شماره اول مجله نقد اندیشه بعد از مدتها هفته آینده توزیع میشود، نقد اندیشه ادامه مسیری است که پیام فضلینژاد از مجله تلویزیونی شوکران رقم زده بود، فضلینژاد با سابقه سالها فعالیت در حوزه رسانه و ژورنالیسم به نوعی به باوری رسیده است که حالا دیگر نمیتوان به شکل گذشته ژورنالیسم را ادامه داد و باید در نظام ارزشی ژورنالیسم ارزشگذاری نو و تازهای مطرح شود همین ایده باعث شده که فضلینژاد مجله جدید خود را با زیر تیتر مجله تفکر انتقادی نامگذاری کند. این تغییر و موضوعاتی مثل ایران فرهنگی و گفتوگو درباره وضع تفکر در ایران نشان دهنده تحولی در ایده اصلی فضلینژاد در اداره یک مجله فکری و اندیشهای است.
اما لازم است قبل از ادامه بحث درباره تحول فکری فضلینژاد و مجله جدید او به نکاتی برای کیفیتر شدن مسئله توجه کنیم. مختصصان حوزه ارتباط یکی از ویژگیهای مقبولیت حوزه ژورنالیسم را عمومی شدن آن به شکلی که بتواند در سطح اجتماعی عامل افزایش آگاهی شود و به جمهوریت کمک کند بیان میکنند آنچه حائز اهمیت است برای حکمرانی در عصر ما ژورنالیسم و علیالخصوص ژورنالیسم اندیشه میتواند به عمق بخشی شهروندان برای همکاری بهتر و صحیحتر با دولتها راهگشا باشد و فلسفه وجود عمومی بودن این حوزه هم چنین بحثی است
آنچه اما از ۱۹۸۰ به این سمت مورد نقد اهالی فکر در سرتاسر جهان و خصوصا اروپا و امریکا قرار گرفت نقدی بود که ساحت ژورنالیسم و علیالخصوص ژورنالیسم اندیشه شکل گرفته بود که پرچمدار این نقدها ژان بودریار متفکر فرانسوی بود او در کتاب درباره تلویزیون و سلطه ژورنالیسم نکتهای را بیان میکند تحت عنوان اندیشه فوری و روشنفکران فوری، این بحث را به او به این جهت مطرح میکند که معتقد است این سلطه جدید ژورنالیسم اندیشه و فکر را به مثابه یک تفکر فستفودی لحاظ میکند و این شکل از تفکر خود عامل خطری است که در بلند مدت تفکر به نابودی کشیده شود.
از طرف دیگر بعد از سال۲۰۰۳ به این سمت متفکران مثل هنری ژیرو و افرادی که در حوزه مکتب انتقادی فعالیت میکردند با طرح بحث بودریار مخالفتی نداشتهاند اما اعتقاد داشتند به حاشیه راندن ژورنالیسم و از جمله ژورنالیسم اندیشه باعث خواهد شد اندیشه و اندیشهورزی در حصر عدهای متخصص قرار گیرد و رابطه بین سوژه اهل فکر و حمکرانی قطع شود و این ابزاری برای سلطه جویی بیشتر است در نتیجه نباید از جنبههای مثبت این حوزه چشم پوشی کرد.
با طرح بحثی که بیان شد، به نظر فضلینژاد قصد دارد راه میانه را که در برگیرنده انتشار فکر غنی و دقیق است را دنبال کند و هم مخاطب خود را صرف تعدادی مشخص اهل فکر خاص در نظر نگرفته است به گونهای او به دنبال این مسئله است که از انحصارگرایی خرد یا عام گرایی ابتذال فاصله بگیرد.
انحصارگرایی خرد ایدهای است که معتقد است عمومیت یافتن طرح بحثهای فلسفی و فکر و دیگر شاخههای علوم انسانی و اسلامی باعث تخریب این افکار میشود و نباید جامعه و یا عموم مردم را در آن شریک کرد این نگاه انحصار خاصی برای یک نحله و افکار خاص شکل میدهد که به شدت ضد عمومیت است.
عام گرایی مبتذل نوعی فکر است که همانطور که بودریار بیان کرده است هدفش از مواجه با مباحث عمیق و کیفی نه دقت نظری و تامل جدی است بلکه به تعبیری تصرف شخصی آن برای خواستههای مبتذل زندگی روزمره است که اشکال گوناگون آن را در کشور خودمان یا سایر کشورها مشاهده میکنیم از جمله بلاگرهای کتاب و شاعر تا برخی از رسانهایهایی که سعی میکنند به نگاه سیاست زده خود رنگ و لعاب تئوریک دهند.
به نظر میرسد مجله نقد اندیشه در این فشار قیچیوار و سخت راهی را در سر دارد که از این دو عامل پیچیده عبور کند و رابطی برای عمومیت یافتن تفکر نه برای مصرف شخصی و نه برای ماندن در گوشهی مجلهای بلکه برای ارتباط گیری ارگانیک و کمک کردن به افزایش سطح آگاهی اجتماعی و افزایش کیفیت حکمرانی...
به همین خاطر فضلینژاد سعی کرده است مجله انتقادی را عرضه کند چرا که او قطعا بین نقد و آسیبشناسی تمایز قائل شده و خوب میداند آسیبشناسی قائل به روششناسی علمی است اما نقد و انتقاد باید در جریان باشد که جامعه و حکمرانی ابتدا متوجه بحران و عدمهای خاص شود تا بعد بتواند در ساحت آسیبشناسی آن را حل کند.