هومن جعفری، خبرنگار:چه نیازی به نوشتن و فلسفه بازی برای غدیر داریم؟ چه نیاز به توجیه یا توضیح این جشن؟ غدیر جشن کوهها و محلههای ماست. حالا خیابانی شده. رشد کرده. سر و شکل گرفته. زمان بچگی ما عید محلهها بود. عید فامیل. عید ما سیدها که باید مورد تبریک و خوشامدگویی بقیه قرار میگرفتیم. غدیر زمان ما از این جشنهای امروزی نداشت. نمیگویم بهتر بود یا بدتر. آن روزها زمانه دیگری بود که امروز دیگر در موردش نمیتوان قضاوت کرد.
حالا عید در زمانه هشتگها و در مواجهه با شبکههای اجتماعی و همسایگی فضای مجازی شکل میگیرد و آن خانهها و نذردادنها و مولودیخوانیها، انگار شعبهای هم در فضای مجازی دارند. انگار میتوان دید و لمس کرد و فهمید که درست عین همه چیزهای دیگری که در زندگی عادی خودمان داریم، هر عیدی، هر مناسبتی، هر شادی و عزایی، هر چیزی به یک «ایونت» یا رخداد تبدیل میشود که باید جنبه بیرونی و تبلیغی و مجازی پیدا کند. اصل ماجرا این است که حالا «پرفورمانس» یا «نمایش» دیگر فقط شکل عرضه نیست. انگار خود محصول هم هست. پیش از این فرم داشتیم و محتوا و حالا فرم و پلتفرم، بازی را کامل در دست گرفته. حالا در دنیای تحت سیطره فضای مجازی، رویدادها بیش از اینکه «محتوامحور» باشند اسیر «فرم» و حتی «پلتفرمند»! انگار میتوان دید و لمس کرد و فهمید که درست عین همه چیزهای دیگری که در زندگی عادی خودمان داریم، هر عیدی، هر مناسبتی، هر شادی و عزایی، هر چیزی به یک «ایونت» یا رخداد تبدیل میشود که باید جنبه بیرونی و تبلیغی و مجازی پیدا کند. میخواهد عید نوروز باشد یا ولنتاین یا کریسمس یا بلکفرایدی یا مراسم ازدواج دانشجویی یا عید غدیر یا رونمایی از یک محصول تجاری یا افتتاح یک شعبه کتابفروشی جدید. اصل ماجرا این است که حالا «پرفورمانس» یا «نمایش» دیگر فقط شکل عرضه نیست. انگار خود محصول هم هست....
متن کامل را اینجا بخوانید.