سرزمین ایران از دیرباز زمینه و موقعیت مناسبی برای رشد کمی و پرورش فکری و روحی شیعیان در سه گروه عمده زیدیه و اسماعیلیه و اثناعشریه (دوازده امامیها) فراهم کرده است.
از آن میان، تشیع اثناعشری بهسبب سازمانیافتگی فکری و کلامی و علمی و فقهی و در کل، فرهنگی، غنیترین محصولات فکری را تولید کرده است. تشیع اثناعشری که به یمن قدوم مبارک حضرت امامرضا(ع) در سرزمین ایران دارای سازمانی کاملا نظامیافته بود، در ایران، بهویژه در بخشهای مرکزی،با همه ساختارهایش مقبول اهل اندیشه قرار گرفت و با عرفان عمیق ایرانی حمایت شد و به علت شرایط تاریخی و اجتماعی ایران رشد و بالندگی مناسبی یافت و به پایگاهی دفاعی برای مردم بیدفاع ایران در برابر خلفای جائر عباسی و دستنشاندگانش، ظلم مغولان و دیگر اربابان ظلم و جور تبدیل شد. بدینسان، اسلامباوری ایرانیان در پیوند با کانونهای گوناگون ظلم ستیزی و عدالتخواهی بالنده شد و در اعتقاد ایرانیان به امامت بحق دوازده امام معصوم(علیهمالسلام) و در هماهنگی اجتماعی با دیگر مذاهب در جایگاهی فرامذهبی قرار گرفت.
این جایگاه قدرتمند فرامذهبی گاه در بعد سیاسی ـ نظامی و گاه در عرفان و اشراق و عشق به توحید نمود یافت. شیعیان متعهد و مومن این دیدگاههای غنی را از طریق آسیای مرکزی به چین و از مناطق مرزی شرق ایران فرهنگی؛ یعنی پامیر و سند، به هند و مناطق آسیای جنوب شرق و از سوی آذربایجان و اران به آنسوی جبال قفقاز و از مسیر آسیای صغیر تا بالکان و سواحل شرقی آدریاتیک انتقال دادند. در همه این سرزمینها، اندیشههای دینی ظلمستیزانه شیعی در بستر «زبان شاعرانه و عرفانی فارسی» که بهسبب ویژگیهای ذاتی زبانشناختی و رشد در محیط فرهنگی زایا، زبانی پویا شده بود که مناسب برای نگارش کتابهای علمی و عقیدتی و ذوقی بود و عرصهای فراخ برای ظهور خلاقیتهای ادبی و هنری مستقل و غیرحکومتی فراهم آورده بود گسترش یافت و محاورات علمی و فقهی در زمزمههای عشق و محبت به اهل بیت معصوم پیامبر (ص) تحقق پیدا کرد۱...ادامه مطلب