

علی انسانی، شاعر و مدیحهسرای اهل بیت:مباهله از ریشه بهل است که در لغت به معنای رها کردن و به خود واگذاشتن میباشد و نیز دعایی است که همراه با تضرع و اصرار باشد. چه زمانی مباهله انجام میشود؟ زمانی که دو یا چند نفر بر سر مسالهای اختلاف نظر داشته باشند و هیچیک نظر دیگری را نپذیرد. طرفین در یکجا جمع میشوند و به درگاه خداوند تضرع میکنند و از خداوند میخواهند آن کسی را که باطل است رسوا و لعن و مجازات کند. مباهله در بین پیامبران پیشین نیز مطرح بوده و حتی جاری نیز شده است، کمااینکه بعد از پیشنهاد مباهله از سوی پیامبر اکرم(ص) به نصارای نجران نخست آنکه عکسالعمل آنان درباره این پیشنهاد بسیار طبیعی بود و صرفا درخواست مهلت جهت مشورت درباره آن کردند، ثانیا مسیحیان جلسهای در این باره تشکیل دادند و اسقفیان آنان را از شرکت در مباهله منع کرد و گفت: «هیچ قومی با پیامبرش مباهله نکرد، مگر آنکه هلاک شد. این جمله اسقف دلیل بر آن است که اینها با جریان مباهله آشنا بودهاند و نهتنها مباهله در ادیان قبلی سابقه داشته، بلکه واقع شده است.
در سال نهم هجری قمری برابر با سال 632 میلادی که پایههای حکومت اسلامی در مدینه مستحکم شده بود، پیامبر گرامی اسلام همزمان با مکاتبه با سران دولتهای جهان و مراکز مذهبی نامهای نیز به اسقف نجرانی ابوحارثه نوشت (نجران سومین شهر یمن بود که در منطقه مرزی حجاز و یمن قرار داشت و تنها منطقه مسیحینشینی در اطراف حجاز بود که اهل آن از بتپرستی دست کشیده و به آیین حضرت مسیح(ع) گرویده بودند) و اهالی آن منطقه را به اسلام دعوت کردند، به نقل از البدایه و النهایه متن نامه پیامبر به این شرح است:
«به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب، این نامهای است از محمد- پیامبر و فرستاده خدا به اسقف اعظم نجران- خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش میکنم و شما را از پرستش و عبادت بندگان به پرستش خدا دعوت میکنم. شما را دعوت میکنم از ولایت بندگان خدا خارج شوید و تحت ولایت خداوند درآیید و اگر این دعوت را نمیپذیرید، باید به حکومت اسلامی جزیه بپردازید، وگرنه با شما اعلام جنگ میکنم. والسلام.» اسقف نجران بعد از آنکه از محتوای نامه مطلع شد و درباره ادعای نبوت پیامبر تحقیق کرد و بر او معلوم شد که ممکن است محمد همان پیامبر موعود باشد دستور داد تا ناقوسها را به صدا درآورند در پی آن مردم نجران اجتماع کردند. اسقف، نامه پیامبر را برای مردم خواند و از آنان نظر خواست. نتیجه این شد که گروهی از صاحبنظران را برای بررسی بیشتر موضوع به مدینه بفرستند، به همین منظور 70 نفر از نخبگان و دانایان انتخاب و راهی مدینه شدند که ابوحارثهبن علقمه، اسقف اعظم نجران و نماینده رسمی کلیساهای روم در سرزمین حجاز در رأس آن گروه قرار داشت.
متن کامل را اینجا بخوانید.
