تمام برنامه‌ها برای شکست انحصار «سینما تیکت» نتیجه نداد
تمام فروش بلیت در سینمای ایران باید در سامانه جامع و یکپارچه‌ای انجام شود که معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، به‌عنوان مرجع نهایی به آن دسترسی و کنترل داشته باشد.
  • ۱۴۰۲-۰۵-۲۶ - ۱۰:۵۷
  • 00
تمام برنامه‌ها برای شکست انحصار «سینما تیکت» نتیجه نداد
انحصار ۹۰ درصدی فروش آنلاین بلیت سینما
انحصار ۹۰ درصدی فروش آنلاین بلیت سینما

 میلاد جلیل‌زاده خبرنگار فرهنگ و هنر: تمام فروش بلیت در سینمای ایران باید در سامانه جامع و یکپارچه‌ای انجام شود که معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی، به‌عنوان مرجع نهایی به آن دسترسی و کنترل داشته باشد. اگر فروش سینما کم است و کفاف مخارج سالن‌داران را نمی‌دهد، این مشکل باید از راه‌های دیگری به جز دور زدن یک سامانه جامع حل شود. مثلا دولت به سالن‌داران یارانه بدهد یا معافیت‌هایی برایشان لحاظ کند که به آنها کمک شود اما اینکه فروش بلیت به فضای غیرشفاف پشت گیشه‌ها بکشد، یا سالن‌داران اقدام به نقدفروشی بلیت بکنند که عوارض مالیات و سهم تهیه‌کننده را دور بزنند، راه‌حل مساله نیست. به هر بهانه‌ای وقتی چرخه مالی یک صنعت یا تجارت غیرشفاف شود، ‌باید منتظر کجروی‌های بعدی بود شاید تا بی‌نهایت. 
علاوه‌بر این باید به مسائل دیگری از قبیل تعارض منافع، انحصار و امثال آن هم توجه کرد. از سال ۱۳۸۵ به این سو، وقتی خوداظهاری هر کدام از شرکای فروش توزیع فیلم درباره میزان بلیت‌فروشی به تناقض خورد تصمیم بر این شد که سامانه جامعی به نام هترا برای جمع‌بندی موارد اعلامی شکل بگیرد. کار این سامانه که برخلاف نمونه‌های امروزی بر بستر اینترنت نبود تا سال ۱۳۹۱ ادامه پیدا کرد و بعد سینماتیکت به راه افتاد و تبدیل شد به یکه‌تاز بلیت‌فروشی آنلاین در سینمای ایران. به شرحی که در ادامه آمده، از سال ۱۳۹۹ به بعد قرار شد این انحصار از دست سینماتیکت گرفته شود. روی همین حساب سامانه جدید و یکپارچه‌ای به نام سمفا راه‌اندازی شد و سه سایت دیگر هم برای بلیت‌فروشی آنلاین اضافه شدند. 
با این حال هنوز ۹۰ درصد از فروش آنلاین و بالای ۴۰ درصد از کل بلیت‌فروشی سینمای ایران توسط سینماتیکت انجام می‌شود. صاحبان جدید سینماتیکت، همان صاحبان پلتفرم فیلیمو هستند و شبکه نمایش خانگی به‌عنوان تولید و توزیع‌کننده سریال، رقیب سینما به حساب می‌آید. اینکه مهم‌ترین سکوی فروش بلیت در سینمای ایران به دست مهم‌ترین رقیب آن باشد، نشانه خوبی نیست. به‌علاوه وقتی بقیه رقبای سینماتیکت خیلی ضعیف‌تر از آن باشند، چندان رقابتی برای بالا بردن فروش سینما و به دست آوردن سهم بیشتر ایجاد نمی‌شود. در ادامه به چگونگی شکل‌گیری سامانه یکپارچه فروش بلیت در سینمای ایران و سپس آمارهایی آمده که نشان می‌دهند سهم هر کدام از سکوهای فروش بلیت چقدر است پرداخته‌ایم.

   سمفا از کجا پدید آمد؟
در زمستان سال ۱۳۹۸ اخبار شیوع یک بیماری مرموز و عجیب به نام کرونا همه‌جا پیچید. کرونا یک بیماری ویروسی بود که برای جلوگیری از انتقال آن مرتب فاصله‌گذاری اجتماعی توصیه می‌شد و از اولین قربانی‌هایش فیلم دیدن در سالن سینما بود. چند وقت قبل از شیوع کرونا هم تب تماشای سریال بالا گرفته بود و هم اکران آنلاین فیلم‌ها در پلتفرم‌ها داشت جدی می‌شد. به نظر می‌رسید دوران جدیدی در راه است که اهمیت بخش آنلاین توزیع فیلم را بسیار بالاتر می‌برد. روی همین حساب، فقط یکی دو ماه از نوروز ۱۳۹۹ گذشته بود که اعضای اتحادیه پخش‌کنندگان سینمای ایران با حسین انتظامی، رئیس وقت سازمان سینمایی جلسه‌ای گذاشتند و قرار شد سامانه جامعی برای فروش بلیت سینمای ایران راه‌اندازی شود تا همزمان با بازگشایی مجدد سالن‌ها شروع به کار ‌کند. 
آن روزها نه معلوم بود که کرونا کی بساطش را جمع می‌کند و نه دقیقا چشم‌انداز دقیقی از تاثیری که این پاندمی روی مناسبات اقتصادی و اجتماعی خواهد گذاشت وجود داشت. دولتی‌ها به ایمنی گله‌ای اعتقاد داشتند و فکر می‌کردند با شروع فصل گرما کرونا هم از بین می‌رود و اکران حضوری در سینماها مجددا آغاز خواهد شد. همه با آنها همداستان شدند. مساله اصلی اما چیز دیگری بود. قرار بود انحصار سایت سینماتیکت بر فروش آنلاین سینمای ایران برچیده شود و سامانه جدیدی که داشت برای بلیت‌فروشی سینماها راه‌اندازی می‌شد، این وظیفه را عهده‌دار بود. مسئولیت رصد و هماهنگی بین چهار سکوی بلیت‌فروشی هم به عهده سمفا گذاشته شد و عنوان می‌شد اولین امتیازی که به تهیه‌کننده‌ها و پخش‌کننده‌ها می‌دهد، تقسیم خودکار پول بلیت بین سالن‌دار و پخش‌کننده در همان لحظه خرید اینترنتی بلیت‌هاست. 
سرتیپی، رئیس اتحادیه صنفی پخش‌کنندگان در توضیح این مورد می‌گفت: «سمفا در‌واقع یک ترمینال است که مدیریت آن در دست وزارت ارشاد قرار دارد و به‌ جای یک شرکت در‌حال حاضر چهار شرکت در این سامانه برای فروش بلیت‌ها فعال می‌شوند. هر‌کدام از این چهار شرکت می‌توانند به سینماداران وصل شوند و هرکدام که بتوانند خدمات بهتری را به سینماداران و صاحبان فیلم‌ها ارائه دهند، بهتر می‌توانند در این زمینه کار کنند.» سمفا به معنای سامانه مدیریت فروش و اکران فیلم‌هاست. از چند سال پیش تا به‌حال فروش اینترنتی بلیت در سینمای ایران توسط سایت سینماتیکت انجام می‌شد و اکران آنلاین فیلم خروج در نوروز ۱۳۹۹ باعث شد که سینمادارها فکر کنند از این به بعد دیجیتال‌مارکتینگ سهم بسیار بیشتری از بازار را خواهد داشت و باید دنبال سهم خودشان در آن باشند. تصورات مبهمی که از آینده سینما با توجه به شیوع کرونا از طرفی و الکترونیک و اینترنتی شدن بسیاری از خدمات از طرف دیگر ایجاد شده بود، مثل خیلی از موارد دیگر در کشور ما با هول و ولا و شتاب‌زدگی شکل گرفت. نه کرونا تاثیر به‌خصوصی را که در ابتدا تصور می‌شد روی بازار سینما گذاشت و نه بحث دیجیتال‌مارکتینگ در صنعت توزیع فیلم به آن سمتی رفت که خیلی‌ها فکر می‌کردند. اکران دیجیتال و آنلاین فیلم‌ها هم بهار اندکی بود که زود به پایان رسید. یک‌چیز اما در این میان باقی ماند و آن سمفا بود. سامانه‌‌ای که روی کاغذ، قرار بود انحصار حدودا یک‌دهه‌‌ای سینماتیکت در فروش بلیت را از بین ببرد، از تابستان سال ۹۹ کارش را شروع کرد. اینکه در یک مقطع زمانی به‌خصوص تصور می‌شد آینده تجارت فیلم در فضای دیجیتال رقم می‌خورد و روی همین حساب‌ انگیزه‌ای برای شکستن انحصار سینماتیکت ایجاد شد، اگرچه اتفاقات به آن سو نرفت، باعث ایجاد سه رقیب درکنار سینماتیکت شد. یکی از این رقبا بسیار ضعیف است و حتی حضورش در صحنه توجیه چندانی ندارد اما دو مورد دیگر هم نتوانستند حتی ذره‌ای جای این سایت قدیمی را تنگ کنند. 
آنچه در جدول به صورت تقریبی درج شده است در ماه‌های مختلف سال تغییر می‌کند، بااین‌حال میزان تغییراتش زیاد نیست. براساس اطلاعات خبرنگار «فرهیختگان» رقمی حدود 48 درصد از مجموع بلیت‌های سینما در سامانه‌های اینترنتی فروخته می‌شود و مابقی 52 درصد مخاطبان سینما از طریق گیشه، به‌صورت مستقیم بلیت می‌خرند. این سهم 48 درصدی فروش آنلاین به نسبت مساوی بین چهار سامانه تقسیم نشده و همچنان قدرت اول بلیت‌فروشی‌ سینما در اختیار سینماتیکت است. 90 درصد از سهم فروش آنلاین در سامانه شناخته‌شده سینماتیکت و 10 درصد باقی‌مانده در اختیار سه سامانه «گیشه 7»، «ایران تیک» و «آی تیکت» است. 

   سود میلیاردی در جیب یک سامانه
در سینمای جهان خرید از سامانه‌های اینترنتی فروش بلیت همراه با تخفیف است اما نکته قابل‌تامل اینکه سامانه‌های فروش اینترنتی ایران، از مشتری کارمزد می‌گیرند. (این را جدا کنید از آن 9 درصد مالیات بر ارزش‌افزوده‌ای که برای خرید یک بلیت سینما از جیب مشتری می‌رود.) سامانه سینماتیکت برای هر بلیت سینما از مشتریان، 4 درصد کارمزد می‌گیرد. این سامانه بنا به قراردادی که با پخش‌کنندگان و سینماداران دارد، هم یک تا 2 درصد از سهم فروش بلیت را برمی‌دارد. با یک حساب سرانگشتی می‌توان حساب کرد که مثلا در 140 روز اول سال 1402 چقدر از فروش سینما نصیب سامانه سینماتیکت شده است. 
سینمای ایران از ابتدای سال ۱۴۰۲ تا تاریخ 25 مردادماه توانسته تا رقم 395 میلیارد تومان بفروشد. با توجه به اینکه گفتیم 42 درصد از کل فروش بلیت، در سامانه سینماتیکت انجام می‌شود، می‌توان گفت که 166 میلیون تومان از فروش بلیت در این سامانه است که کارمزد 6 درصدی دریافتی‌ از این فروش می‌شود، رقمی حدود 10 میلیارد تومان است. البته این تمام سود این سامانه بلیت فروشی نیست. سینماتیکت فروش بلیت‌های کنسرت را هم دارد و همچنین سود تبلیغ و معرفی محصولات سینمایی که در این سامانه قرار می‌گیرند را هم باید به این رقم اضافه کرد.
 
   دولت «‌آی‌تیکت» راه انداخت اما... 
آذرماه پارسال که هاشم میرزاخانی، مدیرعامل موسسه سینماشهر تصمیم به راه‌اندازی سامانه‌ای تحت‌عنوان «آی‌تیکت» گرفت، رسانه‌ها خبر از شکستن انحصار در بلیت‌فروشی سینما دادند. میرزاخانی در همان جلسه گفت که سینمای ایران اگر نتواند فرآیندهای جدید برای توسعه را فراهم کند، گرفتار زیان‌دهی خواهد شد. او راه‌حل این موضوع را در توجه جدی به فضای مجازی و فضای آی‌تی عنوان کرد و گفت: «برای همین است که این سامانه را راه‌اندازی و جلسه تفاهمنامه را از نظر عوامل سینما و صنعت سینما برگزار کرده‌ایم و امیدواریم با کمک ما و اپلیکیشن‌هایی که در بستر فضای مجازی است؛ روند خوبی ادامه پیدا کند. امیدواریم با فضای ایجادشده جدید برای سینما و جذب افراد شاهد حضور چشمگیر تماشاچیان در سینما باشیم. اگر سینما نتواند اقتصاد خود را بچرخاند عملا این عرصه به‌سمت موضوع دیگری می‌رود، لذا با توجه به کلیه پلن‌های سینمایی و مراکزی که ارائه خدمات بلیت‌فروشی دارند باید بتوانیم ضریب اشتغال سینمای ایران را بالا ببریم.» 
موارد ادعایی مدیرعامل سینماشهر تا امروز محقق نشده و سامانه‌ آی‌تیکتی که زیرنظر اوست هم کمتر از 0.5 درصد از سهم فروش بلیت در سامانه‌های اینترنتی را در اختیار دارد. 

دوراهی فیلمسازی زیرزمینی و بیکاری
کمال تبریزی در یک مصاحبه با ایسنا که معطوف به شرایط فیلمسازی بعد از حوادث سال گذشته است صحبت‌هایی جنجالی داشته است. او گفته است: «من فکر می‌کنم اساسا باید کار کنیم، یعنی اصلا به این ایده که اگر کار کنیم به عادی‌سازی شرایط کمک می‌شود، معتقد نیستم. اینکه همه ما دست از کار بکشیم تا اعتراض خود را اعلام کنیم را قبول ندارم چون اصلا این مدل را هیچ‌وقت دوست نداشتم. من در زمان احمدی‌نژاد سه سال نتوانستم کار کنم. این‌طور نبود که خودم نخواهم کار کنم بلکه اصلا امکان کار کردن به من نمی‌دادند، ولی با این حال می‌گویم باید تلاش کنیم تا در یک ارتباط متقابل و در بحث و گفت‌وگوهایی که پیش می‌آید تا حد ممکن دیدگاه خود را مطرح کنیم. حال یک زمان برای طرح این دیدگاه، آزادی عمل وجود دارد و راحت‌تر می‌توانیم فیلم بسازیم و یک زمان ممکن است فیلم به توقیف دائمی منجر شود مثل «خیابان‌های آرام». شاید هم با کسانی که قرار است ممیزی روی فیلم انجام دهند به تعامل برسیم. بنابراین فکر می‌کنم ما همیشه باید به‌خاطر جامعه، وطن، نسل آینده و آگاهی در حال کار کردن و طرح نقدهایی باشیم که می‌توانیم به شکل فیلم ارائه کنیم.»
تبریزی افزود: «معتقدم اگر واقعه‌ای در جامعه رخ می‌دهد یا یک حرکت اجتماعی پیش می‌آید نباید نسبت به آن بی‌تفاوت باشیم بلکه باید بتوانیم اثرات آن را در فیلم‌های خود و کاراکترها ببینیم؛ به همین دلیل الان تلاش می‌کنم فیلم بعدی خود را بسازم. البته متاسفانه شرایط طوری شده که آنهایی که باید پروانه ساخت و بعد هم پروانه نمایش دهند، آنقدر قیف را تنگ کرده‌اند که حتی یک نفر هم نمی‌تواند از آن گذر کند، یعنی باید با یک چکش آنقدر ضربه زد تا یک نفر بالاخره از آن قیف عبور کند. البته منظورم درباره تمام فیلمنامه‌ها نیست. اگر یک کمدی صرفا خنده‌دار مثل مدلی که الان ساخته می‌شود را بسازیم یا فیلمی که هیچ عنایتی به موضوعات اجتماعی نداشته باشد، طبیعتا راه باز است ولی برای فیلم‌های دیگر کار خیلی سخت شده است.» وی ادامه داد: «بعد از دوران کرونا سه فیلمنامه نوشتم که مربوط به شرایط اجتماعی روز است و امکان ساخت آنها هم انگار سخت‌تر می‌شود در‌حالی‌که همیشه معتقد بودم طرف مقابل ما با تحلیل درست، باید استقبال کند که در سینمای امروز ما تصویری از شرایط اجتماعی روز را داشته باشیم ولی واقعیت این است که اجازه چنین کاری داده نمی‌شود؛ پس یا باید زیرزمینی و بدون مجوز فیلم بسازم و به جشنواره‌های خارجی بدهم یا اینکه هیچ کاری نکنم. متاسفانه الان اگر بخواهید از مسیر قانونی جلو بروید، شدنی نیست. آنقدر تلاش می‌شود که همه‌چیز گل و بلبل جلوه داده شود که کار کردن سخت می‌شود، به همین دلیل است که امکان ساخت فیلم‌های طنز بیشتر فراهم می‌شود.» تبریزی گفت: «آنچه در یک سال اخیر رخ داده خیلی در سینما تاثیرگذار است چون یک‌سری بازیگران خوب ما به همین دلیل از حیطه کار خارج شدند یعنی یا خودخواسته کنار رفتند یا آنها را کنار گذاشتند. همین الان اگر من بخواهم فیلمی بسازم سراغ یک گروهی از بازیگران نمی‌توانم بروم چون اجازه کار ندارند. از طرف دیگر این را هم اطلاع داریم که جشنواره‌های سینمایی رده الف دنیا تصمیم گرفته‌اند هیچ فیلمی را از سینمای ایران، حتی اگر بهترین و خوش‌ساخت‌ترین اثر باشد یا حتی کسی مثل اصغر فرهادی آن را ساخته باشد، با حضور زنان باحجاب (بدون حضور زنان بی‌حجاب) در فیلم قبول نکنند. این دعوا به هر حال جلوی حرکت سینما را می‌گیرد ولی به نظرم سرانجام در جایی همه باید بپذیرند که این اتفاق به یک «نقطه تعادل» رسیده است. تا وقتی آن نقطه مشخص نشود حرکت سینما هم دستخوش چنین شرایطی خواهد بود.» او خاطرنشان کرد: «ظاهر امر نشان می‌دهد سرنوشت شبکه نمایش خانگی هم به سرنوشت سینما دچار می‌شود. این مدلی که متاسفانه الان در سریال‌ها سرمایه‌گذاری می‌شود چون بیشتر با نگاه تجاری و صنعتی است، منجر به کیفیت خیلی پایین برخی سریال‌ها شده. علت اصلی آن هم این است که به این حوزه مثل سرمایه‌گذاری در بورس نگاه می‌شود؛ درنتیجه می‌گویند در مدت سه، چهار ماه فیلمبرداری باید تمام شود یا از یک گروه خاص بازیگر و عوامل پشت صحنه استفاده شود. این‌ مدل کار کردن با روحیه من سازگار نیست.» وی در آخر افزود: «درمجموع با بررسی تولیدات شبکه‌ نمایش خانگی به نظر می‌رسد پلتفرم‌ها به سمتی نمی‌روند که در آنها یک «گیم آف ترونز» ایرانی ببینیم و به نظرم آینده روشنی ندارند؛ هرچند یکی، دو حرکت خوب مثل «خاتون» تینا پاکروان یا «شهرزاد» فتحی اتفاق افتاد ولی بعد دیگر ادامه پیدا نکرد. الان خیلی از سریال‌ها این‌طور شده که چند نفر دور هم جمع می‌شوند، پلان‌هایی را می‌گیرند، کنار هم می‌گذارند و به خورد مردم می‌دهند. این اتفاق را در سینما هم شاهد هستیم و آثاری را که رگه‌هایی از تعمق در آنها وجود داشته باشد کمتر می‌بینیم.»

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰