زینب مرزوقی؛ خبرنگار گروه جامعه: کارشناسان سیستانوبلوچستانی و فعالان زیستمحیطی میگویند از گذشتههای دور و براساس توپوگرافی منطقه این بادها میوزید و بین ۱۲۰ تا ۱۳۰ روز به طول میانجامید. به دلیل وجود هامون نیز آثار بهتری روی منطقه شمال و شمال غرب سیستان داشتهاند و مردم از وزیدن این بادها برای خنک کردن خانههایشان استفاده میکردند اما اکنون به دلیل خشک شدن هامون و نرسیدن حقابه هیرمند و البته بیتوجهی به مشکلات زیستمحیطی این منطقه؛ بادهای موسمی به طوفانهای شن بعضا 200 روزه در سیستان تبدیل شدهاند و به عقیده اهالی خود منطقه حتی امنیت منطقه را نیز به خطر انداختهاند.
بعضی از روستاهای محل عبور کریدوری این بادها خالی از سکنه شده است و به دلیل مرزی بودن این روستاها خالی ماندنشان به ضرر امنیت منطقه است. علاوهبر تمام این موارد اما تحتالشعاع قرار گرفتن سلامتی مردم و بالای 100 روز تنفس در آلودگیهای بیش از 19 برابر حد مجاز، در چند سال اخیر مسالهساز شدهاند.
*حسین سرگزی، کارشناس حوزه بیابانزدایی طی گفتوگویی با «فرهیختگان» در پاسخ به این پرسش که برای جلوگیری از این بادها، چه اقداماتی میتوان انجام داد،گفت: «برای مقابله با فرسایش بادی، سه کار بیشتر نمیتوان انجام داد. یکی، کار مکانیکی است. یعنی ایجاد موانع برای جلوگیری از باد مانند بادشکن، ساخت دیوار یا کارهایی از این قبیل. دیگری کارهای بیولوژیکی مانند درخت و بوته کاشتن و حفاظت کردن از این پوشش است و آخری نیز انتشار آب و تخصیص حقابه است تا رطوبت را نگه دارد و اجازه ندهد خاک بلند شود. این سه کار متاسفانه انجام نشده و بعضا نیز امکان انجام آن نیست. مثلا ازجمله کارهای مکانیکیای که میتوان انجام داد، مالچپاشی است که سطح تالاب را نمیتوان مالچپاشی کرد؛ چراکه هم وسعت بالایی دارد و هم آثار مخرب زیستمحیطی. زیرا مجددا از طریق بادهای موسمی پاییندست را به شکل دیگری تحتتاثیر قرار خواهد داد و بر سلامتی مردم اثر خواهد گذاشت. کارهای دیگری مانند کنترل کانونهای بحرانی هم هست که در سالهای گذشته آنگونه به آنها توجه نشده است.
باید آبرسانی کرد یا آب پخش کرد. پوشش گیاهی نیز به دلیل نبود آب در هامون و سد بخشآباد در بالادست و نیامدن آب از سمت هیرمند، بسیار کم است و به همین دلیل خاک بهشدت در معرض فرسایش و همان مقدار اندک رطوبت هم از دست میرود. حتما در جریان هستید که چند روز گذشته زابل گرمترین شهر جهان معرفی شد. این باد بسیار گرم، وقتی میوزد هر رستنی و پوششی که در مسیر باشد را خشک میکند و هر رطوبتی که باشد را از بین میبرد. متاسفانه خشکی بسیار بالا باعث خشونت اقلیمی شده و مردم هم از خشکی آسیب میبینند و هم از گردوغبار. همه این موارد، همدیگر را تشدید میکنند. یعنی وقتی رطوبت محیط کم میشود، خشکی هوا زیاد میشود و پوشش گیاهی کم میشود، شدت غبار و طوفان بیشتر میشود. بنابراین ما یک وقتهایی آلودگی صد برابر بیش از حد مجاز و حتی بیشتر هم داریم.»
*سرگزی در ادامه توضیح داد: «پوشش گیاهی و توسعه جنگلکاری به آب نیاز دارد. ما اکنون در سیستان بحران آب شرب داریم. بسیاری از روستاهای ته خط زابل مشکل آب دارند و آبرسانی سقایی به آنها میشود. عملا اکنون دیگر نمیتوان به گزینهای مانند توسعه پوشش گیاهی فکر کرد. توسعه پوشش گیاهی اکنون دیگر امکانپذیر نیست. اکنون از کدام منبع آبی میخواهیم کشتوکار کنیم؟ برای اینکه یک نهال مستقر شود، حداقل 30 بار باید آبیاری شود. سال بعد دوباره نگهداری و مراقبت میخواهد تا این استقرار ماندگار شود. در این شرایط اصلا امکانپذیر نیست که کار بیولوژیکی انجام دهیم.»
مهمترین مسئله این است که از هر طریق ممکن باید به منطقه آب برسد و حقابه هیرمند باید مسالهاش حل شود. دولت عزم جدی برای حل مساله حقابه هیرمند نشان بدهد. ممکن است بتوان از طریق دریای عمان یا چاهکهای کمعمق، برای بعضی از روستاها مشکل آب شرب را حل کرد اما وقتی هوا که اولین اولویت است مشکل دارد، مردم چگونه میتوانند در منطقه دوام بیاورند؟ در چند سال آینده به دلیل نرساندن حقابه، تمام سطح نیم میلیون هکتاری به سطح کانال گردوغبار تبدیل خواهد شد. اولویت اول برای گرفتن حقابه هیرمند رایزنیهای سیاسی است. میتوان از طریق کنوانسیونهای محیطزیستی نسبت به منطقه حساسیت ایجاد کرد تا از طریق این کنوانسیونها حقابه را پیگیری کرد. این ذهینت در کشور وجود دارد که یک مشکل سطحی است ولی واقعیت این است که نرسیدن حقابه به هیرمند مشکل منطقهای و ملی است.»
متن کامل را از اینجا بخوانید.