فاطمه بریمانی ورندی-سیدجواد نقوی، خبرنگار:در نیمه دوم قرن هجدهم با مکتب فکری رمانتیسم مواجه هستیم که طی این ایده، سیاستمداران سعی بر آن داشتند که با بهرهگیری از عواطف و احساسات نسبت به گذشته و تاریخ، نوعی مشروعیت ایدئولوژیک برای حکومت و پیوندی میان اعضای جامعه ایجاد کنند. اما ما در ایران برای اجرایی کردن و پیادهسازی ایده ناسیونالیسم رمانتیسم دچار نوعی افراطگرایی هستیم. تجربه دوران پهلوی و بهکارگیری مفاهیم اسطورهای و توجه به تاریخ در دوران رضا پهلوی نمونه استفاده از ظرفیتهای رمانتیسم تاریخی در ایران بوده است اما متاسفانه در همان هم با نوعی افراطگرایی مواجه شدیم؛ چراکه در اغلب موارد بهرهگیری از نمادهای عینی درخصوص ایجاد روحیه ناسیونالیستی نوعی تنگنظری بوده و نهایتا هم با نوعی شکست مواجه خواهد شد. البته ممکن است ما در پی اینکه به دنبال استقرار نوعی ایده ناسیونالیسمرمانیسم هستیم به جهت تعریف نادرستی که از این ایده داریم دچار نوعی خطا شده و به جای آنکه بهرهمندی از عواطف و احساسات برایمان در وضعیت بحران و آشفتگی مقبولیت و مشروعیت سیاسی ایجاد کند، برعکس عمل کرده و با طلایی نشان دادن دوران تاریخی و از دست دادن نمادهای اسطورهای ما را در وضعیتی بحرانیتر قرار دهد. درخصوص این ایده با عبدالرضا نواصری، پژوهشگر حوزه تاریخ ایران گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
*جنبش و مکتب فکری رمانتیسم که در نیمه دوم قرن هجدهم پدیدار شد اصولا در مقابل ارزشهای عصر روشنگری، اصول فکری انقلاب فرانسه و حقوق بشر شکل گرفت.
*خاستگاه اولیه این جنبش ابتدا در سرزمین آلمان بین سالهای ۱۷۹۸ تا ۱۸۰۲ در شهر ینا ایالت تورینگن بود.
*مکتب فکری رمانتیک با اهمیت دادن به احساسات و عواطف در شناخت پدیدهها و جهان پیرامون بر آن بود که روح و دریافت شاعرانه را به تمام حوزههای انسانی همانند دین، تاریخ، فلسفه طبیعت، ادبیات و سیاست تسری دهد. لذا بیشترین نمود آن را در شعر، هنر و ادبیات که رمانتیکها آنها را تجلی روح قومی یا ملی میدانستند، مشاهده میکنیم.
*رمانتیکها در مقابل عقلگرایی، فردگرایی، علمگرایی و ارزشهای حقوق بشری نهضت روشنگری از احساسات و عواطف شاعرانه، ذهنگرایی، ارادهگرایی، تاریخگرایی و بازگشت به طبیعت دفاع میکردند.
*رمانتیکها علیرغم تاثیرات مثبتی که در حوزه شعر، هنر و ادبیات داشتند اما بهدلیل تقدیس از تاریخ و گذشته و تلقی آن به مثابه عصر طلایی و همچنین اهمیت دادن به اسطوره و بر کشیدن نقش آنها بهعنوان عاملی جهت زایش و یگانگی ملت و تفسیر اسطوره بهمعنای کمال و فرجام اندیشههای فلسفی به باروری اندیشههای نظامهای توتالیتر کمک کردهاند....ادامه گفتگو