• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۲-۰۴-۲۷ - ۰۷:۴۸
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟!» چه می‌گوید

ساعت برنارد صحت؛ اکنون را عشق است

سروش صحت در فیلم سینمایی «جهان با من برقص» یا سریال «مگه تمام عمر چند تا بهاره؟» حتی مرگ‌اندیش شده و نگاهی خیام‌وار پیدا کرده است.

ساعت برنارد صحت؛ اکنون را عشق است

نقل است که در دهه ۷۰ بحث ریختن داروی ضدافسردگی در سد کرج مطرح شده بود تا مردم تهران از آن حالت روحی بد خارج شوند. نزدیک به یک دهه بود که فضای جنگ و التهابات مختلف فشار روحی سنگینی به مردم وارد کرده بود. طنزهای آیتمی تلویزیون از همان دهه آغاز شد و تاثیر شگرفی روی فضای عمومی گذاشت. اینکه بحث دارو ریختن در سد کرج چقدر جدی بود و آیا ساخت سریال‌های طنز به‌عنوان جایگزینی برای آن رفتار عجیب در دستورکار قرار گرفت یا تصمیمی مستقل بود، اصل موضوع نیست. شاید اینها غلو و افسانه باشد اما به‌هر‌حال نشان می‌دهند که در آن دوره زمانی به‌خصوص، حال عمومی جامعه چطور بوده. قبل از دهه ۷۰ هم طنزهای آیتمی در تلویزیون وجود داشتند اما این بار نسل جدیدی پا به میدان گذاشت که ابتکارات جدیدی را همراه خودش ‌آورد. از دل ستارگان این نسل کسانی سر برآوردند که در دهه ۸۰ با خروج از فضای آیتمی به ساخت سیت‌کام روی آوردند. مهران مدیری، مهران غفوریان، رضا عطاران و چند چهره دیگر از ستاره‌های سریال‌سازی این دوره بودند. هرکدام از این افراد و کارنامه‌شان را می‌توان در مجال جداگانه‌ای به شکل مبسوط و مفصل بررسی کرد اما یک نکته مشترک که در غالب این آثار وجود داشت و یک تاثیر اجتماعی قابل اندازه‌گیری در پی خود می‌آورد، اخلاقیات و هنجارهایی بود که در این سریال‌ها به نمایش درمی‌آمد یا شاید حتی ترویج داده می‌شد. حالا سروش صحتی را می‌بینیم که در فیلم سینمایی «جهان با من برقص» یا سریال «مگه تمام عمر چند تا بهاره؟» حتی مرگ‌اندیش شده و نگاهی خیام‌وار پیدا کرده است. سروش صحت در این اثر اخیرش ....

متن کامل را اینجا بخوانید.

 

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟