هومن جعفری، خبرنگار: «در مجموع کل هفته 4 هزار و 156 میلیارد تومان پول حقیقی از بورس خارج شد و میانگین روزانه خروج پول حقیقی 831 میلیارد تومان بود که نسبت به هفته گذشته 18 برابر معادل هزار و 706 درصد بیشتر است.» آنچه خواندید، روضه اقتصادی است که باید برایش گریه کن پیدا کرد اما اینجا کسی با این چیزها گریه اش نمی گیرد. خروج چهار هزار میلیارد تومان پول از بورس در یک هفته، فاجعه اقتصادی است. یادمان باشد اختلاسی که به خاوری نسبت داده شد، سه هزار میلیارد تومان بود! این حتی هزار میلیارد از آن هم بیشتر است! نتیجه این خروج از بورس یعنی اینکه چهار هزار همت، از بخش مولد اقتصاد ایران خارج می شود و به بخش مخرب اقتصاد ایران وارد می گردد. یعنی چه؟
برایتان مثال می زنم. این چهارهزار میلیارد، تا هفته قبل در خدمت بورس و بخش تولید کالا و خدمات کشور قرار داشت. از این هفته وارد بازار ملک، ارزهای خارجی و حتی ارز دیجیتال می شود. بعید است کسی پولش را از بورس بیرون بکشد که با آن برای مردم محل مسجد و درمانگاه بسازد و یا با آن کشاورزی کند. تا هفته قبل این چهارهزار میلیارد تومان در اختیار تولید ملی بود. حالا در اختیار تورم ملی است! حالا این پول می تواند عین سیلی که وارد سد می شود، وارد یک بازار شود، سد قیمت را بشکند و جریان افزایش قیمتی را با خودش به سمت قیمت های بالاتر هدایت کند. فرض کنید بخشی از این پول صرف جارو کردن چای یا برنج یا روغن از بازار شود. بخش دیگرش سراغ پیش خرید پروژه های مسکونی و تجاری در سطح کشور شود و بخش دیگری از آن، از کشور بیرون برود. چگونه می خواهیم با آثار مخرب آن مقابله کنیم؟ چگونه می خواهیم جای خالی اش را در بورس پر کنیم؟
نکته تلخ آنکه این پول خارج شده از بورس، دیگر نمی تواند اثر مثبتی روی اقتصاد تولید داشته باشد. پولی که از بورس خارج می شود، معمولا پول سود نیست که پول ضرر است چون پول سود در بورس می ماند. وقتی چنین حجمی از پول خارج می شود، نشانه این است که تجار بزرگ بورس از ضرر خسته شده اند، دیگر امیدی به برگشت ندارند و پول را به بازارهای زودبازده تزریق می کنند. به فرض سود کردن هم باور اینکه پول خارج شده از بورس خرج امور تولیدی و مفید شود، خیلی آسان نیست. منطق حاکم بر بازار پر ضرر ایران، حکم می کند چنین پولی در راه هایی غیر از آنچه مورد نیاز اقتصاد کشور است، سرمایه گذاری شود.
مدتهاست فعالان بازار مالی به بورس لقب کوره سوخت عمومی داده اند اما در حقیقت بورس کوره سوخت اعتماد عمومی است. بورس نماد مدرن اقتصاد هر کشور است. کشوری که بورس خوبی ندارد، اقتصاد خوبی هم ندارد. بورس مهم ترین نماد اقتصادی یک کشور در حال توسعه است. بورسی که حالش خوب باشد، نماد اقتصادی است که به سمت رشد و تعالی حرکت می کند، سرمایه پذیر است و می توان سرمایه خارجی را به آن وارد کرد. بورسی که ما داریم، نشانه اقتصاد ناسالم، غیر شفاف و سرمایه سوزی است که حتی سرمایه داران ایرانی را فراری می دهد چه برسد به سرمایه گذار خارجی! بورس کیف پول نیست که هر وقت کم داشتیم، شعبده بازی کنیم و به قیمت سوختن اعتماد مردم، دست در آن کنیم و کسری بودجه را برطرف سازیم. بورسی که چنین خروجی را تجربه کند، خروج های سنگین تری را انتظار می کشد. فکری کنیم پیش از آنکه خیلی دیر شود.
نکته آخر! فقط برای اینکه درک کنیم پول ملی چقدر ارزش خود را از دست داده یادمان باشد چهار همت میشود هشتاد میلیون دلار! یعنی حتی از خریدهای این فصل عربستان از فوتبال اروپا نیز کمتر!