تا وقتی که به ترسیم رویاهات ادامه بدی، این فرصت را داری که اونها رو به واقعیت تبدیل و یکییکی لمسشون کنی. برای باور کردن این موضوع فقط کافیه توجه شما رو به یک اسم جلب کنیم؛ «حسین طیبی» کاپیتان تیم ملی فوتسال ایران! کسی که همین سه شب قبل با تیم پالما به قهرمانی لیگ قهرمانان فوتسال اروپا رسید.
تو فوتبال ایران اونطور که باید، به این افتخار توجه نشد. اما ای کاش فراموش نکنیم تو فوتبالی که مدیریت نداره، خبری از var نیست، پر از حاشیه و جنجاله، تو فوتبالی که حتی زیرساخت برای حضور مناسب بانوان و خانوادهها تو ورزشگاه نداره و شاید بهتره بگیم تو فوتبالی که عملا هیچی نداره، این معدود ستارههای این رشته هستن که به تنها دلخوشی مردم تبدیل شدن. درخشش طارمی تو پورتو یا علیرضا جهانبخش تو فاینورد یا عملکرد سردار آزمون تو لورکوزن، توی چند ماه اخیر تنها اتفاق مثبت فوتبال ما بوده. قهرمانی حسین طیبی تو لیگ قهرمانان فوتسال اروپا هم یکی دیگه از این افتخارات مهم و تاریخی بود که دل خیلیها رو شاد کرد. این پسرای دوست داشتنی فوتبال ایران با تلاش و عملکرد خودشون کمی از غم مصیبتهای فوتبال ایران رو برای مردم کم میکنن .مدیریت ضعیف تو ایران روی اعصاب هوادارای فوتبال در حال پیادهرویه اما همین که عکس درخشش حسین طیبی و طارمی تو فضای مجازی و صفحات اصلی یوفا و لیگ قهرمانان اروپا میاد، یه لحظه همه ما میچسبیم به سقف آسمون. حالا حسابش رو بکنین که همینا هم نباشن.
این یک حقیقت تلخه؛ ما با فوتبال و فوتسالی روبهرو هستیم که باید نگران دوران پساطارمی، طیبی، آزمون و ... باشیم. سالهای زیادی باید بگذره تا شاید، تاکید میکنیم شاید یک نفر بتونه جای خالی اونها رو برای ما پر کنه!
تو فوتسال طیبی یکی از پرافتخارترین چهرههای ایران در جهان به حساب میاد. اما ما تو خود ایران واقعا اون قدری که شایسته بود و برای ایران افتخار آورد بهش پرداختیم؟ مثلا میدونیم 10 سال سختی تو اروپا رو برای رسیدن به این قهرمانی چطوری پشت سر گذاشت؟ اصلا میدونیم سالهای ساله تو فوتسال دنیا، طیبی جز 5 بازیکن برتر جهان به حساب میاد؟ خبر داریم که این برند معتبر فوتسال ایران تو همه کشورهای فوتسالیه و ما اینجا از پتانسیل و داشتههای این بازیکن پرافتخار استفادهای نمیکنیم؟ اصلا همین حالا از مدیرای فدراسیون فوتبال بپرسید چه برنامهای برای استفاده از تجربه و نبوغ بینالمللی این ستاره که فقط جای قهرمانی جامجهانی تو ویترینش کمه، دارین؟
وقتی حسین قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد باهاش تماس گرفتیم. اول خندید و گفت: «دیدی خدا اون بالاست؟ شکرش. شکرش! همیشه نگاهم به اون بوده. 10 سال براش تلاش کردم. برنز و نقره رو گرفتم. چند بار تا یه قدمی لمس کردنش رفتم اما دستم بهش نخورد. ولی بازم خسته نشدم. مطمئن بودم اگه تلاش کنم این مدال طلا رو میندازم گردنم. خدا رو شکر که شد و من شرمنده مردم ایران نشدم. همه خستگیم در رفت و خیالم راحت شد.»
از حسین طیبی پرسیدیم اگه بازم نایب قهرمان میشدی اون وقت چی کار می کردی؟ جواب داد: «خداییش یکم زور داشت. ولی در جواب باید بگم کاری که همه این سالها کردم. دوباره تلاش میکردم طلا بگیرم. برام کاری نداشت برگردم ایران پول دربیارم. ولی خب این طلا و قهرمانی برای من از پول خیلی مهمتر بود. حالا امسال طلا شد.»
آخرش ازش پرسیدیم حالا بر میگردی؟ جوابش جالب بود: «الان که باید استراحت کنم. ولی بعدش بدم نمیاد تلاش کنم یه بار دیگه واسه فصل بعد قهرمان اروپا بشم. آخه اگه بخوای ستاره ببینی باید نگاهت به آسمون و امیدت به خدا باشه.»