سیدجواد نقوی
در آن مقطع علیزاده که به طوری سیاسی‌گونه مهاجرت کرده بود نماد موفقیت معرفی شد و ناهید کیانی نماد وضعیت فعلی!
  • ۱۴۰۲-۰۳-۱۵ - ۱۴:۲۸
  • 10
سیدجواد نقوی
شکست پروژه «ایرانِ سیاه و تباه»!
شکست پروژه «ایرانِ سیاه و تباه»!

دو سال قبل که ناهید کیانی از کیمیا علیزاده شکست خورد در ادامه پروژه ای که مدت‌ها شبکه‌های فارسی زبان مطرح می‌کردند که ایران محلی است که عدم موفقیت در آن قطعی است به طور گسترده ای این کلان‌روایت اوج گرفت، و در آن مقطع علیزاده که به طوری سیاسی‌گونه مهاجرت کرده بود نماد موفقیت معرفی شد و ناهید کیانی نماد وضعیت فعلی ! 

در آن مقطع هم عده‌ای بدون آنکه متوجه شوند در این پازل مشارکت داشتند که با حمایت از یکی از این ۲ گزینه به دنبال دعوایی بی‌معنی بودند، حال آنکه طراحان اصلی این دعوا نه به دنبال موفقیت علیزاده بودند و نه برای آنها فرق داشت که سرنوشت علیزاده چیست!
تمام‌ طرح این بود که نشان دهند فردی که داخل ایران است به نسبت فردی که مهاجرت کرده است موفق نیست یا مدیریت داخل کشور باعث می‌شود تمام استعدادها به خاطر جدل ایدئولوژیکی که دارد نابود شود و اگر ایران فعلی برپایه نوعی سیاست ورزی خاص اداره  نمی‌شد، امروز امثال علیزاده با پیراهن وطن به موفقیت می‌رسیدند، اما حقیقت این است این مسئله تنها یک مسئله سیاسی و در سطح فشار روانی به جامعه در حال تحریم بود نه یک منطق واقعی و دقیق، تمام تلاش‌ها برای این بود که ثابت شود عدم موفقیت‌ها به شیوه اداره و نوع فکری که در داخل ایران وجود دارد در حوزه سیاست مربوط می‌شود و هیچ راه خروجی نیست مگر آنکه آن ایده خودش اعتراف کند که عامل نابودی استعدادها است. 

نکته جالب توجه در آن روایت که شکل گرفته بود این بود که فردی مثل ناهید کیانی که نماینده حکومت یا فکر داخل کشور معرفی شده را با واژه شکست معنی می‌کردند یعنی کیانی و کیانی‌ها مصادف هستند با شکست و آنها اصلا نماد تباهی و سیاهی و شکست هستند فقط به جرم آنکه با ایده وطن قصد دارند مبارزه کنند یا حداقل از سمت کشوری در مسابقات حضور دارد که وطن او نمی‌تواند موفق شود! این برساخت را در آن مقطع به قدری وسیع نشر داده شد که بسیاری باور کردند امثال کیانی استعاره از شکست پایدار هستند  و هیچ راه خروجی هم وجود ندارد و اگر نبود این وضعیت خاص، کیمیا علیزاده‌ها یکسره برای ما موفقیت به ارمغان می‌آوردند و ایران هم با این  وضعیت همیشه پیروز بود!

ولی با گذشت زمان روایت به گونه‌ای دیگر شکل گرفت آن فردی که به طور طبیعی باید در موقعیت شکست باشد برای اولین بار مقام قهرمانی جهان را کسب می‌کند به یکبار بنگاه‌های خبری علیه ایران دچار یک شوک بزرگ می‌شوند، در همان کشوری که رسیدن به موفقیت غیرممکن است و به گونه‌ای اگر غرب سرزمین موفقیت‌ها است این کشور سرزمین عدم موفقیت‌ها و شکست‌ها است، حالا چطور یک‌ دختر که اصلا نباید به این مقام برسد اینچنین قهرمان می‌شود! در حقیقت ناهید کیانی رخدادی خاص است نه از آن جهت که قهرمان شده است، خیر،  بیشتر به این نکته باید توجه کرد که او نقض همه آن‌ کلان‌روایت‌ها و خرده‌روایت‌هایی است که ماندن و جنگیدن در ایران را نوعی زندگی در تباهی معرفی می‌ کنند و با ساخت یک فراواقعیت قصد دارند ایران را محلی در تسخیر ایده‌های شکست خورده معرفی کنند که در ‌کنار آن انسان های این کشور هم  در تباهی و شکست مدام زیست می کنند. 

باید این قهرمانی را بیش از این با اهمیت دانست چرا که صدها میلیون دلار که علیه کشور خرج شده بود تا اثبات کند ایران فعلا فقط جای خودکشی و یا پلی برای مهاجرت است دروغ کثیفی است که قصد دارد روح و روان انسان‌های کشور را بگیرد تا به هدف خود که نابودی و ویرانی است برسد.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۱