حکمتالله ملاصالحی، استاد دانشگاه تهران و عضو هیاتامنای بنیاد ایرانشناسی: محورهای تاریخ و مولفههای پدیدآورنده هویت و حیات مدنی و معنوی ما ایرانیان کدامند؟ چه عواملی در شکلپذیری هویت ایرانی ما چونان ملت دخیل و موثر بودهاند؟ ایرانی بودن محمل چه معنایی است؟ وقتی از هویت ایرانی سخن میگوییم مراد چیست؟ بهعبارت دیگر اجزا و عناصر و مولفههای پدیدآورنده چنین هویتی کدامند؟ ایران کجاست؟ ما به چه معنا ایرانی هستیم؟ چرا ژاپنی، چینی، ایسلندی، اسکاتلندی، فنلاندی، فیلیپینی، فرانسوی و آرژانتینی یا برزیلی نیستیم؟ وقتی از تاریخ، فرهنگ، حکمت، خرد، هنر، جامعه و جهان ایرانی سخن میگوییم مراد چیست؟ این جهان چگونه جهانی است؟ چه ویژگیهایی دارد؟ چگونه پدید آمده است؟ بذرهای آغازین درخت کهن و گشن آن کی و در کجا افشانده شده است؟ چه مراحلی را از سر گذرانده است؟ گستره و دامنه جغرافیای پرچین و شکن آن تا کجاست؟ مناسبتش با جهانهای دیگر در تاریخ چگونه بوده است؟ شرقی یا غربی بودن ما ایرانیان محمل چه معنایی است؟ به چه معنایی ما شرقی هستیم؟ اتفاقا تاریخ ما ایرانیان بیشتر آهنگ و حرکتی غربی داشته است تا شرقی. بیشتر رنگ و لعاب غربی داشته است تا شرقی؟ بیشتر در باخترزمین تقدیر تاریخ ما رقم خورده است تا در آسیا و خاور دور. حضور آتن هلنی و رم لاتینی را پررنگتر در تاریخ فرهنگ و اندیشه ایرانی خویش زیستهایم تا چین کنفوسیوس و لائوتسه را. با آتن و رم مداومتر، موثرتر و دامنگسترتر در دادوستد بودهایم تا با چین و خاور دور. دو هزارهونیم پیش ارتش شاهنشاهی هخامنشی بهسوی منطقههای غربی تاریخ به حرکت درآمد، نه بهسوی شرق دور و منطقههای شرقی تاریخ. چرا چنین شد؟ معماری شاهانه تخت جمشید نیز پشت به دیوار چین داشت و پیشانیبلندش گشوده بهسوی کرانههای غربی ایونی و آتن هلنی بود. رفعت و شکوه معماری شاهانهاش بهلحاظ سبک و شکوه شاهانهاش، شانهبهشانه معابد پرشکوه و مرمرین هلنی میسایید نه معماری کاخهای خاقان چین. فضای درون و بیرونش با معماری یونانی همروزگارش مشابهت بیشتر داشت تا با سبک و فضای درون و بیرون معماری چین. ایونیها بیش از یک سدهونیم شهروندان شاهنشاهی جهانی هخامنشی البته جهانی در مقیاس آن روزگار، محسوب میشدند. ایونیها در شهر شوش روزگار شاهنشاهی هخامنشی چونان شهروندان ساتراپی شاهنشاهی کار و فعالیت میکردند. اینها همه نه بهتصادف بود و نه بهتصادف رخ میداد.
دو یا سه سده عقربه زمان را به عقب بکشید متوجه میشوید نهتنها برای کثیری از حاکمان و نظامهای سیاسی و نخبگان و اندیشمندان و صاحبان نظر جامعه ما که برای کثیری از حاکمان و نظامهای سیاسی و نخبگان فرهنگها و جامعهها و جمعیتهای سیاره ما طرح مسالهها و مباحثی از این دست ناشناخته بوده است. برایشان موضوعیت نداشته است. اصلا مساله نبوده است. اساسا دغدغههایی از این دست نداشتهاند. دستاوردها، ارزشها، هنجارها و نهادهای نوپدیدی که چهره فرهنگ و زندگی جامعه وجهان بشری ما را در مقیاسی سیارهای و انسانشمول دگرگون کردهاند و برای تحقق و توسعه و تداوم هرچه مطلوبتر، مقبولتر و معقولترشان نظامهای سیاسی و جمعیتهای میلیاردی سیاره ما وارد رقابتهای نفسگیر شدهاند؛ این زیر و رو شدنهای عظیم و نفسگیر برای پارهای از جامعهها و نظامهای سیاسی سیاره ما یکسر شیطانی محسوب میشوند. طرح مسالهها و بحثها و نقدها و غور و غربالگریهای تاریخی از این جنس و سنخ برای ذهنهای کپکزدهشان بلاموضوع است و موضوعیت ندارد و مساله نیست. ارزشهایی مثل حقوق بشر و حقوق حیوانات و آزادیهای فردی، مدنی، دموکراسی و صیانت از مواریث فرهنگی و حفاظت از منابع و میراث طبیعی و محیطزیست و زیستبومهای سیاره زمین همه یکسر همانقدر جدیدند که پدیده غرش موتورها و ماشینها در خیابانهای شهرهای سیاره ما و پرتاب و پرش موشکها و پرواز جتهای جنگنده و هواپیماهای غولپیکر مسافربری و گردش و چرخش انواع ماهوارهها بر بالای سر و سیاره ما. برای ذهنها، فکرها، عقلها و فهمهای کپکزده و نمور و موریانه خورده اینها همه لقلقه زبان است و فرآوردههای مسموم ذهن انسان مدرن و ارزشهای مسموم مدرنیته. در اینکه انتقادهای جدی به دنیای مدرن و به درجه و دامنه کاستی و راستی دستاوردها و ارزشهای مدرنیته وارد است، محلتردید نیست. محلتردید نیست که هر روزگاری در تاریخ، فرهنگ، جامعه و جهان بشری ما دستاوردها و دستبردها، کاستیها و راستیهای خاص خود را داشته است.
برای خواندن متن کامل گزارش، اینجا را بخوانید.