محبت یاری: جوانان و نوجوانان دهه هشتادی نیروی فعال و آینده ساز وطن؛ در زمینه های ورزشی در هفته جاری افتخارات مهمی کسب کردند.
متولدین نیمه اول دهه هشتاد، اکنون در دهه دوم زندگی و متولدین نیمه دوم آن در بهار نوجوانی به سر می برند. امروزه، دهه هشتادی ها خواهان کنشگری بیشتری در جامعه هستند. یکی از بزرگترین سرمایه های هر کشوری، نیروی جوان آن کشور است. آینده سازی، پیشرفت، تداوم ارزش ها و عبور از بحران ها همگی با هدایت و تربیت درست نیروی جوان رخ خواهند داد. جوانی ویژگی ای نیست که فقط معطوف به سن عددی دهه هشتادی ها باشد؛ جوانی و تازگی بینش ها، انگیزه ها و توانمندی ها مد نظر است. در همین هفته جاری به واسطه همت جوانان، شاهد خبرهای خوش ورزشی بودیم. افتخاری که تیم والیبال جوانان ایران در فینال بیست و دومین دوره مسابقات جهانی در منامه بحرین به دست آوردند و با پیروزی۳بر۲ در مقابل تیم قدر ایتالیا، به جامعه ایران، شادی تزریق کردند. این مهم مورد توجه مقام معظم رهبری هم واقع شد. ایشان طی نامه ای به تیم جوانان والیبال تبریک گفتند. افتخار بعدی نوجوانان را تیم کشتی فرنگی کار؛ با کسب عنوان قهرمانی آسیا به دست آورد. این نو نهالان ۱۰ مدال طلا، نقره و برنز را در رقابت های کشتی فرنگی جوانان در اردن، از آن خود کردند. دختران بسکتبالیست زیر ۱۶ سال ما، در مسابقات کاپ آسیا نایب قهرمان این کهن قاره شدند. این خبر ها با فاصله کم حوزه ورزش را خوش خبرترین حوزهء هفته جاری کردند. افتخار آفرینی دهه هشتادی ها نشان از کنشگری آن ها در راستای پیشرفت وطن است. شوربختانه در پی اعتراضات سال گذشته، در جامعه ما نوع نگاه برخی از منتقدان به متولدین این دهه، نشان از کم لطفی آن ها در درک کردن نسل جدید دارد. تفاوت بین نسلی امری قابل لمس است. طبیعتا بینش جدید نسل دهه هشتادی ممکن اس در قیاس با نسل ها پیشین، تعارضاتی را نمایان سازد. این نباید باعث شود که برخی منتقدین آن ها را متهم به هیجانی بودن کنند و برچسب هایی نامطلوب به این نسل بزنند. هرچند خود ویژگی هیجانی بودن برای نوجوان سالم لازم است. این هیجان جوان است که انگیزه حرکت در او می شود. و پیشرفت کشور با حرکت و فعالیت قشر جوان رخ خواهد داد. مسئله ای که برای دهه هشتادی ها مطرح است، درک بیشتر خواسته های آن ها توسط نهاد های مختلف جامعه است تا احساس رها شدگی نداشته باشند. برای مثال افتخارات ورزشی ای که در چند روز اخیر کسب شده، نیاز به پرورش و مراقبت و دیده شدن دارد. همین که شخص اول نظام تلاش جوانان وطن را می بیند و به آن واکنش مثبت نشان می دهد، درایتی را می رساند که توجه به نسل جوان را نشان می دهد. جوانان به لحاظ روان شناختی به دیده شدن نیاز دارند. آن ها را فقط هنگامی که افتخاری کسب می کنند نباید دید؛ حتی زمانی که دچار تزلزلی در باورهایشان شده اند، خواسته ای در خصوص مسائل سیاسی دارند، نسبت به یک قانون اعتراض دارند و برای آینده و اوضاع اقتصادی نگرانی هایی دارند؛ در همه موارد صدای آن ها نیاز به شنیده شدن دارد. شنیدن صدای نسل جوان از بحران های بسیاری جلوگیری می کند. آنچه که ما از حضور دهه هشتادی ها در اعتراضات سیاسی سال گذشته دیدیم می توانست تلطیف شود اگر توجه بیشتری به خواسته های آن ها می شد. خشونت راه جذب جوانان نیست، مسائل فرهنگی را باید از چهارچوب خودش بررسی کرد. هدف بلند مدت باید جذب جوانان باشد، خشونت در کوتاه زمانی آنان را طرد می کند. همین که امروز جوان دهه هشتادی برای وطنش افتخار کسب می کند و در زمینه ورزشی، مقام به دست می آورند یعنی در بسیاری از جنبه های دیگر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هم پای کار وطن خواهند ماند و ارزش ها را حفظ خواهند کرد. در جریان مهسا امینی که جوانی دهه هشتادی بود و احساسات نسل خود را برانگیخت، چندی بعد رهبری در سخنرانی خود گفت: این دختر های کم حجاب هم دختر های خودمان اند. این خیلی ارزشمند است. زیرا نشان از این دارد که هدف ایشان جذب حداکثری است و هویت برای اقشار گوناگون قائل هستند. گوناگونی های تربیتی، ارزشی و فرهنگی در نسل های جدید بیشتر است و گمان می رود در دهه نودی ها از این هم بیشتر باشد، اگر رویکرد ما توجه صرف به یک گروه و سعی در یکسان سازی باشد. نه تنها به این هدف دست نیافتنی نمی رسیم بلکه در طی آن جامعه چند پاره شده و خود این مشکل ساز خواهد بود.