پدیدآورندگان و محافظان تمدنی مادی غربی و استکباری آن را پاسداری می کنند.
اما اربعین:
حرکتی با معانی الهی است. بر خاسته از فکر و سنت دینی است. از اولین اربعین امام حسین ع این مناسک شروع شده است. دارای روح عقلانیت، معنویت و عدالت و تعاون و همسویی و وحدت هدف در صحنه اجتماعی و دارای شاخصه عقل و روح و عمل در صحنه فردی است.از خاستگاه هدف عالیه اسلام برای تعالی بشر یعنی انسان سازی ناشی می شود. هم عقلانی است و هم فطری و هم دارای روح جمعگرایی و انس و محبت و عقل و احساسات تصعید شده است. دارای ظرفیت تمدن سازی است.و مصداق و الگویی از تمدن اسلامی است. چه اینکه روح ارزش های انسانی به عینیت می رسد.
انسان ها آرمان های خود را در اربعین جستجو می کنند. لذا نشاط روحی غیر قابل وصفی اتفاق می افتد. یعنی مسئولیت پذیری که انسان را به احساس خوشایند می رساند. احساس آرامش معنوی و بریدن از زندگی روزمره با تنوع با برخورداری از آزادی انتخاب و و بدون کنترل های بیرونی. خودباوری و امکان حضور در جریان عاشورایی است که امواج آن زمان و مکان را در نوردیده و در عرصه های مختلف حیات انسانی حضور یافته است. تجربه جدیدی است به صورت عملی و عینی برای زیست مومنانه. کارگاه عملی چگونه زیست مومنانه. مواجهه و خطر کردن در مقابل انواع ناملایمات و سختی ها و تهدیدها و تحقق تبری از یزیدان. پس میدان جهاد است. اندماجی از جهاد اکبر و جهاد اصغر. اربعین نمایش قدرت نرم تشیع است.میعادگاه وحدت جهان اسلام و بزرگترین رزمایش مناسکی جهان است. این مناسک فرصتی است برای تبلیغ دین. مدینه فاصله ای که رنگ حقیقت به خود گرفته است. منبری برای بیداری اسلامی است. اربعین معادلات دنیای استکبار را به هم ریخته است. نه می توانند ان را پوشش خبری بدهند و نه می توانند از کنار آن عبور کنند. اربعین دارای پیام های جهان شمول چون آزادی، ظلم ستیزی، عدالت خواهی و بصیرت و دشمن شناسی و ایثار و شهادطلبی است. راهپیمایی اربعین خود برنامه است. عمیق ترین مجرای ارتباطات میان فرهنگی است.
تمدن اسلامی دارای چه عناصری است:
معرفت آحاد افراد جامعه
تعاون و همکاری در حد اعلا (تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم و العدوان)
عدالت در حد اعلا
پیشروی به سوی قله مشخص انا لله و انا الیه راجعون و راهبری مشخص (ان الحسن مصباح الهدی و سفینه النجاه)
سعادتمندی در دنیا و آخرت
فراگیری و ماورای رنگ پذیری های قومی و نژادی با حفظ همان رنگ ها در طول هویت دینی (صبغه الله و من احسن من الله صبغه)
حرکت و پویایی و تلاش برای رسیدن به قله (یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدجا فملاقیه)
مسابقه در نیکی ها و غفران الهی با بهره گیری از تقوا و استفاده از آبرو و دستگیری معصومین (یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَ جاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ (ای کسانی که ایمان آورده اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله ای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار شوید).»)
این شاهراه از بینش عمیق مشارکت کنند گان به میزان فهم و عقل خود برخوردار است. تجلی مفاهیمی چون جهاد، شهادت، وفا، اخلاص، پیروی از امام، روابط و مناسبات امام و امت، انقلاب درونی، گسستن از دنیای دنی، و مدارا است.
اما در شاهراه تمدنی اربعین:
هر کس راهبر خویش است به میزان توان در مسابقه به خیرات (و استبقوا الخیرات) شرکت می کند.
همه در این مسابقه حضور دارند بیست میلیون نفر که در صحنه اند همه در مسابقه در خیرات و مسابقه در انسانیت حضور دارند عده ای با راهپیمایی، عده ای با برپایی موکب، عده ای با پذیرایی، عده ای با شعار دادن، عده ای با نمادهای دینی، عده ای با مداوا و...
در این مسابقه پیروز میدان همه هستند و کسی دست کسی را عقب نمی زند، دستگیری در این مسابقه یعنی پیروزی بیشتر، همه یک لباس به تن دارند صبغه الله و من احسن من الله صبغه؛ رنگ های ملی و قومی و زبانی در کنار هم یک رنگ الهی بخ خود گرفته است. وحدت در عین کثرت مصداق بارز آن در این شاهراه تمدنی تجلی می کند.
عالم و عامی، متخصص و غیر متخصص از سلسله مراتب دنیوی منسلخ می شوند. همه همپای هم هستند. بالا و پایینی وجود ندارد همه در مسیر اند و به یک سو حرکت می کنند.
خط پایان به معنی اتمام مسابقه نیست تازه شروع مسابقه است. امیدواری به تاثیر و پذیرش برای حرکتی از نو
خط پایان به معنای برتری یکی بر دیگری نیست بلکه یکی زودتر و یکی دیرتر مسیر را آغاز کرده اما همه پیروز اند اما به چه میزان؟ ملاک اخلاص و تقوا است که مدال آن را خداوند عالم است ان اکرمکم عند الله اتقیکم
همراهی خانوادگی در این مسیر نسبتاً طولانی و دارای تنوع و نشاط معنوی موجب تحکیم روابط و مناسبات خانوادگی و همدلی همراهان در کاروان ها و خارج شدن از انزوای فردگرایی تحمیلی زندگی ماشینی و تمدنی مادی است.
کنشگری سیاسی در کنار کنشگری فرهنگی و اقتصادی از جلوه های این شاهراه تمدنی است.» ایران و العراق لایمکن الفراق «،» حب الحسین یجمعنا «، الیمن کربلا العصر
عکس ها و خاطرات و رویاها بعد از آن، در برگشت به این فضای نورانی سرنوشت ساز است و موجب رشد و شکوفایی در سالهای بعد می شود.
ترویج نمادهای تمدنی در این شاهراه حائز اهمیت است. همه شعارها به امام حسین و راه او ختم می شود.
اربعین تجلی فرهنگ جمع گرای اسلامی است. و ارتباطات میان فرهنگی و بین فرهنگی بر مدار هنجارهای اسلامی شکل می گیرد.
اربعین رزمایش و تجلی اقتدار و توان مسلمانان است.
اربعین تجلی عاملیت گرایی ساختاری است به این معنا که بر اساس تقیدات و ضوابط کنشگران اجتماعی آزادانه و مشتاقانه حضور می یابند.لذا کنش آنها بر پایه عقلانیت و احساسات متعالیه انسانی بر مدار باورها و ارزش های تعالی اسلامی رخ می نماید. بنابراین این سنت گرایی از روح عمیق معرفتی و احساسات تصعید شده انسانی برخوردار است. و به این برنامه روح می بخشد.
اربعین نگاه به آینده دارد. بدین معنا که افراد حاضر در صحنه آمده اند تا دگرگون شوند و آینده خود را بسازند. نگاه به آینده است لذا زمینه ساز تحقق جامعه مهدوی است.
اربعین تجلی آفرینش خلاقیت ها است. استعدادها به فعلیت می رسد. هر کس تلاش می کند تمام دارایی و هستی خود را به میان آورد.
در اربعین خود در دیگران و رضایتمندی دیگران تحقق می یابد. پس جنس او جنس خودباوری است. لذا در دنیایی که عوامل مختلفی آدمی را به از خودبیگانگی و خودفراموشی می کشاند راهپیمایی اربعین تجربه ای متمایز و ارزشمند است. این مهم بویژه از کسانی که در جوامع غربی زندگی می کنند و توفیق حضور در این مراسم را یافته اند بسیار شنیده می شود.
اربعین تمرین سبک زندگی اسلامی است. و بویژه بالابرنده سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) است.
پس این مسیر تمدن ساز است چرا که:
معرفت افزا است
دارای معنای بلند انسانیت است. جهاد، شهادت، ایثار، گذشت، حرکت، دستگیری،
داری راهبر مشخص است بنام امام حسین ع و یاران او
دارای الگوی عینی است. برای همه کودک و نوجوان، زن و مرد، پیرو جوان، سید و غیر سید، مسلمان و غیر مسلمان، سفید پوست و رنگین پوست،
تجلی هر دو جهاد است جهاد اکبر و جهاد اصغر
دارای الگوی در صحنه و پس از صحنه است. دوره کارزار و دوره اسارت و حفاظت از دستاوردها
مبتدی، کنجکاو برای فهم این عرصه، کارآزموده و در مسیر تجربه آموخته همه اجازه ورود دارند بلکه تشویق به حضور می شوند.
این شاهراه در استمرار شاهراه حج ابراهیمی و فهم کنندگان آن حج واقعی است.
حج ابراهیمی هم حج جهاد و اخلاص و بندگی خدا و رهپویی مسیر انبیا است و دارای الگو و معیار است
حج ابراهیمی هم دارای تولی و تبری است. کارزار مبارزه حق و باطل است. گرچه حاکمان امروز حجاز از تجلی تبری جلوگیری کرده و آن را محدود می کنند و روح این مبارزه از مناسک به طور غالب خارج شده است.
اما در حج ابراهیمی شرایط خاصی از نظر شرعی و تقیدات کشوری بر ان اعمال می شود. افراد محدود و زمان و مکان نسبتاً محدود است. در عین حال که فستیوالی از حضور مومنانه و زیست مومنانه سالیانه است.
در حج ابراهیمی گرچه حقیقتاً روح ثقلین حضور دارد اما امروزه ثقلین در همه ارکان ان حضور ندارد.
اما اربعین فراتر از اینها است. اربعین بلوغ حج است. چرا که:
ثقلین در آن راه و راهنما است.
آنجا اگر می بایست فرزند در راه خدا قربانی شود اینجا قربانی شده است نه یکی و دو تا.
آنجا به دور خانه خدا گشتن است اینجا ورود عینی به حریم خدا از نظر تحقق آرمان ای الهی است.
اینجا کنشگری بر ساختارگرایی رجحان دارد. آزادی انتخاب بیشتر است. حضور در تحقق تجلیات انسانی مثل حرکت های مختلف تعاون و همیاری و هزینه کردن برای خدا اینجا نمود بیشتری دارد. در سیر صعود آنجا همه در لاک خود برای تلبیه اند اینجا برگشت از تلبیه برای خدمت به خلق خدا برای رسیدن به قرب الهی اند.
چنین است که در فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام فرمودند:
امام صادق علیه السلام: لا تَدَع زیارَهَ الحُسَینِ بنِ عَلیّ علیه السلام و مُر اَصحابَکَ بِذالِکَ، یَمُدُّ اللّه فی عُمرِکَ و یَزیدُ اللّه فی رِزقِکَ و یُحییکَ اللّه سَعیدا و لاتَموتُ اِلاّ سَعیدا و یَکتُبکَ سَعیدا؛
زیارت امام حسین علیه السلام را رها نکن و دوستان خود را هم به آن سفارش کن، که در این صورت، خداوند عمرت را طولانی و روزی ات را زیاد می کند و زندگی ات را همراه با سعادت می کند و جز سعادتمند نمی میری و نام تو را در شمار سعادتمندان، ثبت می کند. (کامل الزیارات ص ۱۵۲)
امام باقر علیه السلام: لو یعلم الناس ما فی زیاره قبر الحسین (علیه السلام) من الفضل، لماتوا شوقا. اگر مردم میدانستند که چه فضیلتی در زیارت مرقد امام حسین (علیه السلام) است از شوق زیارت میمردند.
(ثواب الاعمال، ص ۳۱۹؛ به نقل از کامل الزیارات.)
امام صادق علیه السلام: من لم یأت قبر الحسین (علیه السلام) حتی یموت کان منتقص الاءیمان منتقص الدین، اءن ادخل الجنه کان دون المؤمنین فیها. هر کس به زیارت قبر امام حسین (ع) نرود تا بمیرد ایمانش نا تمام و دینش ناقص خواهد بود به بهشت هم که برود پایین تر از مومنان در آنجا خواهد بود. (وسائل الشیعه، ج ۱۰ ص ۳۳۵)
امام حسن عسکری علیه السلام: علامات المؤمن خمس: صلاه الخمسین، و زیاره الاربعین، و التختم فی الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.
بیانات امام خامنه ای درباره اربعین:
راهپیمایی اربعین … حقیقتاً یک حادثهی بینظیری است؛ ما نه فقط در دوران خودمان در دنیا، بلکه در تاریخ هم سراغ نداریم یک چنین اجتماعی، یک چنین حرکتی را هر سال، و هر سال گرمتر از سال قبل اتّفاق بیفتد؛ بینظیر است. این حرکت حسینی در گسترش معرفت به امام حسین (علیه السّلام) نقش دارد. اربعین با این حرکتی که عمدتاً بین نجف و کربلا در راهپیمایی هر سال به وجود میآید بینالمللی شد؛ چشمهای مردم دنیا به این حرکت دوخته شد؛ امام حسین (علیهالسّلام) و معرفت حسینی به برکت این حرکت عظیم مردمی بینالمللی شد، جهانی شد (. ۱۳۹۸/۰۶/۲۷؛ بیانات در دیدار جمعی از موکبداران عراقی)
یکی از مصادیق قوّت را امروز دنیای اسلام دارد مشاهده میکند و آن، راهپیمایی اربعین است؛ وَ اَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة. راهپیمایی اربعین قوّت اسلام است، قوّت حقیقت است، قوّت جبههی مقاومت اسلامی است که این جور اجتماع عظیم میلیونی راه میافتند به سمت کربلا، به سمت حسین، به سمت قلّه و اوج افتخار فداکاری و شهادت که همهی آزادگان عالم باید از او درس بگیرند. از روز اوّل هم که اربعینی به وجود آمد، اهمّیّت اوّلین اربعین به همین اندازه بود. اهمّیّت اربعینِ اوّل این بود که رسانهی پُرقدرت عاشورا است.
از روز عاشورا تا روز اربعین بنا بر یک روایت روزی است که اهلبیت برگشتند به کربلا- این چهل روز، چهل روزِ فرمانروایی منطقِ حق در میان دنیای ظلمانی حاکمیّت بنیامیّه و سفیانیها بود. رسانهی حقیقی [یعنی] فریاد زینب کبری س، فریاد حضرت سجّاد؛ در کجا؟ در کوفه، در شام، در آنجایی که ظلمات محض بود؛ اینها بزرگترین رسانه بود. همینها بود که عاشورا را نگه داشت، همینها بود که عاشورا را به امروز رساند. تاریخ و ریشه ی این روز اربعین و ماجرای اربعین این است. آن روزاهلبیت (علیهم السّلام) طوفانی به پاکردندبااین حرکت چهلروزه؛ یک طوفان به پا شددرآن اختناق عجیب.در آن روزگار، اختناق این قدر است که دوروبرامام حسین، فرزندپیغمبر، نوهی پیغمبر، جگرگوشهی زهرای اطهر، ۷۲ نفر بیشتر باقی نمیمانند. دریک چنین روزگاری، ماجرای توّابین رادرکوفه به وجود آورد، مدینه را منقلب کرد، شام را منقلب کرد، به طوری که رژیم سفیانی برافتاد؛ این حرکت عظیم اربعینی زینب کبری واهلبیت علیهم السّلام بود. امروز هم همین اتّفاق دارد در دنیا میافتد. امروز هم در دنیای پیچیدهی پُرتبلیغات و پُرهیاهویی که بر بشریّت حاکم است، این حرکت اربعین، یک فریاد رسا ویک رسانهی بیهمتا است. چنین چیزی وجود ندارد دیگر در دنیا: اینکه میلیونها انسان راه میافتند، نه فقط از یک شهر یا یک کشور [بلکه] از کشورهای مختلف، و نه فقط از یک فرقهی اسلامی [بلکه] فِرَق مختلف اسلامی و حتّی بعضی ادیان غیر اسلامی. این وحدت حسینی [است] … «الحسین یجمعنا»، حقیقتاً این جور است؛ حسین اجتماع عظیمی را درست میکند. این دلها با هزاران گام در راه است، همه حرکت میکنند، همه راه میافتند به سمت آن معدن و سرچشمهی معنویّت و آزادگی، و این را به رخ دنیای مادّیِ امروز میکشند و این انشاءالله روزبهروز بایستی حرکت بیشتری بکند و گسترش بیشتری پیدا کند، و البتّه عمق بیشتری هم پیدا کند. خوشبختانه امروز کارهایی که ما داریم و مجالس عزاداریِ ما برای امام حسین (علیه السّلام) از لحاظ معنویّت، از لحاظ گسترش فکر و پراکندن معارف اسلامی، عمق بیشتری دارد از پنجاه سال قبل مثلاً یا چهل سال قبل. قضیّهی اربعین هم همین جور است؛ روزبهروز انشاءالله بایستی عمق بیشتری پیدا کند. اصحاب حکمت و علم بایستی در این زمینهها فکر کنند، کار کنند و انشاءالله تلاش کنند.(۱۳۹۸/۰۷/۲۱؛ بیانات در مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه امامحسین (ع)).