در انتقام ترور فرماندهان مقاومت، روز گذشته (چهارشنبه) پس از دوسال موشک‌های مقاومت بار دیگر به تل‌آویو رسیدند. پایتخت رژیم‌صهیونیستی آخرین بار در جریان جنگ 11 روزه ماه می‌2021 مورد اصابت موشک‌های مقاومت قرار گرفته بود.
  • ۱۴۰۲-۰۲-۲۰ - ۲۳:۱۶
  • 00
موشک در لانه موش‌ها

سیدمهدی طالبی، خبرنگار:در انتقام ترور فرماندهان مقاومت، روز گذشته (چهارشنبه) پس از دوسال موشک‌های مقاومت بار دیگر به تل‌آویو رسیدند. پایتخت رژیم‌صهیونیستی آخرین بار در جریان جنگ 11 روزه ماه می‌2021 مورد اصابت موشک‌های مقاومت قرار گرفته بود. سابقه نخستین حمله به این شهر به یک دهه قبل می‌رسد. با انجام این حمله، عملا مرحله تنش‌ها به پایان رسیده و مرحله جنگ آغاز شده است. 
نیروهای مقاومت تا غروب روز چهارشنبه، بیش از 300 راکت به سمت سرزمین‌های اشغالی پرتاب کرده‌اند که اغلب علیه شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف غزه صورت گرفته است. این اقدام پس از آن صورت گرفت که رژیم‌صهیونیستی بامداد روز سه‌شنبه در تهاجم هوایی سنگین به نوار غزه با استفاده از 40 جنگنده دست به ترور 3 تن از فرماندهان ارشد سازمان جهاد اسلامی زد. در این حملات همسران و فرزندان این فرماندهان نیز به شهادت رسیدند. تعداد کل شهدای حملات روز سه‌شنبه 13 نفر بود که 4 نفر از آنان کودک هستند. حملات روز چهارشنبه صهیونیست‌ها موجب شده تعداد مجموع شهدا به 20 تن برسد. 
با وجود دریافت ضربه اولیه، نیروهای مقاومت با ایجاد تاخیر 24 ساعته در پاسخ باعث شدند تا مقامات و دستگاه‌های رژیم در تلاش برای تشخیص نحوه پاسخگویی فلسطینی‌ها، فشار سنگینی را از لحاظ روانی متحمل شوند. حالا با تاخیر تخریبگرانه نیروهای مقاومت، حمله به تل‌آویو نشان می‌دهد صهیونیست‌ها روزهای گرمی پیش‌رو دارند. 
در ادامه این گزارش تلاش شده نکاتی مهم پیرامون تبعات وقوع جنگ بر رژیم‌صهیونیستی مورد اشاره قرار گیرد. 

 تبعات سیاسی
1. یکشنبه هفته گذشته پس از شهادت خضر عدنان عضو سازمان جهاد اسلامی در زندان‌های رژیم، این گروه بیش از 100 راکت به سمت شهرک‌های صهیونیست‌نشین اطراف غزه پرتاب کرد که با پاسخ بی‌اثر تل‌آویو مواجه شد. ارتش رژیم به درخواست نتانیاهو در پاسخ به‌گونه‌ای غزه را گلوله‌باران و بمباران کرد که تلفاتی که موجب انتقام‌جویی مقاومت غزه شود، به بار نیاید. این اقدام موجب برانگیختن خشم تندروهای عضو کابینه رژیم شد. ایتمار بن گویر وزیر امنیت ملی در اعتراض به وزرای حزبش در دولت و نمایندگانش در پارلمان دستور داد از حضور در جلسات خودداری کنند. این اقدام مقدمه‌ای بر آغاز فرآیند خروج وی از ائتلاف دولتی و فروپاشی آن بود. به همین دلیل نتانیاهو تصمیم گرفت برای کسب رضایت این دسته از متحدانش، ضمن پاسخ به جهاد اسلامی به «سیاست ترور» که مورد علاقه و درخواست بن گویر بود، روی آورد. 
نتانیاهو جنگ را برای کسب رضایت تندروهای دولتش آغاز کرده است اما با توجه به عدم توانایی او در فیصله‌بخشی موفق به جنگ‌ها، او مجبور خواهد شد بار دیگر بی‌ دستاورد این جنگ را ترک کرده و شکست را بپذیرد. این اتفاق همان لحظه‌ای‌ است که تندروها را بار دیگر به صف‌آرایی در ائتلاف دولتی علیه نتانیاهو خواهد کشاند، زیرا آنان پایان دادن به جنگ علیه غزه در‌صورتی‌که همچنان احتمال پرتاب راکت از این منطقه وجود داشته باشد را شکست تلقی می‌کنند. مواجهه نتانیاهو با چنین مخالفت‌هایی می‌تواند به طولانی‌تر شدن جنگ منجر شود اما رژیم ظرفیت محدودی برای تحمل تبعات جنگ دارد. با اتمام توان تحمل رژیم، تندروها در برابر نتانیاهو فعال شده و بار دیگر او را در معرض فشاری تعیین‌کننده قرار خواهند داد. نتانیاهو در مرحله اتمام ظرفیت رژیم چاره‌ای جز پذیرش پایان جنگ نخواهد داشت. در چنین شرایطی، تندروها با متهم کردن مجدد نتانیاهو به نشان دادن ضعف در برابر فلسطینی‌ها، قهر و خودداری از شرکت در جلسات را کلید زده و در مرز خروج از ائتلاف قرار خواهند گرفت. 
باید توجه داشت درصورت شکست نتانیاهو، تندروها با توجه به بی‌تجربگی سیاسی و تحریک‌پذیری بالا، احتمال دارد برای آنکه شکست را بر گردن نتانیاهو بیندازند تا کارنامه خود و احزاب راست‌گرای‌شان را از شکست مبرا سازند، از دولت خروج کرده و رژیم را در معرض ششمین انتخابات زودهنگام پارلمانی از سال 2019 قرار دهند. 
2. نتانیاهو تقریبا 15 سال قدرت را در رژیم قبضه کرده است. در این میان نخست‌وزیری‌های کوتاه و چند ماهه نفتالی بنت و یائیر لاپید قابل اعتنا نیست. در چنین وضعیتی، دیگران به دلیل دورماندن از قدرت، به توانمندی سیاسی قابل‌توجهی دست نیافته و هربار نیز که به آن نزدیک شده‌اند، با حملات مداوم نتانیاهو و دیگران ناکام مانده‌اند. مشکل کنونی رژیم را نمی‌تواند در این مساله دانست که «نتانیاهو قدرتمندترین سیاستمدار رژیم است» بلکه مشکل آنجاست که او «تنها» سیاستمدار قدرتمند در تل‌آویو است. او با اقتدارگرایی‌اش و حمله به مخالفان مانع از انباشت تجربه و ساختارمند شدن دیگر جناح‌ها و دیدگاه‌ها در رژیم شده و خود تنها راه‌حل تل‌آویو باقی مانده است. در این شرایط اگر نتانیاهو به‌عنوان یگانه راه‌حل، تضعیف شده یا شکست بخورد، برای رژیم گران و برای شخص او گران‌تر تمام خواهد شد. 
3. شکست نتانیاهو در جنگ، در وضعیتی که شکافی جدی در ساختار رژیم ایجاد شده و متحدان راست‌گرای افراطی نتانیاهو ارتش را پایگاه چپ‌ها می‌دانند، می‌تواند طبقات نظامی و سیاسی را به برکناری وی رضایتمند ساخته و باعث استفاده اپوزیسیون شود. 

 تبعات داخلی 
1. در جنگ سیف القدس (2021) با توجه به موشک‌باران از سمت جنوب و همچنین از شمال، تمام پناهگاه‌ها در رژیم گشوده شد و زندگی 6 میلیون نفر از شهروندان تحت‌تاثیر قرار گرفت. در این جنگ نیز به نظر می‌رسد با هدف گرفته شدن مراکز جمعیتی رژیم و تشدید احتمالی تنش‌ها در جبهه شمال، این قضیه بار دیگر تکرار شده و رژیم در اغمای سراسری قرار گیرد. 
2. در نبرد سیف‌القدس بسیاری از صهیونیست‌های ساکنان جنوب در اطراف غزه و منطقه بئرالسبع به سمت مرکز سرزمین‌های اشغالی گریختند. بازگشت مجدد تنش‌ها به «استان جنوب» که در سال 2021 و 2022 نیز شاهد جنگ بوده، می‌تواند مهاجرت‌های موقت را به دائمی تبدیل کند. 
در سمت شمال نیز تنش‌ها می‌تواند همانند جنوب موجی از مهاجرت‌های دائمی به سمت مرکز رژیم بیافریند. این منطقه در جنگ 2021 شاهد پرتاب راکت بود و به دلیل راکت باران تقریبا یک ماه قبل از سمت لبنان، در جنگ کنونی نیز در معرض خطر جدی است. 
در کنار تشدید مهاجرت‌های داخلی و تبدیل آنها از موقت به دائم، مهاجرت معکوس به خارج از فلسطین اشغالی نیز شاهد رشد خواهد بود. 

 تحولات نظامی
1. هنگامی که موشک‌ها به تل‌آویو می‌رسند، احتمالا درگیری طولانی‌تری نسبت به تنش‌های یک تا سه‌روزه پیش روست. 
2. شلیک موشک‌ها به‌سمت تل‌آویو، به‌عنوان سقف تنش به‌حساب می‌آمد و در این صورت دیگر اقداماتی که تصور می‌شد برای تشدید تدریجی تنش مدنظرند، در معرض اجرای سریع‌تر قرار خواهند گرفت. نیروهای محور مقاومت پیش‌تر با خودداری از هدف قرار دادن تل‌آویو در روزهای اولیه جنگ تلاش می‌کردند از این قضیه به‌عنوان کارت برنده استفاده کنند تا رژیم برای کشیده نشدن جنگ به پایتختش، حاضر به امتیازدهی شود. با صورت گرفتن حمله علیه تل‌آویو، تحرکات زمینی در اطراف غزه مانند پرتاب موشک ضدزره به نیروهای صهیونیست مستقر در مرزهای غزه یا حمله علیه تاسیسات دریایی، محتمل‌تر شده است. 
3. تلاش محور مقاومت برای اتصال جبهه‌ها، برجسته شدن نیروهای مقاومت یمن در تهدید رژیم و وجود سابقه هدف قرار دادن کشتی‌های تجاری‌شان باعث شده انجام چنین حملاتی در اقیانوس هند، تنگه باب‌المندب و دریای سرخ از احتمال بالایی برخوردار باشند. 

در تابستان سال 2021 غرب ادعا کرد که نفتکش «مرسر استریت» متعلق به یک سرمایه‌دار صهیونیست، از مبداء یمن در سواحل عمان هدف پهپاد قرار گرفت. در جریان جنگ کنونی، یمن نقطه‌ای مهم در اعمال فشار دریایی علیه رژیم است. 
4. کرانه باختری از جهاتی نسبت به نوار غزه دارای اهمیت بیشتری در نبرد با صهیونیست‌هاست. در سلسله درگیری‌هایی که تقریبا یک‌ماه پیش در کمتر از یک‌هفته رخ داد، دست‌کم 7 صهیونیست در این منطقه به هلاکت رسیدند و 15 نفر دیگر زخمی شدند. این عملیات‌ها به‌صورت تیراندازی و زیرگیری خودرویی صورت گرفت و با کمترین نیروی انسانی و تجهیزات مادی موفق شد تلفاتی به صهیونیست‌ها وارد سازد که نوار غزه در جنگ‌ها نیز به رژیم وارد نساخته است. از سوی دیگر کرانه باختری در تحولاتی که از جنگ سیف‌القدس شدت یافتند، به‌مرور بخش بزرگ‌تری از ارتش رژیم را به خود مشغول کرد که امروز به 70 درصد توانش می‌رسد. این درحالی است که جنگ با غزه توان مشغول‌سازی چنین بخش عظیمی از ارتش رژیم را تاکنون نداشته باید درنظر داشت کرانه نه با جنگ، بلکه تنها با درگیری‌های جسته‌وگریخته این میزان از ارتش را به خود مشغول کرده است. 
با توجه به این میزان از اهمیت، گسترش ارسال و تولید سلاح در کرانه، رشد میزان مسلح‌سازی فلسطینیان و افزایش تعداد گروه‌های مقاومتی جدید، این منطقه به نقطه‌ای قطعی در مبارزه با رژیم تبدیل شده است. به‌عبارتی دیگر نه جبهه لبنان و نه جبهه جنوب در غزه، قادر به وارد آوردن ضرباتی نهایی‌کننده به رژیم نیستند، مگر کرانه باختری که درصورت شورش، رژیم را در آستانه فروپاشی قرار خواهد داد. 
بر همین اساس جدای از تلاش برای تقویت کرانه باختری، تلاش‌هایی برای اثرگذاری و پشتیبانی خارجی از این منطقه نیز توسط محور مقاومت صورت گرفته است. در جریان جنگ سیف‌القدس بود که یک پهپاد وارد منطقه کرانه باختری شد. مقامات صهیونیست مدعی بودند این پهپاد از سوریه برخاسته است. با وجود این ورود پهپاد به کرانه باختری و شلیک تنها چند راکت از سمت لبنان در حین جنگ سیف‌القدس تنها برای هشدار و نه عملیات صورت گرفت. بااین‌حال به‌نظر می‌رسد در سایه تحولات صورت‌گرفته و وخامت اوضاع در رژیم، این بار عملیات‌هایی واقعی در کرانه باختری علیه مراکز استقرار ارتش رژیم صورت گیرد. درپی چنین حملاتی، فلسطینیان کرانه باختری برای مبارزه انرژی بیشتری گرفته و نظامیان صهیونیست نیز به‌دلیل مواجهه با احتمال حملات از آسمان، با ترس و سرعت کمتری ماموریت‌های خود را به انجام خواهند رساند. 
5. هرجنگی می‌تواند مانند زلزله، دارای پیش‌لرزه و پس لرزهایی باشد. طبیعتا در جنگ‌های بزرگ‌تر، این موارد نیز قابل‌اعتنا خواهند بود. درحالی‌که تا یک‌دهه قبل تنها در جنگ‌های تحمیل‌شده علیه غزه، شهرک‌های صهیونیست‌نشین راکت‌باران می‌شدند، طی دست‌کم 5 سال اخیر، در تنش‌های معمول نیز راکت‌باران صورت گرفته و به‌مرور افزایش یافته است، به‌عنوان مثال سازمان جهاد اسلامی که در تنش‌های اواخر دهه 2010 خود با رژیم دست به پرتاب 2 تا 4 راکت می‌زد، در هفته گذشته بیش از 100 راکت پرتاب کرد. 
هنگامی که جنگ فعلی میان غزه و رژیم به پایان برسد، با توجه به ابعاد جنگ و پیش‌لرزه‌هایش، پس‌لرزه‌های آن نیز بزرگ خواهد بود؛ مساله‌ای که نشان می‌دهد سایه تعطیلی و تنش از بالای سر شهرک‌های صهیونیست‌نشین رخت برنمی‌بندد. 
6. امروز 70 درصد از استعداد ارتش رژیم در کرانه باختری گرفتار شده است. مجبور ساختن رژیم به تقویت نیروهای زمینی‌اش در غزه می‌تواند فشار را از کرانه بردارد و موجب آزادی عمل بیشتر در این جبهه برای عملیات‌های مسلحانه و خودرویی شود. درپی آن جبهه جنوب لبنان و سوریه نیز آزادی عمل بیشتری خواهند یافت. درکنار پرتاب راکت و پهپاد از جبهه شامات، عملیات‌های نفوذ نیز قابل‌تصور است. عملیات بمب‌گذاری در چهارراه «مجدو» واقع در شمال فلسطین اشغالی که تنها 3 ماه قبل صورت گرفت و در آن رژیم، نیروهای مقاومت لبنان را به نفوذ دادن یک نیروی خود به فلسطین‌اشغالی برای عملیات متهم ساخت، می‌تواند بار دیگر تکرار شود. 
7. پرتاب 4هزار راکت در جنگ سال 2021 باعث شد بسیاری از ذخایر موشک‌های تامیر سامانه گنبد آهنین رژیم، مصرف شوند. این کمبود به اندازه‌ای خطرناک بود که دولت جو بایدن، طی چندماه بعد، یک میلیارد دلار برای جبران این ذخایر در اختیار رژیم قرار داد. 
درحال‌حاضر آمریکا درگیر جنگ اوکراین است و حتی 3 هزار کانتینر از انبارهای تسلیحاتی خود در سرزمین‌های اشغالی را نیز به اوکراین ارسال کرده است. جبهه غرب ضمن نیاز برای ارسال سلاح به اوکراین، خود نیز درحال افزایش تسلیح نیروهای مسلح‌شان هستند. تمام این مسائل باعث می‌شود آمریکا در سال 2023، منابع کمتری نسبت به سال 2021 برای کمک نظامی به رژیم داشته باشد. 
8. کاهش سرعت پرساختن ذخایر موشک‌های گنبد آهنین به‌دلیل گرفتاری آمریکا، می‌تواند صهیونیست‌ها را در درگیری‌های بعدی محتاط‌تر کند. این احتیاط باعث خواهد شد صهیونیست‌ها با تنش‌های گرم و فروجنگی متعددی مواجه شوند. 

  تحولات منطقه‌ای 
1. پس از آنکه در پیمان صلح ابراهیم در سال 2020، امارات و بحرین به عادی‌سازی روابط خود با رژیم پرداختند، جنگ سال 2021، علی‌رغم فشارهای آمریکا موجب تردید دیگر دولت‌ها در جهان اسلام و عرب در پیوستن به این پیمان شد. امروز در شرایطی که از فشار آمریکا کاسته شده و در سایه برقراری روابط میان ایران و عربستان وضعیت منطقه تغییر کرده است، بروز جنگی بزرگ در فلسطین اشغالی می‌تواند میخی بر تابوت عادی‌سازی باشد و حتی پیمان گذشته و ارتباطات کم عمق پیشین را نیز با مشکل مواجه کند. 
2. با توجه به ریشه‌های جهادی، سازمان جهاد اسلامی فلسطین و حتی حماس در سراسر جهان اسلام، دارایی‌های خارجی رژیم نیز تحت‌فشار شدید قرار خواهند گرفت. روز سه‌شنبه پس از ترور فرماندهان مقاومت کنیسه جزیره جربه مورد حمله یک نظامی تونسی قرار گرفت که درپی آن دو زائر خارجی این کنیسه کشته شدند. 

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰