آقای وزیر! ایونت اخیر گوگل و رونمایی از فناوری‌های نو همزمان با مهاجرت نیروهای نخبه حوزه آی‌تی و وضع اینترنت در ایران شما را نگران نمی‌کند؟
هر روز با ترس عدم دسترسی به کیفیت مطلوب اینترنت، سرعت پایین، فیلترینگ و عدم دسترسی، قطعی و کندی و هزار جور گیر و گرفت پا در فضای مجازی بگذاری و بین این پیامرسان و آن صفحه وب و این باگ و آن ناامنی و خلاصه این‌طور اذیت‌ها سردرگم باشی ..
  • ۱۴۰۲-۰۲-۲۴ - ۱۰:۳۹
  • 10
آقای وزیر! ایونت اخیر گوگل و رونمایی از فناوری‌های نو همزمان با مهاجرت نیروهای نخبه حوزه آی‌تی و وضع اینترنت در ایران شما را نگران نمی‌کند؟
قطع ارتباط با لبه فناوری
قطع ارتباط با لبه فناوری

ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:عشق‌تکنولوژی‌ها حتما دقیق‌تر و بقیه هم حتما در حد پیگیری اخبار و شنیدن تحولات دنیای فناوری در جریان فاصله امروز ما با بسیاری دیگر از کشورها هستند. چه آنهایی که پا از کشور بیرون گذاشته‌اند و طعم دسترسی آزادانه‌تر به فضای مجازی و اینترنت را چشیده‌اند و چه آنهایی که به لطف وی‌پی‌ان و دور زدن این قسم از محدودیت‌ها ولو مقطعی و کند، دست‌شان به چیزهایی رسیده و استفاده‌ای از دنیای تکنولوژی برده‌اند. حقیقتش را بخواهید، چند روز پیش که اخبار منتشر‌شده از رویداد بزرگ گوگل را پیگیری می‌کردم و پس و پیش آن به الباقی اخبار دنیای تکنولوژی سرک می‌کشیدم و بعد هم نگاهی به وضعیت دسترسی خودمان به فضای مجازی و اینترنت می‌انداختم، در ذهنم مرور می‌شد که اگر گردانندگان و متولیان آن رویدادها و غول‌های دنیای تکنولوژی از دغدغه مردم ایران در ارتباطات با فناوری‌ها و دسترسی به اینترنت مطلع باشند یا بشوند و بدانند که سطح عالی خواسته‌های ما و قله آرزوهای ما کف داشته‌های آنها در سالیان خیلی پیشتر بوده، حتما خواهند گفت: «ما کجاییم در این بحر تفکر تو کجا!» و درست هم هست. هر روز با ترس عدم دسترسی به کیفیت مطلوب اینترنت، سرعت پایین، فیلترینگ و عدم دسترسی، قطعی و کندی و هزار جور گیر و گرفت پا در فضای مجازی بگذاری و بین این پیامرسان و آن صفحه وب و این باگ و آن ناامنی و خلاصه این‌طور اذیت‌ها سردرگم باشی و بدتر از اینها، امیدی هم به بهبود وضعیت نداشته باشی، کمترین حال سرخوردگی و بزرگ‌ترین تصمیم حداقل برای آنهایی که نانی از این فضا می‌برند و دستی بر آتش دنیای تکنولوژی دارند و سری در سرها، مهاجرت و ترک کشوری است که در سطح حکمرانی فضای مجازی مثل خیلی دیگر از سطوح، هیچ برنامه‌ای ندارد. وزیر در پاسخ به بدی وضعیت اینترنت به منابع تست سرعت ارجاع می‌دهد و بالکل چیزی را هم گردن نمی‌گیرد، الباقی تصمیم‌گیران هم که پشت دیوار صیانت سنگر گرفته‌اند و ککشان هم نمی‌گزد که چند جوان قید آینده خودشان و کشورشان را زدند یا بی‌خیال کسب‌وکار مجازی و توسعه آن شدند یا رخت سفر بستند و در همین حواشی کشور خودمان مشغول خدمت به غیر شدند. خلاصه اینکه کاش آماری بود و البته که هست و کاش کسی نگران می‌شد و دغدغه حفظ داشت و بهبود شرایط؛ اگر نه، کافی است یک نگاهی به رویدادهای بزرگ برندهای اصلی دنیای تکنولوژی بیندازید و اخبار روزانه مربوط به هوش مصنوعی و از این قسم مسائل را مرور کنید تا ببینید ما کجاییم در این بحر تفکر و آنها کجا!

بعد از سقوط 3 پله‌ای اخیر، ایران در رتبه 82 شاخص آمادگی شبکه ارتباطی در 4 محور کلان توانمندی فنی، شهروندان، حکمرانی و کارایی وضعیت کشورها قرار گرفت

مقدمه آنقدر تلخ و گزنده بود که برای ادامه نیازی به روایت این سرخوردگی در دنیای مجازی و سطح نازل توقعات و نیازهای ما و سطح عالی دنیا نیست. بنابراین بی‌حرف پس و پیش پای صحبت‌های یکی از پژوهشگران فضای مجازی و دنیای فناوری می‌نشینیم و روایتی از مسیر آمده و جایی که ایستاده‌ایم را مرور می‌کنیم. عمادالدین پاینده، پژوهشگر فضای مجازی در ارتباط با جایی که ما در دنیای فناوری هستیم و جایی که دنیا ایستاده و برای ما دست تکان می‌دهد به «فرهیختگان» گفت: «بحث سرعت اینترنت و توسعه کیفیت اینترنت فراتر از چیزی است که در کشور ما عادت کرده‌ایم آن را صرفا به‌سرعت دانلود یا آپلود تقلیل دهیم. از یک جایی به بعد توسعه کیفیت اینترنت به معنای وارد شدن به حیطه‌های فناورانه جدید است که در آن تنها فاکتور آپلود و دانلود تعیین‌کننده نیست، بلکه پایداری و توان عملیاتی مطرح است. شاخص‌هایی مثل شاخص تاخیر یا شاخص پینگ است که مثلا اگر در شاخص پینگ پایداری نداشته باشید و پینگ مناسبی نتوانید فراهم کنید کلا زیست‌بوم گیمرها و استریمینگ نخواهید داشت. طبیعتا عمده کسب‌وکارهای نوظهوری که بر بستر اینترنت شکل می‌گیرند، کسب‌وکارهایی هستند که به‌طور فزاینده‌ای به سمت و سوی این چند حوزه سرگرمی، بازی و به‌طور کلی خدماتی که ترافیک اینترنت بیشتری را مصرف می‌کند، حرکت می‌کنند و نیاز به اینترنت باکیفیت دارند. اگر به دنبال این هستیم و که جایگزینی برای سرویس‌های ویدئوی درخواستی خارجی مثل یوتیوب به صورت پایدار و با افق بلندمدت فراهم کنیم، افق بلندمدت این سرویس‌ها اساسا شکل نمی‌گیرد مگر اینکه ما سرعت کیفیت و پایداری اینترنت را فراهم کنیم. این نموداری که می‌بینید در واقع نسل چهارم، نسل پنجم، حتی فراتر از آن جلوتر AR و VR (فناوری واقعیت افزوده و فناوری واقعیت مجازی) را نشان می‌دهد که اینها اساسا در فضایی که اینترنت پایدار باکیفیت با پهنای باند بالاتر از ۱ گیگابیت بر ثانیه و تاخیر بسیار کم (کمتر از ۱ میلی‌ثانیه) نداشته باشیم، میسر نمی‌شود. این چیزی نیست که رویکرد سیاسی به آن داشته باشیم یا بخواهیم آن را امنیتی یا فرهنگی تفسیر کنیم. با هر سبک و سیاقی بخواهیم وارد شویم از نظر توسعه فناوری وارد حوزه پیشگامان توسعه فناوری در اینترنت شویم یا حتی در هوش مصنوعی سرویس‌های پردازش تصویر که جزء مهم‌ترین فناوری‌هایی هستند که الان در جهان هم زیربنای دولت‌های هوشمند است؛ یعنی برای خدمت‌رسانی بین مردم و دولت یا حاکمیت اصطلاحا فناوری‌های دولت‌یار(Govtech) است، یا فناوری‌های رگ‌تک(Reg-tech) است، یکی از اصلی‌ترین محورها متکی بر زیرساخت مناسب برای پردازش تصویر است. این هم نیازمند کیفیت پایدار اینترنت، هم به لحاظ ساختار پهنای باند و هم به لحاظ زیرساخت‌های دیگر مثل ذخیره‌سازی ابری، زیرساخت رایانه ابری است. نمودار نشان می‌دهد می‌توان با بررسی وضعیت اینترنت کشور را جایابی کرد که کجای این نمودار قرار داریم. با میانگین سرعت و پهنای باندی که در کشور داریم وضعیت مناسبی نیست؛ یعنی به صورت انباشته و مستمر از این مسیر عقب افتاده‌ایم و باید جبران کنیم؛ روند پیشرفتی که تا سال ۹۹ به‌خصوص در اینترنت همراه طی کردیم با جاماندن از اینترنت همراه در نسل پنجم و عدم توسعه فیبرنوری در اینترنت ثابت که موضوعی است که سال‌ها با آن درگیر هستیم و حتی دولت قبل هم درنهایت ترجیح دادند به جای اینکه تلاش ویژه‌ای روی فیبر انجام شود، روی اینترنت همراه سرمایه‌گذاری کنند ولی نتیجه‌ای که درنهایت ما شاهد بودیم ما با اشباع ظرفیت مواجه شدیم. نکته مهمی که می‌توان بدان اشاره کرد این است که بعد از گذشت ۸ ماه از ماجرای فیلترینگ و محدودسازی پلتفرم‌های خارجی که عمده ترافیک اینترنت کشور را به خود اختصاص می‌دادند، مجددا به مساله اشباع ظرفیت دچار شده‌ایم؛ یعنی مدتی ترافیک ما افت پیدا کرد که البته بعد از آن اتفاق طبیعی بود اما الان تقریبا به حالت عادی خود برگشته و شاهد رشد ترافیک ملی و ترافیک بین‌الملل هستیم. یعنی ماجرای اشباع ظرفیت و عقب‌ماندگی از توسعه ظرفیت اینترنت دوباره خود را نشان می‌دهد. در رأس مشکلاتی که داریم این موضوع حیاتی‌تری نسبت به فیلترینگ یا پیگیری تصمیمات سیاسی و غیرلازم است. فیلترینگ را می‌توان در درجه چندم اهمیت قرار داد در مقایسه با روند توسعه فناوری در کشور و ارتقاء موثر و پایدار زیرساخت‌های حیاتی‌ گذار به وب نسل سوم. مساله دیگری که می‌توان بدان اشاره کرد بحث تست سرعت است، اسپیدتست سایتی غیررسمی برای سنجش سرعت اینترنت است که معمولا سرعت آپلود و دانلود را نشان می‌دهد، از هر جای جهان که استفاده کنیم و درخواست دهیم. اخیرا آقای وزیر در پاسخ به یک کاربر که گلایه نسبت به کاهش سرعت اینترنت داشت، ایشان ارجاع دادند که رتبه ما در سایت تست سرعت ارتقا پیدا کرده است. استناد به این سایت تا چه اندازه می‌تواند معتبر باشد؟ به نظر می‌رسد صاحب‌نظران حوزه فنی استناد به این سایت به‌عنوان شاخص توسعه‌ای در حوزه اینترنت به‌خصوص اقتصاد اینترنت و توسعه فناوری، استنادی غیرمعتبر و غیرتخصصی محسوب می‌شود. از یک سو، شاخص‌های متعددی وجود دارد نظیر شاخص آمادگی شبکه ارتباطی (NRI) و شاخص توسعه فاوا (IDI) که به‌واسطه نظارت نهادهای بین‌المللی(سازمان ملل متحد) روی آنها، استمرار بلندمدت و دقت روش‌شناختی فراگیر به‌صورت مرتب وضعیت توسعه اینترنت در کشورهای مختلف را در شاخص‌ها و ابعاد مختلف رصد و پایش می‌کنند. فی‌المثل، شاخص آمادگی شبکه ذیل چهار محور کلان توانمندی فنی، شهروندان، حکمرانی و کارایی وضعیت کشورها را ارزیابی می‌کند که کشور ما در سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۲۱، هم از حیث نمره و هم از نظر رتبه تنزل پیدا کرده است. 
جایگاه ایران از رتبه ۷۹ به ۸۲ رسیده است که در این میان یکی از پایین‌ترین نمرات ایران اختصاص دارد به زیرشاخص کاربست فناوری‌های نوین و به‌طور خاص میزان سرمایه‌گذاری در توسعه فناوری‌های نوظهور آینده همچون هوش مصنوعی، زنجیره بلوکی و... . واقعیت این است که در ارزیابی توسعه وضعیت اینترنت و زیست‌بوم متناظر آن می‌بایست به این قبیل شاخص‌ها ارجاع دهیم. سایت اسپیدتست هم به لحاظ روشی مورداستفاده و هم فرآیندی که برای سنجش سرعت اینترنت به کار می‌گیرد، در سطوح سیاستی قابل استناد نیست؛ روال کار به این شکل است که اپراتورها و شرکت‌های ارائه‌دهنده خدمات اینترنت هر کدام سرورهایی را داخل این سایت ثبت می‌کنند و وقتی درخواست به این سایت می‌دهیم به سرور اپراتور ارائه‌دهنده خدمات اینترنتی که از آن استفاده می‌کنیم، وصل می‌شود. با اتصال به سرور، سرعت اینترنت کاربر را با فرض اینکه از شبکه داخلی استفاده کند به او ارائه می‌دهد؛ یعنی من نمی‌توانم آماری از کیفیت و سرعت اینترنت خود با فرض اتصال و استفاده از شبکه بین‌المللی به دست بیاورم مگر اینکه تنظیمات سایت را به‌صورت دستی روی یک سرور بین‌المللی قرار دهم. با انجام این کار، مشاهده می‌کنیم سرعت دانلود و آپلودی که نمایش داده می‌شود به میزان چشمگیری کاهش پیدا می‌کند.»

همچنان برنامه قابل‌توجهی برای حکمرانی در فضای مجازی نداریم

یکی دیگر از حوزه‌های فناورانه که خیلی مرتبط با اینترنت است و ما در آن دچار عقب‌ماندگی هستیم یعنی آن زمانی که باید روی آن کار و سرمایه‌گذاری می‌شد، جذب منابع خارجی و تعامل سازنده واقعی با بخش خصوصی، می‌شد انجام نشده است، توسعه مراکز داده است. این مسائل روز نیز تناسبی دارد از این جهت که دو هفته پیش همه پیام‌رسان‌های ما یکباره دچار اختلال شدند. در حد نصف روز این امر تداوم داشت. علتی که برای آن ذکر شد قطع برق بود. این برای یک اکوسیستمی که می‌خواهد پایداری در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و اقتصاد دیجیتال داشته باشد، قرار است تجارت‌ها با یک وضعیت پایداری به لحاظ زیرساخت و فنی مواجه باشند و بتوانند از آن استفاده کنند و بتوانند کسب‌وکار خود را روی آن بنا کنند که عدم قطعیت مهم‌ترین مشکلی است که می‌تواند کسب‌وکارها را دچار مشکل کند. عدم قطعیت مالی، اقتصادی در کشور وجود دارد و یک شکل آن هم عدم قطعیت فناورانه یا تکنولوژیک است. فکر می‌کنم از اواخر دولت قبل، وزارت ارتباطات آقای جهرمی نزدیک به 7-6 سالی است که برنامه تمرکززدایی از مراکز داده را داریم. اینکه مراکز داده ما به‌صورت متمرکز نباشند، در جاهای مختلفی باشند. مراکز داده در نگهداری و تجدید آنها، بازسازی، تجدید، تعمیرات، به‌روزرسانی سرمایه‌گذاری شود و بخش خصوصی در مراکز داده درگیر شود و بتواند به‌صورت اقتصادی اداره کند، یعنی ما نخواهیم دائما تعرفه‌های دولتی و انواع یارانه‌های مختلف را تزریق کنیم. اتفاقی که افتاده این است که ما برای یک هدف کوتاه‌مدت که توسعه پیام‌رسان‌ها یا آماده کردن زیرساخت برای اینکه پیام‌رسان‌ها بتوانند از کاربران بیشتری میزبانی کنند فشار غیرقابل‌توجیهی را به مراکز داده وارد کردیم، یارانه‌های بسیار هنگفتی در حوزه هم ابرانتقال و هم IXP و هم مراکز داده در اختیار اکوسیستم به‌خصوص پیام‌رسان‌ها قرار دادیم و نتیجه این شد که الان به نقطه بحرانی اکوسیستم مرکز داده رسیده است، یعنی از یک برنامه توسعه برخوردار نیست و وضعیت فعلی وضعیت تضعیف‌شده‌ای است و برای اینکه این وضعیت رو به رشد باشد هم سرمایه‌گذاری و هم تجهیزات مورد نیاز است و هم توسعه ظرفیت و هم تمرکززدایی نیاز است که هیچ یک از این موارد تا الان انجام نشده است. این یکی از محورهای فناورانه دیگر است که به نظر می‌رسد بدان توجه نشده است. از اجزا و سطوح مختلف اکوسیستم، از شرکت‌هایی که در حوزه محتوا فعالیت دارند، استریمرها و شرکت‌های توزیع استریم، در حوزه گیم بخواهند فعالیت کنند تا شرکت‌هایی که می‌خواهند خدماتی بدهند که با فضای بین‌المللی ارتباط دارند و مخاطبان و کاربران بین‌المللی جذب کنند، همه اینها در گرو پایداری و هم توسعه مستمر مراکز داده است. اتفاقی که در چند سال اخیر در کشورهای منطقه افتاده است، در امارات مرکز داده بسیار بزرگ و به‌روز تجهیز و تاسیس شده است و الان شرکت‌های بزرگ بین‌المللی ترافیک خود را داخل این مراکز داده میزبانی می‌کنند؛ همین‌طور مرکز داده عمان که معروف است و شرکت متا آنجا میزبانی می‌کند و برنامه قابل توجهی که عربستان برای توسعه مراکز داده دارد، آینده اینترنت را می‌توان به‌نحوی در حوزه مرکز داده و میزبانی و ذخیره‌سازی دانست. در این زمینه‌ها ما به مشکل خوردیم. اینجا به‌ مساله‌ای می‌توان اشاره کرد، در‌واقع علی‌رغم عدم‌توسعه ظرفیت‌ها و ناکارآمدی‌هایی که در طول سالیان اخیر شاهد بوده‌ایم، تلاش‌های قابل‌تقدیری هم برای کمک به برخی شرکت‌های مهم و موفق کشور در حوزه رایانش ابری و ذخیره‌سازی شد که اگر به ثمر بنشیند می‌توانیم انتظار موفقیت بیشتر را در این زمینه داشته باشیم. یکی از شرکت‌های داخلی ما بود که توانست در سطح بین‌المللی کسب‌وکار خود را توسعه دهد و مشتری جذب کند و البته به‌طور ناجوانمردانه‌ای گرفتار تحریم‌های خارجی شد. به این جنس کسب‌وکارها بیشتر نیاز داریم. بنابراین در حوزه فناوری‌های مبتنی‌بر اینترنت چند ماژول مهم وجود دارد که در مقایسه با کشورهای در‌حال توسعه از حیث فناوری اطلاعات و ارتباطات عقب افتاده‌ایم و توسعه لازم را در زمان مناسب انجام نداده‌ایم: توسعه فیبر نوری و زیرساخت با‌کیفیت و پایدار ثابت، ‌گذار به توسعه نسل پنجم و نهایتا مراکز داده که آن حائز اهمیت بسزایی است. یک بحث دیگر هم بحث فناوری‌های نوظهور یا فناوری‌های لبه است که این روزها مکررا درباره آن صحبت می‌شود. این فناوری‌ها به‌نحو عمیقی نیاز به اینترنت پایدار دارد مثل متاورس، بازی‌های جدید و وب نسل سوم! وب نسل سوم کاملا با این موضوع گره خورده و گذر به این وب را دائم به تعویق می‌اندازیم. به چیزهای دیگری توجه کردیم که منابع محدود است، این منابع محدود برای اینکه به نیازهای ما تخصیص پیدا کند، نیازمند اولویت‌بندی است. این اولویت‌بندی را جاهایی قرار دادیم که زمان و فرصت و امکان سرمایه‌گذاری را در بخش‌های مهم‌تری از ما گرفته است. همین قضیه در مورد هوش مصنوعی هم صادق است. در هوش مصنوعی هم شرکت‌های ما نیازمند توسعه ظرفیت فناورانه و استفاده از سخت‌افزارهای به‌روز هستند. ما برای واردات این سخت‌افزارها دچار مشکل هستیم، در این زمینه دولت حتما می‌توانست کمک کند و تسهیلگری انجام دهد و هم علاوه‌بر بحث زیرساخت حرکت کردن به سمت توسعه این موتورهای هوش مصنوعی قوی که الان شاهد هستیم. مثال بارز آن چت 4.0 GPT‌ است که شاهد هستیم ربات‌های مسلط بر گفتار و نوشتار و هم ربات‌های مبتنی‌بر تصویر رواج پیدا کرده و مردم از آنها استفاده می‌کنند. یکی از جدیدترین نسل‌های محصولات مبتنی‌بر هوش مصنوعی ربات‌های هوش مصنوعی هستند که با استفاده از داده‌هایی که ورودی از کاربر است، خروجی‌های مبتنی‌بر هوش مصنوعی است و بر عرصه یادگیری ماشین تولید شده را در اختیار کاربر می‌گذارند. این یک مدل گفتار و نوشتاری است، در واقع ربات زبانی است. مدل‌های دیگر این ربات در حوزه تصویر و عکس و ویدئو و دستیار صوتی وجود دارند. اساسا ظرفیت پردازشی که نیاز است، پیش‌نیازهایی که وجود دارد تا چنین محصولاتی متولد شود. علی‌رغم ظرفیت‌های قابل توجه و ارزشمندی که در حوزه هوش مصنوعی در شرکت‌های تحلیل متن به گفتار و گفتار به متن فعالیت می‌کنند و همچنین در حوزه تحلیل و پردازش تصویر کار می‌کنند و هم در حوزه ویدئو در کشور، برای اینکه بتواند محصولات نسل جدید متولد شود از یک سو به زیرساخت یکپارچه و تجمیعی کلان‌داده نیاز داریم و هم به بحث مشکلی می‌رسیم که در زیرساخت‌های سخت‌افزار و ذخیره‌سازی و فضای ابری داریم. حداقل 5-4 سالی است که چنین ضعفی وجود دارد و روند توسعه آن در خیلی از کشورها شروع شده ولی در کشور ما به‌نظر می‌رسد این قضیه نادیده گرفته شده است. اگر بخواهم دقیق‌تر صحبت کنم در بحث هوش مصنوعی آن چیزی که بدان اکتفا کردیم تولید مقالات و اسناد بوده است. مساله دیگری که خیلی اهمیت دارد زیرساخت داده کشور است. در طول یک دهه اخیر مساله یکپارچه‌سازی داده، مالکیت داده، اشتراک‌گذاری داده‌های دولتی و ملی و امکان استفاده تجاری کسب‌وکارها از این داده‌ها را نتوانستیم فراهم کنیم. این یکی از مهم‌ترین محورهایی است که در اکوسیستم نوآوری در سراسر جهان کسب‌وکارها روی آن سرمایه‌گذاری می‌کنند و هم به لحاظ توسعه اقتصادی و هم به‌لحاظ توسعه بازار کار نوآوری و اشتغال و سایر مزایایی که می‌تواند برای کاربران و دولت و بخش خصوصی داشته باشد، خیلی اثربخش و برجسته است، ولی در کشور ما شاهد هستیم همچنان مشخص نیست؛ زیرساخت داده نهادهای دولتی به یک اندازه از بلوغ نرسیده و نهادها عدم‌تعادلی در گپ و شکاف به لحاظ کیفیت و نحوه مدیریت داده‌ها دارند. بحث شکاف و عدم‌تعادل زمانی خود را بیشتر نشان می‌دهد که بخش خصوصی یا استارتاپ‌های ما بخواهند از این داده‌ها برای خلق ارزش استفاده کرده، این داده‌ها را بازیابی کنند و در چرخه مجدد قرار دهند و مجددا از آنها استفاده کرده و خدماتی روی آنها تعریف کنند ولی کاملا رویکرد مقطعی و سلیقه‌ای است. هر توفیق و اتفاق مثبتی در این حوزه افتاده غالبا مبتنی‌بر رویکردی سیستماتیک و یکپارچه نبوده است. اگر قائل به توسعه شبکه ملی اطلاعات هستیم اینجا یکی از مصادیق شبکه ملی است یعنی شبکه ملی به این معنا که یکپارچه‌سازی داده‌ها اتفاق افتد، به این معنا که فرصت در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد که بتواند به‌صورت ارگانیک و بدون نیاز به تعامل چانه‌زنی‌های غیرضروری از این داده‌ها استفاده کرده و خلق ارزش کند. موضوع سندباکس‌ها در کشور یکی از مصادیق این قضیه هستند که عملا نتوانستیم به یک جمع‌بندی موفقیت‌آمیزی برسیم. روش‌ها و استراتژی‌های نوآور دیگری نیز برای تجاری‌سازی و آزادسازی داده‌ها برای استفاده در بخش خصوصی، اهداف تجاری و توسعه زیست‌بوم کسب‌وکارهای نوپا وجود دارد. با این همه، ما همچنان برنامه و قانونی در این حوزه و به تبع آن رشد قابل‌توجهی در این حوزه نداریم.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰