دکتر محمدمهدی طهرانچی، رئیس دانشگاه آزاد:ظرف چند روز گذشته ابلاغیهای از سوی معاون فرهنگی و دانشجویی این دانشگاه در تبیین گامهای اجرایی بخشی از بیانیه رسالت تعلیم و تربیت اجتماعی که در اردیبهشت 1401 خطاب به اعضای هیاتعلمی صادر شده بود منتشر شد. بلافاصله این ابلاغیه در رسانههای دشمنان منتشر شد و تلاش کردند آن را تخطئه کنند. در این میان رسانهای که بهواسطه نوع برخوردش، دشمنیاش با این ملت و فرهنگ کهن، دیگر بر کسی پوشیده نیست تلاش کرد با طرح عنوان «معاون دانشگاه آزاد اسلامی: اساتید به دانشجویانی که کشف حجاب میکنند تذکر دهند» مطلب تذکر را خیلی عجیب به نظر برساند و به این فکر که تعلیم و تربیت به هم پیوستهاند و کلاس درس، کلاس «توامانی زندگی علمی و ایمانی» است بتازد و بسان قلعهبانی از سکولاریسم و تحولگرایی آموزش عالی به آموزش تخصصی حمایت کند. در همین راستا چند نکته را بیان میکنم.
الف- خداوند در مقام تبیین کارویژههای انبیا، چنین میفرماید:
«هوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیینَ رَسُولًا مِنْهمْ یتْلُو عَلَیهمْ آیاتِه وَیزَکیهمْ وَیعَلِّمُهمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ وَإِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ»(جمعه/ 62)
اوست خدایى که به میان مردمى بىکتاب پیامبرى از خودشان مبعوث داشت تا آیاتش را بر آنها بخواند و آنها را پاکیزه سازد و کتاب و حکمتشان بیاموزد. اگرچه پیش از آن در گمراهى آشکار بودند. در این آیه شریفه، تلاوت، تزکیه و تعلیم کتاب و حکمت 3 کارویژه رسول شمرده شده است و در آن تعلیم و تزکیه در کنار هم آمده است و تزکیه بر تعلیم تقدم دارد.
ب- در این آیه، تزکیه مقدم بر تعلیم آمده است و بهوضوح نشان میدهد شرط به ثمر نشستن تعلیم، تزکیه و پاکیزه کردن محیط انفسی و آفاقی است. هدف نهایى در آیات الهی، تربیت انسان و تکامل روح و جان است و به تعبیر دیگر تلاوت آیات قرآن و تعلیم علم و حکمت، همه براى رسیدن به آن هدف بزرگ است؛ بنابراین اینها همه مقدمهاند و تزکیه، ذىالمقدمه به شمار مىآید.
ج- بر این اساس از آنجا که معلمی و استادی کار انبیاست و نبی مکرم(ص) بهصراحت فرمودند که «من معلم مبعوث شدم»، تزکیه و تعلیم و توامانی تعلیم و تربیت و ملازمت علم و ایمان وظیفه استاد است.
در بیانیه رسالت تعلیم و تربیت اجتماعی، در این مورد پیش از این نوشتهام:
«فرهنگسازی و توسعه علمی در همه نظریات رایج، دو بعد اصلی کارکرد دانشگاه است و به عبارت دیگر، دانشگاه بهعنوان یک نهاد فرهنگی-علمی شناخته میشود که آثار و پیامدهای عملکرد آن در جامعه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فناوری غیرقابل انکار است. تربیت قوه عاقله هر کشور بهدست دانشگاه است که این امر بدون توجه به ابعاد اخلاقی، هویتی و معنوی دانشجویان در کنار بعد تخصصی علمی حاصل نمیشود. از طرف دیگر، رسالت دانشگاه، تربیت اجتماعی دانشجویان است که باید روش آن در کلاس درس و توسط استاد مورد توجه جدی قرار گیرد. از این رو لازم است کارکرد کلاس و استاد را بهعنوان نقش محوری و الگو در تربیت اجتماعی و ارتقای ابعاد اخلاقی، معنوی و هویتی مورد بازبینی قرار دهیم و با یک وفاق جمعی به آن توجه نماییم.»
د- در این مسیر، تذکر بسیار مهم است. در معنای تذکر هم «اظهار» و «بیان» آمده است و هم «یادآوری» و «یادکرد». خداوند متعال درباره اهمیت ذکر و تذکر میفرماید:
«فَذَکر إِنَّمَا أَنتَ مُذَکر، لستَ عَلَیهم بِمُصَیطِرٍ»
در این آیه شریفه، خداوند در قالب صیغه امر، پیامبر را بهعنوان استاد و معلم جامعه، به تذکر دستور میدهد. پیامبر بر این اساس هم باید بهروشنی، حقیقت را اظهار کند که «انا هدیناه السبیل» و هم تذکر دهد که تذکر«وَذَکرْ فَإِنَّ الذِّکرَى تَنْفَعُ الْمُومِنِینَ»
ه- استاد در مقام مذکِّر جزء بدیهیات حیات دانشگاه و اصلیترین مقام و شانیت استاد است. واقعیت آن است که امروزه از مهمترین پیشخوانهای ارتباط با این نسل، کلاس درس و استاد است و تلاش مذبوحانه جریان سکولار و حامیان داخلی و خارجی آنها برای زدن مفهوم استاد در مقام تذکردهنده، از آن روست که این سنگر مهم و پیشخوان ارتباطی بینظیر با فروکاهیده شدن به تعلیم تخصصی و تکبعدی، از مرجعیت و تاثیرگذاری در حیات اجتماعی از دست رود. بیانیه نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت اجتماعی در حفظ و حراست از این سنگر صادر شده و با جدیت در دانشگاه آزاد مورد توجه قرار گرفته است و چنین است که غیظ و عصبانیت رسانههای معاند را به دنبال داشته است. ازجمله مسائل مهم در این حیات اجتماعی، مساله عفاف و حجاب است. طرح عنوان حرام سیاسی در کنار حرام شرعیِ کشف حجاب از سوی رهبری معظم اهمیت دوسویه این مطلب را نشان میدهد. بلاشک بسیاری از کسانی که نسبت به این مساله بیتفاوتند از اهمیت و جایگاه آن در حفظ و ارتقای سلامت فردی، خانوادگی و اجتماعی غافلند اما دشمنان آگاهانه میدانند که فتح سنگر حجاب، فتح سایر ارزشها را به دنبال خواهد شد و جز با این فتح، نمیتوانند استعمار نوین را پیاده کنند.
در طول تاریخ تمامی مستبدان و مستکبران که میخواستند مردم از آنچه میگذرد بیخبر باشند و بتوانند با خیال آسوده منابع ملتها را غارت کنند آنها را درگیر فساد کردند و عمدتا نیز از تلاش برای اختلاط لجامگسیخته و غیرچهارچوبمند زن و مرد، چنین تلاشی را شروع کردند.
در بیانیه نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت اجتماعی در این باره آمده است:
«در کلیه محیطهای یادگیری متاسفانه با برخی از تحرکات سازمانیافته، ولو حداقلی، برای خنثیسازی روند یادگیری مواجه هستیم. این تحرکات میتواند منشأ منفعتطلبی یا جامعهستیزی یا فردگرایی افراطی داشته باشد که تقلبهای سازمانیافته در حوزه آموزش و پژوهش ازجمله موارد آن در حوزه آموزش تخصصی است. در حوزه آموزشهای اجتماعی با موارد فساد سیستمی و سازمانیافته، که مخل رشد جوانان فرهیخته دانشطلب و دربرگیرنده اکثریت دانشجویان است، مواجهیم. در این زمینه افراد و جریانهایی بهصورت شبکهای به دنبال حیازدایی و گسترش گامبهگام فساد در محیط دانشگاهی هستند یا به شکل لجامگسیخته و متجاهر دست به قانونگریزی، روابط نامتعارف و توسعه مواد مخدر و نظایر آن میزنند و با بهرهگیری از فضای مجازی به هدایت آن اقدام میکنند. لذا صیانت از محیط مقدس دانشگاه در برابر این حرکتهای ناهنجار بهصورت سازمانی توسط نهادهای مسئول ضروری است.»
و- در دانشگاه، ما گرد آمدیم تا یاد بگیریم و مهارت کسب کنیم و ایمانمان را افزون کنیم و برای فردایمان ذخیره ارزشمند علمی، ایمانی، مهارتی و اجتماعی فراهم کنیم. این موضوع جز در محیطی آراسته امکان رخ دادن ندارد. چنانچه در کلاس درس فیالمثل باید کلاس از هر نوع مانع یادگیری مصون باشد، فضای کلاس و دانشگاه نیز نباید با تبرج، موجب اختلال و سلب آرامش روحی و از بین برنده آزادی معنوی باشد. وظیفه اساتید آن است که بهعنوان بخشی از تعلیم، دانایی و مهارت لازم برای زیستن در کنار هم را به دانشجویان یاد دهند.
در همین باره پیش از این در بیانیه نقش دانشگاه در تعلیم و تربیت اجتماعی نوشتم:
«حضور و مشارکت فعالانه اقشار جامعه، اعم از زنان و مردان، بهدور از برخی ناهنجاریهای رفتاری که مانع از حضور موثر، امن و دوشادوش یکدیگر و متناسب با ظرفیتهای جنسیتی در اجتماع است یک نظاممندی همراه با حفظ حقوق فردی و اجتماعی را میطلبد که دانشگاهها بهعنوان اولین محیط مشترک آموزشی، وظیفه تعمیق مهارتهای فرهنگی و اجتماعی برای بنیان نهادن جامعه سالم و متعالی را به عهده دارند. رعایت شئون رفتاری محیطی و آراستگی کلیه کنشگران در محیط علمی، خود بخشی از آموزشها و تربیت اجتماعی در کنار دیگر آموزشها، اعم از تخصصی و مهارتی است که دانشجو را برای ورود به صحنه واقعی اجتماع آماده میکند.»
در انتها تاکید میکنم آموزش منهای تربیت، جانسوز و جهانسوز است و رشد علمی بدون گسترش فضای دینی و انقلابی، نتایج خسارتباری در پی خواهد داشت. چه از درون علوم طبیعی و چه علوم انسانی، میباید عالم ربانی که پایی در زمین و توجه به مسائل دارد و سری در آسمان تربیت شود. سالها قلعهبانان مدرنیته در ایران جدیت به خرج دادند و میدهند که چنین تفکیکی را در آموزش عالی ایجاد و تثبیت کنند و آن را هم در مقابل دانشگاه اسلامی، با شعار مدرنیته موقر، رنگ و لعاب و وجاهت بخشند. با چنین باور و عزمی بر آنیم تا با وجود همه مشکلات و مسائل با محوریت استاد «هدایتگر- ارزش آفرین»، تحصیلکردههایی تربیت کنیم که از شعاع خورشید وجودشان، خانواده و جامعهشان روشن شود؛ تعلیم و تربیت افرادی که با خودسازی، جامعهسازی و تمدنپردازی را برعهده گیرند.