

*در اکوسیستم فناوری و دانشگاهی کشور ما به بلوغ رسیدهایم و بخش مهمی از اجزای نظام ملی نوآوریمان شکل گرفته است. دانشگاهها مهمترین رکن و جزء این نظام هستند و محل جوشش ایدههای نوآورانه و فناورانه محسوب میشوند.
*در بحث تنظیمگری نیز زمانی رویکردمان بسیار مبتنیبر عرضهمحوری بود. تمام تلاش و تمرکز خود را روی حمایت از توسعه فناوری گذاشتیم. در این فضا نهادهایی مانند پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد و مراکز نوآوری گسترش پیدا کردهاند. هدف ما این بود که حمایت کنیم تا تیمی دور هم جمع شوند و ایدهای را به محصول تبدیل و تجاریسازی کنند.
*شرکتهای دانشبنیان و رویکردهای جدید نشان دادند ما قابلیت طراحی را هم داریم و میتوانیم دانش فنی را توسعه دهیم.
*برخی بهدنبال این اتفاق هستند که نقشهراهی برای تشکیل و تدوین نظام نوآوری داشته باشیم، اما اینگونه نیست. نظام نوآوری باید کاملا بهصورت ارگانیک شکل بگیرد. باید زمینهای فراهم آید تا نظام ملی تشکیل شود.
*درخصوص ارتباط بین معاونت و صندوق باید بگویم در بعضی از برههها اختلافاتی بوده که طبیعی است، منتها همیشه سعی کردهایم بیان کنیم. من از روزهای نخست هر دو نهاد حضور داشتهام. همیشه تلاش کردهایم این نکته را بگوییم: «معاونت علمی باید نقش سیاستگذاری و تنظیمگری را بیشتر دنبال کند و صندوق نیز نقش تامین مالی را داشته باشد.» صندوق نوآوری هیچگاه نباید خودش را در جایگاه سیاستگذار حوزه دانشبنیان قلمداد کند.
*خوشبختانه در دوره جدید، چالش چندانی در این حوزه نداریم. اکنون معاونت علمی در بخش تامین مالی، تقریبا کارها را به ما میسپارد.
*سرمایه صندوق را هم برخی مقایسه و به دلار تبدیل میکنند و میگویند: «آن زمان 3 میلیارد دلار بوده است»؛ یعنی توان بالا و تعداد کم شرکتها. اکنون وضعیت چگونه است؟ حدود 8900 شرکت دانشبنیان داریم، اما توان ما با همان تبدیل، 60 میلیون دلار است. درواقع توان کم شده و ظرفیت افزایش یافته است. این واقعیتی بوده که اتفاق افتاده است.
*شعار ما این است که دسترسی شرکتهای دانشبنیان به نظام تامین مالی را تسهیل کنیم. این مهمترین جهتگیری ما محسوب میشود تا بتوانیم هدف 7 درصدیای که اشاره کردید را محقق کنیم.
*سال گذشته در هیاتامنای صندوق با حضور آقای رئیسجمهور تصویب شد ظرف 5 سال، سرمایه صندوق به 100 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کند؛ این جهتگیری بسیار خوب و مناسب است، اما معتقدم اگر این 100 همت محقق شود نیز شاید به تنهایی پاسخگوی توسعهای نباشد که در اکوسیستم باید اتفاق بیفتد. چه باید کرد؟ باید دسترسی شرکتها به نظام تامین مالی را تسهیل کنیم.
*بحث «صکوک» را اخیرا به راه انداختهایم. انتشار اوراق نوآوری را در دستورکار قرار دادهایم که اختصاصا برای حوزه دانشبنیان است. شرکت دانشبنیان برای اینکه تامین مالی بزرگی انجام بدهد، نه میتواند از طریق صندوق و نه از طریق شبکه بانکی موفق شود، بلکه باید از طریق بازار سرمایه منابع جذب کند.
*اکنون سقف ضمانت ما برای انتشار اوراق حدود 120 میلیارد تومان است اما بهزودی افزایش پیدا میکند و حداقل چهار برابر خواهد شد
* اینکه همه توقع داشته باشند هر شرکتی که دانشبنیان شد، به صندوق نوآوری مراجعه کند و این صندوق از منابع داخلی خود کمک کند؛ تصور اشتباهی است. اکنون کار ما این است که شبکه بانکی و بازار سرمایه را همراه کنیم.
*بیش از 40 هزار میلیارد تومان به شرکتها خدمات بدهیم. حدود 25 همت از طریق شبکه بانکی تامین شده و 15 همت نیز از منابع داخلی پرداخت شده است. بهطور میانگین، تقریبا با نسبت یک به سه توانستهایم با بانکها، منابع خود را اهرم کنیم.
*با چند بانک هم توافق کردهایم. 10 همت تسهیلات را برای بسته رشد تولید از بانکها قول گرفتهایم که در هیاتمدیره آنها نیز به تصویب رسیده است. آنجا شرکتها را ضمانت میکنیم و این شرکتها با تضمین ما به سراغ بانک میروند و تسهیلات میگیرند. سرمایه در گردش میگیرند تا رشد فروش دوبرابری را محقق کنند.
*بالاخره ما به نوعی مرکز رانت هستیم؛ این نکته را خیلی شفاف میگویم و پشتوانه تئوریک نیز دارم. ما «رانت شومپیتری» داریم. «شومپیتر» یک اقتصاددان اتریشی بود و اصطلاحی موسوم به «رانت شومپیتری» پدید آمد. برای اینکه از نوآوری، اختراع و فناوری حمایت شود، همه دولتها باید حمایت کنند. تمام دولتها نیز در حال انجام چنین کاری هستند.
*با توجه به حوزههای مختلف و متنوعی که داریم، در حال انجام کاری در راستای شفافیت هستیم. میخواهیم بگوییم: «این حوزهها چقدر از ما تسهیلات گرفتهاند.» منظور از «ما» مجموع نظام تامین مالی شامل بانکها است. این نکته نشان میدهد ما به چه حوزهای بیشتر توجه میکنیم
*ضریب نفوذ ما در شرکتهای دانشبنیان 62 درصد است، یعنی 62 درصد شرکتهای دانشبنیان حداقل از یک خدمت صندوق استفاده کردند. این آمار بالایی محسوب میشود. گفتن 62 درصد به زبان آسان است. از نزدیک به 9 هزار شرکت، حدود پنج هزار و 500 شرکت از ما سرویس گرفتهاند؛ پس ضریب نفوذ بالایی داریم.
*خیلی شفاف بیان میکنم؛ اینگونه نیست که اکنون فهرست را منتشر کنیم و همه بگویند: «آفرین!» تازه ماجرا شروع میشود؛ چرا این شرکت بیشتر گرفته و دیگری کمتر دریافت کرده است؟ باید یکییکی توضیح بدهیم یک شرکت، چنین طرح و برنامهای داشته و کاری انجام داده است. این اتفاق ما را درگیر حاشیه خواهد کرد. کل سیستم صندوق نوآوری باید بنشینیم و فقط پاسخگو باشیم.
*تمام کار ما این بوده که دسترسی شرکتها را به نظام بانکی آسانتر کنیم. اگر نام این کار را «رانت» بگذاریم، سه هزار میلیارد تومان رانت دادهایم. همه این مبلغ با ارز ترجیحی نبوده، بلکه کل رانت ما نهایتا دوبرابر شده و 6 هزار میلیارد تومان رانت ایجاد کردهایم.
*پیشتر به 40 همت اشاره کردم. ما دسترسی شرکتها به شبکه بانکی را آسان کردیم.
*مجبور بودیم در برهههایی مدیریت کنیم؛ نه اینکه تامین مالی نکنیم. به صندوقهای پژوهش و فناوری غیردولتی سهمیه دادیم. بهطور مثال در این ماه یک صندوق سه طرح معرفی کند، دیگری فقط یک طرح بدهد و صندوق بعدی پنج طرح ارائه کند. بدین ترتیب مدیریت کردیم تا بتوانیم مقابل تعهدات پاسخگو باشیم. خوشبختانه دوباره امور روی روال افتاده و صندوقها مشکلی از این جهت ندارند
*70 صندوق در کشور داریم. به 60 صندوق، قرارداد خط اعتباری دادهایم. 3770 میلیارد تومان در 3500 فقره تسهیلات به آنها خط اعتباری اعطا کردهایم؛ یعنی 3500 فقره درخواست شرکتهای دانشبنیان به مبلغ 3770 میلیارد تومان از سوی 60 صندوق تامین مالی شده است. پس توزیع مناسبی صورت گرفته است.
*با قاطعیت عرض میکنم اینگونه نیست که 3 صندوق تهرانی از ما هزار میلیارد تومان تسهیلات جعاله گرفته باشند. اما به هر حال صندوقهایی که در تهران هستند، هم به لحاظ سرمایه و هم از نظر جامعه مخاطبی که با آنها کار میکنند گستردگی بیشتری دارند.
*برخی پارامترها به صندوقهای استانهای کمتربرخوردار، وزن بیشتری دادیم. اعلام کردیم اگر استانهای دیگر باید 50 درصد سرمایه خود را هزینه کنند تا بتوانند از ما جعاله بگیرند، صندوقهای شهرستانهای کمتربرخوردار با شرایطی میتوانند از همان ابتدا از ما تسهیلات دریافت کنند
*موضوعات کارگروهی که به ریاست معاون علمی تشکیل میشود به حوزه تخصصی دانشبنیان اختصاص پیدا میکند و قسمتی دیگر به حوزه صندوقهای پژوهش و فناوری مرتبط است. در دستور جلسههایی که میآید مواردی از جمله تاسیس صندوقهای پژوهش و فناوری، نظارت بر صندوقهای پژوهش و فناوری و سایر موضوعات مرتبط به این صندوقها نوشته شده؛ این بخشی از کارکرد کارگروه است. پس کارگروهی که قبلا در وزارت علوم بود اکنون در معاونت علمی با ریاست معاون علمی و با چند کارکرد فعالیت میکند
* به اعتقاد ما نگاه سیاسی بر مرکز استراتژیک حاکم بود. واقعا نقش اتاق فکر دولت را آنگونه که باید، ایفا نمیکرد. اتفاقا با همین رویکرد خدمت آقای رئیسجمهور گفتم: «به مرکز میروم تا بتوانیم تغییر رویکرد در مرکز استراتژیک داشته باشیم.» نگاه رئیسجمهور نیز مبتنیبر این بود که «آنجا باید مرکز نخبگان باشد.» مرکزی که بتواند تعامل بین دولت و نخبگان را فراهم کند.
* به اعتقاد خودمان و بسیاری از کسانی که در دورههای قبل و دوره کنونی در مرکز استراتژیک کار میکردند، واقعا نقش «اتاق فکر» در حال معنادارشدن بود.
*روی یک گزینه برای ریاست مرکز هم جمعبندی صورت گرفته بود، ولی اتفاقی رخ داد که آن گزینه نتوانست ماموریت پیدا کند و در مرکز قرار بگیرد. رئیسجمهور با این دید اجازه دادند من به صندوق بروم که نفر جایگزین، تایید شده بود.
*این نکته انکارناپذیر است، ولی نه اینکه بگوییم مرکز استراتژیک مورد توجه دولت نیست و دولت میخواهد آنجا را تعطیل کند. نمیدانم این خبرها از کجا آمده است. اصلا اینگونه نیست.
*با همین رویکرد اجتماع نخبگانی و ایفای نقش «اتاق فکر دولت»، فارغ از بحثهای سیاسی. ما در این دوره چندان به دنبال فضاسازی رسانهای نبودیم، چون اعتقاد داریم کار فکری و مشورتی باید در یک محیط آرام و غیررسانهای و به دور از هیاهو دنبال شود.
برای خواندن متن کامل گفتوگو اینجا را بخوانید.
