علی فلاحی، خبرنگار گروه سیاست: مدتها بود که کشورهای زیادی در صف پیوستن به گروه بریکس بودند اما اعضای این گروه اختلافاتی مبنیبر اصل پیوستن کشورهای جدید و چگونگی فرآیند عضویت آنها داشتند. شنیدهها حاکی از این بود که این اختلافات در این زمینه بیشتر از سایر اعضا، بین دو اقتصاد اول بریکس یعنی چین و هند بوده است. اما در جریان اجلاس اخیر سران این گروه این اختلافات برطرف شدند و سرانجام روز پنجشنبه هفته گذشته اعضای گروه بریکس در سومین و آخرین روز اجلاس سران این گروه با پیوستن اعضای جدید به بریکس موافقت کردند.
سدی که شکسته شد؛ بریکس میزبان اعضای جدید
پانزدهمین اجلاس سران این گروه از روز سهشنبه در ژوهانسبورگ، پایتخت آفریقایجنوبی آغاز شده بود و موضوع گسترش گروه و پیوستن اعضای جدید نیز از جمله بحثهای مهم این اجلاس بود. این اجلاس اولین نشست حضوری سران این گروه بعد از دوران همهگیری کرونا و نشستهای مجازی بود. از همان روز چهارشنبه پیامهای مثبتی از سران بریکس به گوش میرسید که نشان میداد سد ورود کشورهای جدید به این گروه، که پیشتر ترکهایی برداشته بود درحال شکسته شدن است. نارندا مودی، نخستوزیر هند که قبلا به نظر میرسید نظر چندان مثبتی نسبت به اضافه شدن اعضای جدید داشته باشد گفت که از ورود اعضای جدید «حمایت کامل» میکند. شیجینپینگ، رئیسجمهور چین نیز درباره اضافه شدن کشورهای جدید به این گروه گفت: «باید اجازه دهیم کشورهای بیشتری به خانواده بریکس بپیوندند و با خرد جمعی اداره دنیا را عادلانهتر و معقولتر کنند.» ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اما غایب بزرگ این اجلاس بود؛ به نظر میرسد حکم جلبی که دادگاه بینالمللی کیفری به علت مناقشات بین روسیه و اوکراین برای او صادر کرده است بر سفرهای بینالمللی او تاثیر بسیار زیادی داشته است و حضور ویدئویی او در اجلاس بریکس هم بیارتباط با این موضوع نبوده است. او در صحبتهای خود در این اجلاس گفت که: «ما در چهارچوب برابری، مشارکت، حمایت و احترام برای منافع یکدیگر همکاری میکنیم و این اساس رویکرد استراتژیک و معطوف به آینده ماست، رویکردی که خواستههای بخش بزرگ جامعه جهانی یا بهاصطلاح اکثریت جهانی را برآورده میکند.» سخنان پوتین علاقه او به گسترش بریکس را نشان میداد و از تمایل او بر اینکه بریکس بخش بزرگتری از جامعه جهانی را نمایندگی کند پرده برمیداشت. با توجه به این سخنان دور از انتظار نبود که در روز آخر این اجلاس گامهای مثبتی در راستای ورود اعضای جدید به این گروه برداشته شود. درنهایت روز پنجشنبه اعضای بریکس از شش کشور ایران، عربستانسعودی، آرژانتین، مصر، اتیوپی و امارات دعوت کردند تا به این گروه بپیوندند. این درحالی است که براساس گفتههای مقامات آفریقایجنوبی حدود ۴۰ کشور برای پیوستن به این گروه ابراز علاقه کردهاند و حدود ۲۰ کشور نیز درخواست خود را بهصورت رسمی با سران این گروه مطرح کردهاند. به نظر میرسد برخی حساسیتها باعث شده است که سران بریکس علیرغم میل خود به گسترش این گروه، این فرآیند را بهتدریج پیش ببرند و در گام اول با پیوستن شش کشور به این گروه موافقت کردهاند. گرچه پیشتر در برخی مطالب به اهمیت گروه بریکس و مزایای عضویت ایران در آن پرداخته بودیم اما اکنون که فرآیند عضویت ایران بهصورت رسمی آغاز شده است با جزئیات بیشتری به ابعاد مختلف این اتفاق میپردازیم.
تیشه محکم دیگر به ریشه توهمات انزوای ایران
از سال گذشته و با شروع التهابات پاییز ۱۴۰۱ در ایران، یکی از اصلیترین محورهای برنامه اپوزیسیون برای صدمه زدن به کشورمان افزایش فشار سیاسی و دیپلماتیک به ایران از طرف دولتهای خارجی و بهخصوص غربی بود. گروههای مختلف اپوزیسیون از همان روزهای ابتدایی غائله سال گذشته تمام ظرفیتها و لابیهای سیاسی خود را فعال کردند و با استفاده از فشارهای مجازی و حضوری معترضان در خارج از کشور دولتهای غربی را مجبور به فراخواندن سفرای خود از ایران و قطع ارتباط دیپلماتیک با کشورمان کنند. تلاشهای مشابهی هم در راستای تروریستی شناخته شدن سپاه پاسداران توسط اتحادیه اروپا و وضع تحریمهای جدید علیه ایران انجام شد. اما وجه مشترک همه این تلاشها شکست مفتضحانهای بود که درنهایت نصیب اپوزیسیون شد. مذاکرات موفق ایران که منجر به بازگشت برخی زندانیهای ایران در خارج از کشور شد، فشارهای دیپلماتیک ایران که به فشار روزافزون دولت آلبانی به گروهک منافقین ختم شد، روند صعودی میزان فروش نفت ایران در ماههای گذشته تنها برخی از مواردی هستند که بهخوبی شکست مطلق پروژه انزوای ایران را نشان میدهند. اما دعوت اعضای بریکس از ایران ضربه بسیار مهمتر و مشهودتری به پروژه نیمهجانی بود که طراحان منتظر بودند تا با فرا رسیدن سالگرد حوادث سال گذشته بار دیگر آن را کلید بزنند و جانی تازه به آن ببخشند. عضویت ایران در گروهی که حتی قبل از ورود اعضای جدید آن، حدود ۳۰ درصد اقتصاد دنیا و ۴۰ درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند بهخوبی نشان میدهد که خواب آشفته انزوای ایران در جامعه جهانی بیشتر از همیشه با تعبیر شدن فاصله دارد.
گسترش بریکس؛ گامی مهم برای توسعه متوازن دنیا
همانطورکه بهخوبی از سخنان پوتین و شیجینپینگ مشخص بود، اعضای بریکس با گسترش این گروه بهدنبال آن هستند که آینده متفاوتی برای دنیا ترسیم کنند. آیندهای که در آن غربیها نقش هژمونیک خود را که بعد از جنگ جهانی دوم و بهخصوص بعد از پیروزی در جنگ سرد بهدست آوردهاند، نخواهند داشت. دنیایی که در آن توزیع قدرت سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی متوازنتر از آنچه امروز میبینیم خواهد بود. بعد از شکلگیری سازمان ملل و پیدایش گروهها و پیمانهای مهم اقتصادی و نظامی مانند گروه اقتصادی جی۷ یا پیمان نظامی آتلانتیک شمالی (ناتو) آمریکا و کشورهای غربی همیشه جزء موسسان و اعضای اصلی این گروهها بودند. همین مساله باعث میشد تا این سازمانها و پیمانها به هر میزانی که گسترش پیدا میکردند نقش موثرتری در تقویت هژمونی غربیها ایفا کنند. بهنظر میرسید که پس از پایان جنگ سرد و از بین رفتن برخی گروهها و پیمانهای متناظر شرقی که ذیل بلوک شوروی شکل گرفته بودند سرعت تثبیت و تقویت این هژمونی افزایش پیدا کند. اما در سالهای گذشته برخی قدرتهای غیرغربی ازجمله چین، روسیه، هند و... نشان دادهاند که میتوان خلاف جریان آب شنا کرد؛ هرچند سرعت جریان آن بسیار بالا باشد. این کشورها با درس گرفتن از تجربه شوروی از تقابل مستقیم و همهجانبه با غرب پرهیز میکنند (البته اگر برخی اقدامات روسیه را به حساب نیاوریم) اما بهخوبی نشان دادهاند که عزمشان برای تسلیم هژمونی غربی نشدن، جدی است. گروه بریکس که در سال ۲۰۰۶ تشکیل شد مهمترین نهادی است که در آن قدرتهای نوظهور اقتصادی دنیا برای تحقق هدف خود که شکستن هژمونی غربی است گردهم آمدهاند. سهم اعضای این گروه از اقتصاد جهان از زمان تاسیس تا امروز از ۱۸ درصد به ۲۶ درصد رسیده است و همین نکته بهخوبی نشان میدهد این گروه با چه سرعتی در راستای تحقق هدف خود درحال پیشروی است. پیوستن برخی قدرتهای منطقهای دیگر ازجمله ایران، مصر و عربستان که بر بخش قابل توجهی از منابع انرژی و شاهراههای ارتباطی خاورمیانه تسلط دارند میتواند گام بزرگ و مهمی در راستای تحقق اهداف بریکس مبنیبر توسعه متوازن دنیا باشد.