سیدمقداد ضیاتبار، پژوهشگر پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت:استفن هرتوگ در کتاب «دورمانده از توسعه؛ خودیها و غیرخودیها در سرمایهداری عرب» به تبیین جنس خاص مداخله دولت در این کشورها میپردازد. در جهان عرب، به تعبیر هرتوگ ما با یک «اقتصاد بازاری تحت نفوذ دولت» مواجه هستیم که در آن مداخله دولت با هدف حمایت اجتماعی به شکلگیری یک اقتصاد چندپاره منجر شده است. در نگاه هرتوگ، اقتصاد بازاری تحت نفوذ دولت یک داستان علت و معلولی درهمتنیده متشکل از قطعات بههم پیوسته و حلقههای بازخوردی است و درک تعادل نهادی کنونی که در این کشورها جریان دارد مستلزم بررسی موشکافانه تاریخ طولانی مداخله بلندپروازانه دولت در این منطقه است و بهطور ویژه، مطالعه الگوی دولتسازی ناسیونالیستی عربی از دهه 1950 به بعد، میتواند به درک بهتر ویژگیهای چنین اقتصادهایی بینجامد. به باور هرتوگ، حضور عمیق دولت در اقتصاد کشورهای عربی، فینفسه عملکرد اقتصادی را مختل نمیکند، بلکه حضور بسیار ناکارآمد دولت علت اصلی عملکرد ضعیف اقتصادی است. فصل دوم این کتاب روایتی تاریخی از چگونگی گسترش انگیزههای دولتگرایی و سیاستهای توزیعی با هدف حمایت از اقشار متوسط جامعه است و آنچه در ادامه میآید شرح مختصری از این فصل است. مطالعه چنین تجربهای بهجهت وجود برخی اشتراکات در نحوه سیاستگذاری رفاه و تامین اجتماعی در اقتصاد ایران که هدف محوری آن حمایت از اقشار ضعیف و متوسط جامعه بوده و درقالب سیاستهایی نظیر پرداخت یارانه، کنترل نرخ ارز و... بروزیافته است میتواند حائز اهمیت و قابل تأمل باشد...
مفاهیم کلیدی الگوی «اقتصاد بازاری تحت نفوذ دولت» نظیر بروکراسیهای عریض و طویل، بازارهای کار رسمی، بخش بنگاههای رسمی و سیستمهای مهارتی سازماندهی شده توسط دولت، عمدتا عواملی بوده که در قرن بیستم و بهویژه دوران پس از استقلال بهوجود آمده است...
متن کامل را اینجا بخوانید.