بازداشت عمران‌خان، دلایل داخلی و کمین آمریکا برای وارد آوردن ضربه کاری به اسلام‌آباد
روز گذشته (جمعه) دادگاه عالی اسلام‌آباد با صدور حکمی اعلام کرد، «عمران‌خان»، نخست‌وزیر پیشین این کشور را به قید وثیقه برای دو هفته آزاد کرده است.
  • ۱۴۰۲-۰۲-۲۲ - ۲۳:۰۰
  • 00
بازداشت عمران‌خان، دلایل داخلی و کمین آمریکا برای وارد آوردن ضربه کاری به اسلام‌آباد
امضای بایدن پای آشوب اسلام‌آباد
امضای بایدن پای آشوب اسلام‌آباد

  روز گذشته (جمعه) دادگاه عالی اسلام‌آباد با صدور حکمی اعلام کرد، «عمران‌خان»، نخست‌وزیر پیشین این کشور را به قید وثیقه برای دو هفته آزاد کرده است. عصر پنجشنبه، این دادگاه بازداشت عمران‌خان را «غیرقانونی» دانسته بود. دستگیری رهبر حزب تحریک‌انصاف پاکستان در روز سه‌شنبه موجی از اعتراضات سراسری را در این کشور برانگیخت که باعث حمله طرفداران او به ساختمان‌های دولتی و حتی خانه ریاست ارتش شد. در این التهابات دست‌کم 11 تن کشته و 2500 نفر ازجمله چند عضو برجسته حزب تحریک‌انصاف توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند.  درخصوص وقایع اخیر پاکستان که ریشه در تحولات یک سال پیش دارد نکاتی وجود دارد.
1 بیست‌ویکم فروردین سال گذشته عمران خان، نخست‌وزیر پاکستان در یک صف‌آرایی گسترده داخلی و خارجی برکنار شد. در این صف‌آرایی آمریکا، ارتش پاکستان و اپوزیسیون این کشور به رهبری شهباز شریف رئیس «مسلم لیگ» و بلاول بوتو زرداری رهبر «حزب مردم پاکستان» حضور داشتند و موفق شدند با خریداری رای نمایندگان پارلمان و همراهی دیوان عالی، وی را برکنار سازند. 
پیش از برکناری عمران خان، دونالد لو معاون وزارت خارجه آمریکا در امور مربوط به آسیای جنوبی و مرکزی نامه‌ای از شورای امنیت ملی کشورش را به سفارت پاکستان در واشنگتن تحویل داده بود که در آن از دولت عمران خان خواسته شده بود دربرابر تحرکات پیش روی اپوزیسیون در پارلمان برای ساقط ساختن‌شان، مقاومت نکنند. 
در آن برهه عمران خان چند اقدام بزرگ برخلاف خواست آمریکا برداشته بود. او قصد داشت مانند اردوغان میان قدرت‌های شرقی و غربی دست به بازی بزند اما حضورش در مسکو درست در نخستین روز حمله روسیه به اوکراین، آمریکا را خشمگین ساخت؛ سفری که به همین دلیل مورد مخالف رئیس‌وقت ستاد ارتش پاکستان قرار داشت. نخست‌وزیر پیشین پاکستان در قضیه افغانستان نیز برخلاف خواست آمریکا حرکت کرد و باعث شد قدرت در این کشور به‌طور کامل در دستان طالبان قرار گیرد. 
بسیاری برکناری عمران خان را به مسائل اقتصادی و اجرایی نشدن قول‌های وی مربوط می‌دانند اما نمونه‌های زیادی از چنین سرانی در جهان وجود دارند که همچنان بی‌مناقشه بر سر کارند. از این رو ساقط شدن دولت پیشین پاکستان بیشتر از آنکه ناشی از مسائل داخلی باشد، متاثر از مداخلات خارجی بود. 
2 مهار عمران خان در مرحله کنونی به‌دلیل افزایش محبوبیت او ضرورت بیشتری یافته است. شاخص‌ها و شرایط نشان می‌دهند درصورت برگزاری انتخابات او پیروز خواهد شد. آخرین انتخابات پارلمانی پاکستان در سال 2018 برگزار شده و با توجه به دوره پنج‌ساله این نهاد در پاکستان، سال جاری باید شاهد برگزاری انتخابات برای دوره بعدی باشد. نواز شریف، نخست‌وزیر پاکستان می‌گوید انتخابات آتی پس از ماه آگوست (مرداد و شهریور) برگزار خواهد شد. عمران خان به‌دلیل برکناری‌اش به دستور آمریکا در جامعه پاکستان به محبوبیتی دوچندان دست یافته و دولت فعلی نیز به‌دلیل مشکلات حل‌نشده اقتصادی تا زمان برگزاری انتخابات، منفورتر خواهد شد. 
براساس نظر‌سنجی چندماه قبل موسسه گالوپ که در چهار ایالت و در مناطق شهری و روستایی پاکستان انجام شده است، پاکستان با 61 درصد بیشترین محبوبیت را در میان سیاستمداران پاکستانی دارد. محبوبیت نواز شریف و بلاول بوتو رقبای وی تقریبا نیمی از میزان محبوبیت اوست.  رشد یک‌ونیم برابری محبوبیت خان از 40 به 61 درصد طی یک‌سال و نزدیکی موعد برگزاری انتخابات پارلمانی برای رقبای او به‌معنای ضرورت یافتن حل مساله به هرشکل ممکن بود. از این رو بود که بازداشت عمران‌خان انجام شده و در ادامه امکان بازداشت خانگی وی و حتی تبعیدش درصورت فراهم شدن شرایط، محتمل است. 
3 ارتش پاکستان ضامن بقای این کشور است و این وظیفه را به‌خوبی انجام داده است. علی‌رغم خشم مردم از مداخلات فراوان و زیانبار ارتش در سیاست، این نهاد به‌دلیل نقشش در حفظ امنیت کشور همچنان قادر به جلب محبوبیت در جامعه و طبقه سیاسی پاکستان است. ارتش پاکستان دو هدف عمده برای خود تعریف کرده است که شامل «حفظ کشور از فروپاشی» و «دخالت در سیاست برای حفظ ثبات کشور» می‌شود که هدف دوم در ادامه و دنباله هدف نخست قرار دارد. از این دو، مورد نخست عمیق‌تر، مهم‌تر و مشروع‌تر است. مورد دوم اما سطحی، مناقشه‌برانگیز و البته توجیهی به‌نظر می‌رسد. بر همین اساس، مردم و طبقه‌ای از سیاستمداران به‌دنبال تک هدف ساختن ارتش و اجبار آن به عقب‌نشینی از هدف دومش هستند. 
ارتش طی یک‌دهه گذشته عقب‌نشینی بزرگی در سرنگونی دولت‌ها داشته اما با برکناری عمران خان بازگشت زیانبار خود به عادت پیشینش را آشکار ساخت، هرچند این تغییر دولت نه به شکل کودتایی نظامی، بلکه با اتکا به نهادهای قانونی صورت گرفت. باید دید ارتش بار دیگر از مساله «دخالت در سیاست برای حفظ ثبات کشور» عقب‌نشینی می‌کند یا خیر. عمران خان تلاش دارد ارتش را وادار به چنین اقدامی کند؛ درست مانند اردوغان که چنین کاری را در ترکیه به انجام رساند. 
4 عمران خان ضمن محبوبیت در میان مردم، طبقه‌ای از سیاستمداران کارکشته را همراه خود داشته و از محبوبیت در میان رده‌های میانی و پایین ارتش و همچنین حمایت برخی کادرهای بالایی این نهاد برخوردار است. این ویژگی‌ها نشان می‌دهد عمران خان قدرت زیادی در رقابت‌ها دارد؛ برخلاف بسیاری از بازیگران سیاسی که فاقد این ویژگی‌ها بوده‌اند. عمران خان با اتکا به این ویژگی‌ها بود که پیش از ساقط شدن تلاش کرد یکی از متحدان خود را به ریاست ستاد ارتش بگمارد. این موضوع نشان می‌دهد وی پدیده‌ای نادر و بسیار قابل‌توجه در پاکستان است که نمی‌توان او را دست‌کم گرفت. 

  مداخلات خارجی اثرگذار 
آغاز منازعه کنونی در پاکستان با ساقط کردن دولت عمران خان با دستور آمریکا صورت گرفت و تداوم آن نیز براساس خواست واشنگتن است. در این خصوص نکاتی وجود دارد. 
1- آمریکا هدف عمده‌ای علیه کشورهای اسلامی در ذهن دارد که با وجود اهداف کوتاه‌مدتی که متناقض با این هدف به‌نظر می‌رسند، درحال پیگیری آنهاست. هدف عمده آمریکا تجزیه کشورهای اسلامی به کشورها یا واحدهای کوچک‌تر است که پاکستان نیز بیرون از دایره آن قرار نمی‌گیرد. بااین‌حال واشنگتن در هدف کوتاه‌مدتی که در تناقض با هدف بلندمدتش به‌شمار می‌رفت، در دوران جنگ سرد برای آنکه مانع از حرکت شوروی به سمت جنوب و آب‌های گرم شود، از پاکستان حمایت‌های گسترده‌ای داشت. 
امروز با تغییر شرایط، آمریکا برخلاف گذشته که به‌دنبال تعویق موقت هدف عمده‌اش برای تجزیه پاکستان بود، دلایل زیادی برای تسریع در آن دارد. برای مهار چین، پاکستان باید متلاشی یا حداقل بی‌ثبات شود التهاب در پاکستان می‌تواند ابتکار کمربند-جاده چینی‌ها را دچار چالش کند. باید توجه داشت این التهاب باید به‌گونه‌ای باشد که با کمک چین، بحران قابل عبور نباشد، به‌عنوان مثال اگر بحران تک‌شاخه‌ای و مالی باشد، شاید اسلام‌آباد با کمک پکن بتواند از آن عبور کند اما اگر ابعاد گسترده و چشم‌انداز تیره باشد، چین نه کمک می‌کند و نه کمک‌هایش موثر خواهد بود. 
در وهله دوم از نگاه آمریکا، مهار چین از مسیر هند عبور می‌کند و تقویت دهلی نو نیز در گرو عبور این کشور از چالش پاکستان است. پاکستان به‌خودی‌خود دشمن هند است و دیگران مانند چین نیز برای مهار هند، از تقویت پاکستان بهره می‌گیرند. وضعیت منطقه‌ای نیز نشانگر نزدیکی بیش از اندازه دهلی‌نو و واشنگتن است. یکی از دلایل وابستگی و نیاز هند به روسیه، بهره‌گیری از توان این کشور برای موازنه چین و پاکستان بوده است. این مساله ریشه در جنگ سرد دارد و پس از آن نیز تداوم داشته است. با وقوع جنگ اوکراین و نزدیک‌تر شدن چین و روسیه و حرکت‌شان به‌سمت ائتلاف، هند علی‌رغم بهره‌گیری از ظرفیت‌های همکاری با روسیه که افزایش نیز یافته است، قادر به استفاده پیشین از مسکو نیست. روس‌ها به‌دلیل گرفتاری در جنگ اوکراین حتی در تحولات قفقاز نیز به حاشیه رفته‌اند و دیگر توانی برای بازیگری مناسب در پاکستان ندارند و از سوی دیگر به‌دلیل وابستگی رو به رشدشان به پکن، قادر به اقدام به نفع هند در این خصوص نیستند. 
از این رو فارغ از مناسبات جهانی که هند در آنها ذهنیت مخصوص به خود را دارد و بر همین مبنا به تحریم‌ها علیه روسیه نپیوسته و دربرابر آمریکا مقاومت می‌کند، در تحولات منطقه‌ای برخلاف چنین مسائلی، نزدیکی میان دهلی‌نو و واشنگتن زیاد خواهد بود. امروز در مناسبات منطقه‌ای آمریکا و هند بیشتر از گذشته به یکدیگر نیاز دارند. 
در وهله سوم، پاکستان کشور مسلمانی است که می‌تواند روابط مناسب و گسترده‌ای با ایران برقرار ساخته و تهران از جمعیت مسلمان این کشور بهره‌گیری کند. برخلاف عراق که در دوره رژیم بعث محل جنگ با ایران بود و حتی ترکیه که تنش‌هایی با ایران دارد، روابط با پاکستان فاقد نقطه تاریکی به نام جنگ و درگیری مسلحانه بزرگی بوده است. این مساله نشان می‌دهد پاکستان در وضعیت کنونی‌اش فاقد هرگونه ظرفیت برای ایفای نقش‌های تاکتیکی موقت توسط آمریکاست و همین موجب‌شده تمام تلاش واشنگتن بر زمینه‌سازی برای تضعیف و سپس تجزیه این کشور قرار گیرد. 
2- تمام آنچه در پاکستان رخ می‌دهد زیر سر آمریکا نیست اما واشنگتن تلاش دارد آنها را طبق اهداف خود به آرایش درآورد. این تلاش‌ها به این معنی است که حتی جناح‌های مخالف واشنگتن نیز امکان دارد دست به اقدامی بزنند که در راستای اهداف آمریکا قرار دارد؛ به همین دلیل اگر عمران خان با وجود ساقط شدنش توسط واشنگتن به‌سمت فرو بردن کشور به درگیری‌های تاریک قدم بردارد، ناخواسته به‌نفع آمریکایی‌ها بازی کرده است. 
3- آمریکا قصد دارد از فعل‌وانفعالات کنونی پاکستان در راستای منویات خود بهره گیرد. وضعیت بی‌ثبات پاکستان، می‌تواند اسلام‌آباد را به امتیازدهی بیشتر به واشنگتن بکشاند؛ به‌ویژه در تامین سلاح برای اوکراین. پاکستان پس از سرنگونی عمران خان که در روز نخست تهاجم به اوکراین در مسکو حضور داشت، به تامین‌کننده مهمات برای اوکراین به‌ویژه در حوزه گلوله‌های توپخانه تبدیل شده است. 
در میان متحدان آمریکا برخی کشورهایی که با شرایط ویژه جنگی مواجه بوده‌اند، دست به انباشت تسلیحات و مهمات زده‌اند. پاکستان یکی از همین کشورهاست که برای مقابله با هند و مبارزه با جدایی‌طلبان همواره ذخایر گسترده‌ای در اختیار دارد؛ درحالی‌که بسیاری از متحدان آمریکا در اروپا و آمریکای لاتین به‌دلیل بهره‌گیری از آرامش مهمات اندکی ذخیره کرده‌اند. از سوی دیگر اوکراین بیشتر از هرچیز، به سلاح‌های ساده‌تر برای تجهیز نفرات زمینی خود نیاز دارد؛ تسلیحاتی که در پاکستان می‌توانند به اندازه زیادی یافت شوند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰