درباره فیلم «اوپنهایمر»
«اوپنهایمر» تازه‌ترین فیلم‌سینمایی کریستوفر نولان، فیلمساز بحث‌برانگیز و پراهمیت سینمای امروز جهان بالاخره اکران شد و خودش را در معرض قضاوت مخاطب وسیع قرار داد.
  • ۱۴۰۲-۰۵-۱۷ - ۰۸:۳۸
  • 20
درباره فیلم «اوپنهایمر»
تیله‌هایی در تنگ بلوری
تیله‌هایی در تنگ بلوری

مهران زارعیان، منتقد:«اوپنهایمر» تازه‌ترین فیلم‌سینمایی کریستوفر نولان، فیلمساز بحث‌برانگیز و پراهمیت سینمای امروز جهان بالاخره اکران شد و خودش را در معرض قضاوت مخاطب وسیع قرار داد. تبلیغات عظیمی برای این فیلم شده که تقارن موعد اکرانش با فیلم عامه‌پسند «باربی» و ‌مسامحتا‌ رقابتی که بین این دو شکل گرفته، بر بلند شدن صداها و هیاهوهای پیرامونش افزوده است.
به‌طور سنتی، هر فیلمی از کریستوفر نولان در محافل سینمایی و اذهان علاقه‌مندان سینما، تبدیل به پدیده‌ای می‌شود که مخالفان و موافقان آتشین پیدا می‌کند، حال با وجود حجم تبلیغات و هیاهوی ایجاد‌شده پیرامون اوپنهایمر پس از رویداد اینترنتی «باربنهایمر» که به قول امروزی‌ها ترند شده و یک جور بازاریابی عظیم در سطح جهان محسوب می‌شود، طبیعتا نوشتن و نظر دادن توام با آرامش و طمأنینه و استقلال رای درباره فیلم را دشوار می‌کند که البته من می‌کوشم در این متن از این خط‌مشی خارج نشوم و فارغ از دعواهای همیشگی طرفداران و مخالفان نولان، به فیلم جدید «آقای شعبده‌باز» بپردازم.

تیله اول در تنگ بلوری: چرا ‌اوپنهایمر‌ را چندان دوست نداشتم
همان اول به سراغ اصل مطلب بروم. نمی‌توانم کتمان کنم که سینمای کریستوفر نولان را مشتاقانه دنبال می‌کنم و بیشتر آثار کارنامه او را می‌پسندم، با این حال ‌اوپنهایمر‌ چندان چنگی به دلم نزد و این بعید است چندان به کیفیت صدا و تصویر نسخه‌ای که این روزها در دسترس است، ارتباط داشته باشد. ‌اوپنهایمر‌ یک فیلم زندگی‌نامه‌ای ساده با یک قصه کم‌وبیش شنیده شده محسوب می‌شود که چالش چندانی برای بازگو شدن پیش روی خود ندارد و جنس قصه‌اش شباهت چندانی به ایده‌های داستانی همیشه بکر و پر از بداعت بیشتر فیلم‌های کریستوفر نولان پیدا نمی‌کند.
تیله دوم در تنگ بلوری: یک «دانکرک» دیگر با المان‌های «ممنتو» و «تنت»
نولان یک فیلم متفاوت در کارنامه دارد به نام ‌دانکرک‌ که در آنجا روایتی مهیج و حادثه‌محور از عملیات دینامو در جنگ جهانی دوم ارائه می‌دهد که چه از نظر فرمیک و چه از نظر مضمونی ارتباطی با فیلم‌های دیگرش ندارد. ‌

تیله سوم در تنگ بلوری: مساله مهم ریتم
یکی از جذابیت‌های سینمای نولان که باعث می‌شد‌ مخاطب وسیع از فیلم‌هایش لذت ببرند و علاوه‌بر شاخص‌های تکنیکی و هنری، از نظر تجاری و محبوبیت در نظر عامه نیز توفیق کسب کند، روان بودن قصه‌گویی نولان و داشتن ضرباهنگ استادانه در بیشتر فیلم‌هایش بود.

تیله چهارم در تنگ بلوری: مقایسه با «بازی تقلید»
‌اوپنهایمر‌ به طرز عجیبی، یک فیلم تاثیرگذار از سال 2014 را برایم زنده کرد؛ «بازی تقلید». شباهت‌های دو فیلم فراوان است. هر دو درباره دانشمندی است که علمش بر زندگی بشر تاثیر محسوس گذاشته.
سکانس کلیدی فیلم نولان، ملاقات اوپنهایمر با آلبرت انیشتین است که چندین بار در فیلم آن را از دور می‌بینیم و درنهایت، سکانس پایان‌بندی به‌عنوان یک جایگاه دراماتیک ممتاز برای درو کردن تمام میوه حسی فیلم جایی است که دقیقا می‌فهمیم بین انیشتین و اوپنهایمر چه دیالوگی رد و بدل شده است.

 تیله پنجم در تنگ بلوری: موقعیت جی. رابرت و پارادوکس صلح با بمب
سکانس کلیدی فیلم نولان، ملاقات اوپنهایمر با آلبرت انیشتین است که چندین بار در فیلم آن را از دور می‌بینیم و درنهایت، سکانس پایان‌بندی به‌عنوان یک جایگاه دراماتیک ممتاز برای درو کردن تمام میوه حسی فیلم جایی است که دقیقا می‌فهمیم بین انیشتین و اوپنهایمر چه دیالوگی رد و بدل شده است. 
تیله ششم در تنگ بلوری: اهمیت سالن سینما
عیبش را گفتی، هنرش را هم بگو! اوپنهایمر‌ گرچه طبق چیزهایی که در متن سعی کردم بگویم، اشکالات زیادی دارد که مانع از آن می‌شوند که خیلی بتوان از آن رضایت داشت، اما یک مزیت بسیار بزرگ دارد که به نفع کلیت سینمای جهان است....ادامه مطلب

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۲