میلاد جلیل زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:همزمانی اکران باربی و اوپنهایمر که به پدیده «باربنهایمر» معروف شده، در خودش معنای سیاسی خاصی دارد. این انگار یکی از آخرین قدرتنماییهای رسانهای آمریکا در دنیای مدرن است. آنها در اقتصاد و تکنولوژی و نظامیگری و بسیاری حوزههای دیگر، رقبایی جدی در برابرشان میبینند. رقبایی که گاهی مسلم به نظر میرسد اگر با همین سیاق پیش بروند، لااقل در یک حوزه خاص اما بسیار مهم و تعیینکننده، از آمریکا پیشی خواهند گرفت. چیزی که هنوز هیچ کشوری این پتانسیل را نشان نداده که بتواند آن را از میان داراییهای فعلی ایالات متحده به چالش بکشد، برتری رسانهای است. روسها سابقه درخشانی در سینما دارند اما وضعیت امروزشان خصوصا در بخش صنعتی و تجاری سینما قابلتوجه نیست. چینیها هم با اینکه رکوردهای قابل توجهی در صنعت سینما به ثبت رساندهاند، همه تمرکزشان روی مخاطب داخلی است. بهطور مطلق هیچکدام از فیلمهای چینی که حتی بعضیشان رکورددار پرفروشترین اثر سال شدند، نتوانستهاند در خارج از مرزهای این کشور مخاطب چندانی پیدا کنند. چینیها هنوز به زبان جهانی سینما دست پیدا نکردهاند. انیمههای ژاپنی و درامهای کرهای البته وضع بهتری دارند اما این دو کشور هم جزء سیستمهای پیرامونی ایالات متحده تعریف میشوند. در وادی خبر هم هنوز جهان تکقطبی است و قطب آن آمریکا به حساب میآید. این در حالی است که ارزشهای آمریکایی، خصوصا مواردی که در دو دهه اخیر بهعنوان ارزشهای جدید به قاموس اجتماعی این کشور اضافه شده، بهشدت در ممالک دیگر مورد چالش واقع شدهاند. کار به جایی رسیده که سیاستمداران کشورهای خارج از بلوک غرب، یاد گرفتهاند که اگر به هر بهانهای یک اظهارنظر علیه همجنسگرایی انجام بدهند، در بین تودههای مختلف مناطق گوناگون دنیا هوادارانی پیدا خواهند کرد. در این وضعیت پیچیده، دو لبه از قیچی هالیوود به هم میرسند ...ادامه مطلب