سیدجواد نقوی، خبرنگار گروه اندیشه: اگر شروع پروپاگاندا برای پهلوی را از شبکه منوتو و مستند تونل زمان اعلام کنیم، ادامه این خط را در سالهای اخیر شبکههایی مثل اینترنشنال و بیبیسی هم با همان دستفرمان ادامه دادهاند و قصد داشتند پهلوی را بهنوعی سفیدشویی کنند.
این مستند (تونل زمان) یک کار تحریفشده با عنصر زیباشناختی بود، اثبات یک گذشته درخشان و بینقص بود و ایضا اثبات به خطای عمل انقلابی در آن مقطع. به زبان ساده همهچیز گلوبلبل بود و مردم یک کشور از سر ناآگاهی دست به عمل انقلاب زدند و این فراروایت بهتعبیری نوعی پروپاگانداست. درحقیقت پروپاگاندا گونهای ارتباط است که در آن، اطلاعات هماهنگ و جهتدار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده میشود. تبلیغات سیاسی شکلی از ارتباط است که هدف آن تاثیر بر گرایش یک جمع یا جماعت همسو با موضع و دلیل دلخواه مبلغ سیاسی است، در این وضعیت آنچه هدف اصلی است، نشان دادن هر آن چیزی است که دلچسب یا جذاب است. بهگفته برخی متفکران حوزه زیباشناختی نوعی لذت بیانتهاست از آنچه اصلا وجود ندارد. برای آنکه نشان داده شود این پروپاگاندا چه مقدار دروغ است و تحریف شده، کافی است مقایسهای از تصاویر یا کلیپهایی که به نام پهلوی درحال نشر است با مجموعه به نام تاریخ شفاهی هاروارد که در این مجموعه رجال بلندپایه حکومت پهلوی از چرایی سقوط یا دوران مختلف در حکومت صحبت میکنند، همین مقایسه ساده نشان میدهد در اصل ما با نوعی تحریف هدفمند روبهرو هستیم اما ویژگیهای این تحریف هدفمند چیست و چه نسبتی با حکومت فاشیستی هیتلر دارد.
برای دقیقتر شدن بحث باید به لنی ریفنشتال اشاره کرد. وی که مسئول ساخت فیلمهای تبلیغاتی برای حکومت فاشیستی و هیتلر بود، در یکی از مهمترین آثارش به نام «پیروزی اراده» (Triumph of the Will) صحنههایی از هیتلر و آلمان وقت را نشان میدهد که بسیار عجیب است و خیلی به تونل زمان شباهت دارد. مستند پیروزی اراده با پرواز هیتلر در هواپیما لابهلای ابرها شروع میشود و بعد نمایی از بالا تصویری از آلمان عصر هیتلر در اوج شکوه، زیبایی و پیشرفته را نشان میدهد که انبوه عظیمی از تودهها منتظر جناب هیتلر هستند تا از دیدار او که چنین شکوهی را رقم زده است، بهصورت منجیگونه استقبال کنند. مستند با نشستن هواپیما در میان صدهزار مشتاق -که از سر ذوق لبخند میزنند و شادمان هستند- ادامه دارد و بعد سخنرانی او در باب وطندوستی و فدا شدن برای کشور و فداکاری در حق آن ادامه مییابد؛ یک جامعه آرمانی و داشتن دشمنان وسیع برای برهم زدن این نظم بینظیر! و رمز پیروزی و موفقیت در آینده برای آلمان آن چیزی است که در این مستند بهدقت نشان داده شده است. همهچیز در این مکان وجه مقدس دارد؛ چراکه آرمان برتر درحال خلق جهانی جدید است، این عمل دقیقا در مستند تونل زمان هم وجود دارد و بریدههایی که هرچند وقت یکبار در شبکه منوتو درحال پخش است، بهعنوان نوعی فکت ایرانی پیشرفته که اگر قدر منجی و رهبر وطندوست خود یعنی شاهنشاه را میدانست تبدیل به ملت برتر میشد، بهنوعی جامعهای شاد و آزاد که خود قدر داشتههایش را ندانست!
در این لحظه شاید برای تحلیل بهتر این دو مستند و همراستاییای که باید یکدیگر دارند، هیچ جملهای بهتر از جمله موسولینی، رهبر فاشیستی ایتالیا نباشد. وی معتقد است این ما هستیم که ملت را میسازیم، یعنی وظیفه دولت ملتسازی است و عکس آن یعنی اینکه ملت بتواند دولت را شکل دهد، غلط است. همین جمله بهشدت راهگشاست و نشان از ایدههایی یکسان میدهد، هر دو مستند درحال نشان دادن این مسالهاند که ملتی موفق است که بهتعبیری نقش بندگی دولت را بازی کند، با این پیشفرض که ماحصل این بندگی افراطی خودشیفتگی هم خواهد شد که اتفاقا نسخههای پهلویهای امروز -که حتی بعد از تعرض به هالو و مطرح شدن بحث ساواک بهشدت این اقدامها را تحسین میکنند- خیلی به فاشیستها در دوران هیتلر نزدیک است. این تفکر اما در یک نقطه ایستا نیست، بلکه ترسیم وضعیتی را همراه است که بر آن میتوان خودشیفتگی افراطی نام نهاد، بهنوعی گویی هیچ عیب و نقصی در دوره حکومت یا در تفکر این جماعت وجود ندارد و دقیقا مثل مجسمههای دوره فاشیستها که نباید هیچ عیب و نقصی وجود داشته باشد؛ چراکه از جنبه زیباشناختی نوعی نقص را القا میکند، اینجا نیز همانگونه است، بهطوریکه پهلویسم و فاشیسم گویی یک روح در دو بدن هستند.
برای خاتمه بحث باید به مشابهت جالبی که در مستند لنی و تونل زمان هست، اشاره کنم. در این مستند هیتلر به میان مردم میرود و با کودکان و مادرانشان دست میدهد و آنها را نوازش میکند، دقیقا در تونل زمان هم فرح دیبا با تعدادی کودک و خانم در خیابان گرم برخورد میکند. در این تطبیق هم بهجای بحثهای طولانی جملهای از گوبلز، وزیر فرهنگ هیتلر نقل میکنم. او معتقد بود امثال این مستند و دیگر پروپاگانداها باعث میشود مردم هوش خود را از دست بدهند و تبدیل به فردی مطیع شوند، بهنظر میرسد مستند تونل زمان و پروپاگاندایی که اخیرا برای حکومت کودتاچی پهلوی شروع شده است، قصد دارد ایده گوبلز را تا حدودی اجرایی کند.