محمد زعیمزاده، جانشین سردبیر روزنامه «فرهیختگان» نوشت: اول: روز سه شنبه لیست وامهای اعطایی بانکها به شرکتهای خودشان منتشر شد؛ یک بانک ۱۲۵ هزار میلیارد تومان به خودش وام داده. میگویند برای فرار این بانک از ورشکستگی به اندازه ۲۵ درصد پایه پولی کشور پول چاپ شده، این یعنی تورم، یعنی رانت، یعنی افتضاح و...از این فاجعه چه قدر در رسانههای رسمی دیدید و شنیدید؟ واکنشی از مقامات دولتی در این باره به یاد دارید؟
هفته گذشته عکسی بد از کارکنان سابق یک پلتفرم منتشر شد، کل هدلاین خبری هفته به فیلترینگ، بستن یا باز کردن، قانونی یا غیرقانونی بودن، باناموس یا بیناموس (تعبیر یکی از منسوبین دولت است اختراع من نیست) بودن بخش خصوصی در فرهنگ و...گذشت، حداقل ۳ وزیر دولت، سخنگوی قوه قضاییه له یا علیه این پلتفرم صحبت کردند و...
از میان دو خبر بالا با ملاک قراردادن ارزشهای خبری چون بزرگی، دربرگیری، شهرت و... کدام یک از دو خبر ارزش بیشتری داشتند و نیاز به موضع گیری دولتیها داشت؟
دوم: وقتی میگوییم دولت یا حکمرانی فاقد ایده و گفتمان است دقیقا از چه چیزی حرف میزنیم؟
تقریبا از ماجرای سطل ماست در شاندیز مشهد که در فروردین امسال اتفاق افتاد، هر موضوعی که به ماجرای پوشش نزدیک باشد در افکار عمومی داغ میشود، دولت به شکل خاص و سیستم حکمرانی به معنای عام آن هم به سرعت دنبال آن سوژه میروند و به شکل انفعالی موضعی میگیرند، هیچ ایدهی ایجابی و رو به جلویی در کار نیست؛ دولتی که ادعایش عدالت خواهی و فسادستیزی بوده است هیچ پلن گفتمانیای ندارد و صرفا پیرو اقتضائات است؛ ایده گفتمانی نداشتن اینجا بدجور توی ذوق میزند، گفتمان داشتن برای شما پروژه تعریف میکند به شما امکان کنش سیاسی و فضاسازی ایجابی میدهد؛ به شما قوه تشخیص میدهد که به هر سوژه چقدر باید اهمیت بدهید، از کدامها عبور کنید و به کدام ضریب بدهید.
وقتی ایده حکمرانی داشته باشید میفهمید که با این همه مشکل در بدیهیات اقتصادی، عقلانی نیست که کشور چندین ماه در چالش پوشش که یک بازی دو سر باخت است بماند.
سوم: مردم سیستان شدیدا گرفتار مسئلهی بیآبی هستند، دو ماه قبل بالاترین مقام اجرایی کشور به آن منطقه رفت و تهدیدی کرد و وعدهای داد، اقدامی که حداقل تحولات این دو ماه نشان داده که پشتوانهی اجرایی نداشته است. خب اگر پشتوانه نداشته چرا گفته شده؟ چون لابد اقتضائات رسانهای چنین چیزی میطلبیده، لابد مشاورینی چنین پیشنهادی دادهاند، این هم از مصادیق دیگر نداشتن کلان ایده حکمرانی.