سجاد عطازاده، مترجم:اشلی جی تالیس، پژوهشگر ارشد موسسه کارنگی در مقاله «قمار بد آمریکا روی هند؛ دهلینو برای مقابله با چین درکنار واشنگتن قرار نخواهد گرفت» که در اول می2023 در وبسایت فارنافرز منتشر شده است، بر این نکته تاکید دارد که علیرغم تلاش آمریکا برای قرار دادن هند درکنار خود در مقابله با چین، دهلینو در هرگونه رویارویی نظامی با چین با ایالاتمتحده همراستا نخواهد شد.
در دو دهه گذشته، واشنگتن در منطقه هند-آرام دست به شرطبندی بزرگی زده است – مبتنیبر این انگاره که برخورد با هند به عنوان یک شریک کلیدی به ایالاتمتحده در رقابت ژئوپلیتیکی خود با چین کمک خواهد کرد. تمامی دولتهای ایالاتمتحده از دوران جورج دبلیو بوش به بعد، با این فرض که انجام این کار بهطور خودکار نیروهای طرفدار آزادی در آسیا را تقویت خواهد کرد، تواناییهای هند را تقویت کردهاند.
دولت جو بایدن هم مشتاقانه از این روند پیروی کرده و حتی یک گام نیز فراتر رفته است: دولت او یک ابتکار بلندپروازانه جدید را برای گسترش دسترسی هند به فناوریهای پیشرفته، تعمیق بیشتر همکاریهای دفاعی و تبدیل کواد به ستون راهبرد منطقهای خود انجام داده است. آمریکا همچنین چشم خود را روی «فرسایش دموکراتیک هند» و انتخابهای مضر آن در عرصه سیاست خارجی، مانند امتناع این کشور از محکوم کردن تجاوزات مستمر مسکو به اوکراین، نادیده گرفته است. همه این کارها با این پیشفرض انجام شده است که دهلینو در زمانی که واشنگتن در جریان بحران منطقهای ناشی از درگیری با چین، عملکرد مثبتی به نفع واشنگتن خواهد داشت.
انتظارات کنونی واشنگتن از هند نابجاست. ضعفهای قابلتوجه هند در مقایسه با چین و نزدیکی اجتنابناپذیر دهلینو به پکن، جایتردیدی باقی نمیگذارد که دهلینو هرگز خود را درگیر هیچگونه رویارویی ایالاتمتحده با پکن نخواهد کرد- مگر اینکه درگیری مذکور مستقیما امنیت هند را تهدید کند. هند همکاری با واشنگتن را بهدلیل منافع ملموسی که برای این کشور بهارمغان میآورد، ارزشمند است اما معتقد نیست که باید از ایالاتمتحده در هر بحرانی حمایت مادی کند - حتی بحرانی که تهدید مشترکی مانند چین هم یکطرف آن باشد.
مشکل اساسی این است که ایالاتمتحده و هند تمایلات و اهداف متفاوتی در عرصه مشارکتهای امنیتی خود دارند. واشنگتن درباره هند هم بهدنبال همان اهدافی است که درباره سایر شرکای خود هم دنبال میکند: تقویت جایگاه هند در نظم بینالمللی لیبرال و استفاده از آوردههای آن در دفاع از این نظم در موارد ضروری. بااینحال نگاه دهلینو متفاوت است. این کشور هیچ وفاداری ذاتی به حفظ نظم بینالمللی لیبرال ندارد و از مشارکت در دفاع متقابل نیز بیزار است. دهلینو درپی بهدست آوردن فناوریهای پیشرفته ساخت ایالاتمتحده برای تقویت تواناییهای اقتصادی و نظامی و درنتیجه تسهیل ظهور خود به عنوان یک قدرت بزرگِ قادر به موازنهگریِ مستقل چین است اما تصور نمیکند که کمکهای آمریکا تعهدات بیشتری را بر این کشور تحمیل کند.
دولت بایدن در عین گسترش سرمایهگذاریهای خود در هند، باید سیاستهای خود را براساس یک ارزیابی واقعبینانه از راهبرد هند و نه براساس توهماتی که برمبنای آنها دهلینو در بحرانهای آتی با پکن به همرزم آمریکا بدل خواهد شد، بنا کند.
دوستان سریع
در بیشتر دوران جنگ سرد، هند و ایالاتمتحده در هیچ گفتوگوی جدی درباره دفاع ملی با یکدیگر شرکت نکردند، زیرا دهلینو تلاش داشت از گرفتاریهای پیوستن به ایالاتمتحده یا بلوک شوروی فرار کند. روابط امنیتی دو کشور تنها پساز این شکوفا شد که بوش به هند پیشنهاد یک توافق هستهای غیرنظامی متحولکننده را داد.
به لطف این اتفاق، همکاری امنیتی ایالاتمتحده و هند امروزه شدت و دامنهای خیرهکننده دارد. اولین و ملموسترین جنبه این همکاری مشاوره دفاعی است. رهبران غیرنظامی دو کشور و همچنین دیوانسالاریهای آنها، گفتوگوهای منظمی را درباره موضوعات مختلف ازجمله سیاست چین، خرید فناوریهای پیشرفته نظامی ایالاتمتحده توسط هند، نظارت دریایی و جنگ زیردریاییها برگزار میکنند. این گفتوگوها ازنظر کیفیت و عمق متفاوتند اما برای بررسی ارزیابیهای راهبردی، تعریف پارامترهای همکاری موردنظر و ابداع ابزارهای اجرای سیاست بسیار مهم هستند. درحقیقت ایالاتمتحده و هند به روشهایی با هم کار میکنند که درطول جنگ سرد غیرقابلتصور بود، مثلا آنها برای نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و نظامی چین در سراسر منطقه وسیع هند-آرام همکاری میکنند و اخیرا در سازوکارهایی سرمایهگذاری کردهاند تا اطلاعات لحظهای درباره حرکت کشتیها در منطقه هند- آرام با سایر کشورهای ساحلی به اشتراک بگذارند.
دومین زمینه موفقیت، همکاری نظامی بوده است که بیشتر آن خارج از دید عموم اتفاق میافتد. برنامههای بازدید افسران ارشد، مانورهای نظامی دوجانبه یا چندجانبه و آموزش نظامی متقابل، همه درطول دو دهه گذشته بهطور چشمگیری گسترش یافته است. تمرینهای پرمخاطب بهوضوح مقیاس و تنوع این رابطه گسترده را نشان میدهد: تمرینهای سالانه مالابار که نیروی دریایی ایالاتمتحده و هند را گردهم میآورد و اکنون مشتمل بر ژاپن و استرالیا نیز میشود، تمرینات کوپ هند فرصتی را برای نیروهای هوایی ایالاتمتحده و هند فراهم میکند تا عملیات هوایی پیشرفته را تمرین کنند و رزمایش یود آبیاس هم نیروهای زمینی را در پستهای فرماندهی و در فعالیتهای آموزشی میدانی درگیر میکند.
نکته نهایی اینکه شرکتهای آمریکایی موفقیت قابلتوجهی در نفوذ به بازار دفاعی هند داشتهاند. ارتش هند از حدود دو دهه پیش که تقریبا هیچ تسلیحات آمریکایی در انبارهای خود نداشت، اکنون بهجایی رسیده که دارای هواپیماهای حملونقل و دریایی، بالگردهای نظامی و جنگی، موشکهای ضدکشتی و توپهای آمریکایی است. ارزش تجارت دفاعی ایالاتمتحده و هند که در اواخر قرن گذشته ناچیز بود، در سال 2020 به بیش از 20 میلیارد دلار رسیده است.
اما احتمالا دوران خرید پلتفرمهای بزرگ از ایالاتمتحده دیگر گذشته است. شرکتهای آمریکایی همچنان درتلاش برای بهدست آوردن سهمی در چندین برنامه مهم تدارکات نظامی هند هستند، اما بعید بهنظر میرسد که آنها هرگز از سهم بازار غالب در واردات دفاعی هند برخوردار شوند. مشکلات موجود کاملا ساختاری هستند. با وجود تمام تهدیدات امنیتی فزاینده هند، بودجه تدارکات دفاعی این کشور در مقایسه با کل بازار غرب هنوز کم است. الزامات توسعه اقتصادی، دولتهای منتخب هند را از افزایش مخارج دفاعی بهگونهای که بتواند امکان خرید نظامی گسترده از ایالاتمتحده را فراهم کند، باز داشته است. هزینه سامانههای دفاعی ایالاتمتحده بهدلیل فناوری پیشرفته آنها بهطورکلی بالاتر از سایر صادرکنندگان است و این مزیت همیشه برای هندیها جذاب نیست. بهعلاوه درخواست دهلینو از شرکتهای آمریکایی برای تغییر جهت از فروش تجهیزات به تولید آنها با همکاری شرکای محلی در هند - که نیازمند انتقال مالکیت معنوی است - اغلب با توجه به بازار کوچک دفاعی هند، ازنظر تجاری جذاب نیست.
درحالیکه همکاری امنیتی ایالاتمتحده و هند موفقیت چشمگیری داشته، اما مشارکت دفاعی بزرگتر هر دو کشور هنوز با چالشهای مهمی روبهرو است. دهلینو و واشنگتن بهدنبال تقویت روابط عمیق خود برای محدود کردن جنبه تهاجمی کنشهای چین هستند، اما هنوز شکاف قابلتوجهی در نحوه نیل به این هدف وجود دارد.
هدف ایالاتمتحده در همکاریهای نظامی به نظامی، قابلیت همکاری مشترک است: پنتاگون خواستار آن است که بتواند یک ارتش خارجی را در عملیاتهای ترکیبی به عنوان بخشی از نیروی جنگ ائتلاف ادغام کند. هند بااینحال این ایده را رد میکند که نیروهای مسلح این کشور در هر عملیات نظامی ترکیبی -که خارج از چتر سازمان ملل باشند- شرکت خواهند کرد و به همین دلیل دربرابر سرمایهگذاری در همگرایی عملیاتی معنادار، بهویژه با نیروهای مسلح ایالاتمتحده، مقاومت کرده است؛ درحقیقت هند بیم آن را دارد که استقلال سیاسی خود را بهخطر بیندازد یا این اقدام او نشانه تغییر جهت بهسمت همسویی سیاسی نزدیک با واشنگتن تلقی شود. درنتیجه تمرینات نظامی دوجانبه میتوانند مهارت تاکتیکی یگانهای درگیر را بهبود بخشند، اما قابلیت همکاری مشترک را تا سطحی گسترش نمیدهند که در عملیاتهای ترکیبی بزرگ علیه یک دشمن توانا مورد نیاز است.
اولویت هند دریافت کمکهای آمریکا برای ایجاد تواناییهای ملی در خود بوده که بتواند بهطور مستقل با تهدیدات مقابله کند، مثلا دوطرف با تقویت قابلیتهای اطلاعاتی هند درباره فعالیتهای نظامی چین در امتداد مرز هیمالیا و در منطقه اقیانوس هند، راه طولانی را در این زمینه پیمودهاند. ترتیبات موجود برای به اشتراکگذاری اطلاعات بهطور رسمی برای تعامل دوطرفه طراحیشده است و دهلینو هر چیزی را که فکر میکند مفید است به اشتراک میگذارد. اما از آنجا که قابلیتهای جمعآوری اطلاعات ایالاتمتحده بسیار برتر است، جریان اطلاعات قابلاستفاده اغلب به مسیری یکطرفه ختم میشود.
در دوران صدارت مودی هند بهطور فزایندهای بر همکاری صنعتی دفاعی به عنوان محرک اصلی مشارکت امنیتی خود با ایالاتمتحده متمرکز شده است. هدف اساسی این کشور تضمین استقلال فناورانه است: هند از زمان تاسیس خود به عنوان یک دولت مدرن، بهدنبال تسلط بر تمام فناوریهای حیاتی دفاعی، دارای استفاده دوگانه و غیرنظامی بوده و به همین منظور شرکتهای بزرگ عمومی را ایجاد کرده است که از ابتدا قصد داشتهاند تبدیل به رهبرانی جهانی شوند. از آنجا که این رویا هنوز محقق نشده است، دهلینو اکنون حمایت واشنگتن از جاهطلبیهای صنعتی دفاعی خود را همراه با مشارکتهای مشابه با فرانسه، رژیمصهیونیستی، روسیه و سایر کشورهای دوست در اولویت قرار داده است.
برای بیش از یکدهه واشنگتن تلاش کرده به هند کمک کند تا پایگاه فناوری دفاعی خود را بهبود بخشد، اما این تلاشها اغلب بیفایده از آب درآمده است. در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما، دو کشور «ابتکار تجارت دفاعی و فناوری» را راهاندازی کردند که هدف آن ترویج گسترش فناوری و تولید مشترک سامانههای دفاعی بود. مقامات هندی این ابتکار را بهگونهای تصور میکردند که آنها را قادر میساخت بسیاری از فناوریهای پیشرفته نظامی ایالاتمتحده، مانند فناوریهای مربوط به موتورهای جت، پلتفرمهای نظارت و شناسایی و قابلیتهای پنهانکاری را تهیه کرده و در خود هند تولید یا توسعه مشترک داده شوند. اما تردید واشنگتن درباره تسویه چنین نقل و انتقالاتی و همچنین بیمیلی شرکتهای دفاعی ایالاتمتحده برای چشمپوشی از مالکیت معنوی خود و سرمایهگذاری تجاری در آنچه برای آنها فرصتهای تجاری ناچیزی بهشمار میرفت، همراه شد.
قمار بزرگ واشنگتن
دولت بایدن اکنون تمام تلاش خود را میکند شکست ابتکار تجارت دفاعی و فناورانه را جبران کند. آمریکا سال گذشته از ابتکار «فناوریهای حیاتی و نوظهور» رونمایی کرد که هدف آن تغییر اساسی همکاری بین دولت، کسبوکارها و نهادهای تحقیقاتی دو کشور در زمینه توسعه فناوری است. این تلاش حوزههای بسیار متنوعی ازجمله نیمههادیها، فضا، هوشمصنوعی، نسل بعدی ارتباطات از راه دور، محاسبات با کارایی بالا و فناوریهای کوانتومی را دربرمیگیرد که همگی کاربردهای دفاعی دارند اما محدود به این مساله هم نیستند.
اما سوال بزرگتر اینکه آیا سخاوت واشنگتن در قبال هند به تحقق اهداف راهبردی این کشور کمک خواهد کرد یا خیر؟ درطول دولتهای بوش و اوباما، جاهطلبیهای ایالاتمتحده عمدتا بر کمک به ایجاد قدرت در هند برای جلوگیری از تسلط چین بر آسیا متمرکز شده بود. اما از آنجا که روابط ایالاتمتحده و چین بهطور پیوسته درطول دولت ترامپ بدتر شد - زمانی که روابط چین و هند نیز به پایینترین حد خود رسید - واشنگتن به این فکر افتاد که با حمایت از دهلینو بهتدریج هند را وادار کند تا نقش نظامی بیشتری در مهار قدرت رو به رشد چین داشته باشد.
اما دلایلی وجود دارد که نشان میدهد چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. هند تمایلش را برای پیوستن به ایالاتمتحده و شرکای کواد در برخی حوزههای سیاست سفلی، مانند توزیع واکسن، سرمایهگذاریهای زیرساختی و تنوع زنجیره تامین نشان داده است؛ البته درحالیکه اصرار دارد هیچ یک از این ابتکارات علیه چین نیست. اما بعید است که هند در سختترین چالش پیش روی واشنگتن در منطقه هند-آرام یعنی تامین کمکهای نظامی معنادار برای شکست هرگونه تجاوز بالقوه چین، به ایفای نقش در موقعیتهایی که امنیت این کشور مستقیما تهدید نمیشوند، امتناع کند. در چنین شرایطی دهلینو در بهترین حالت ممکن است پشتیبانی ضمنی ارائه دهد.
اگرچه چین بهوضوح ترسناکترین دشمن هند است، دهلینو همچنان بهدنبال اجتناب از انجام هر اقدامی است که میتواند منجر به گسست غیرقابلبرگشت با پکن شود. سیاستگذاران هندی بهشدت از فاصله فاحش قدرت ملی چین و هند آگاه هستند، فاصلهای که به این زودیها هم اصلاح نخواهد شد. ضعف نسبی دهلینو، این کشور را وادار میکند از تحریک پکن اجتناب کند و این اتفاقی است پیوستن به کمپین نظامی تحترهبری ایالاتمتحده علیه چین قطعا منجر به آن خواهد شد. مجاورت جغرافیایی دو کشور هم عامل مهمی است. این دو کشور مرزهای طولانی مشترکی با یکدیگر دارند، بنابراین پکن میتواند امنیت هند را بهطرز آشکار تهدید کند – قابلیتی که در سالهای اخیر هم افزایش یافته است.
مشارکت امنیتی هند با ایالاتمتحده برای مدت طولانی نامتقارن باقی خواهد ماند. دهلینو خواهان حمایت آمریکا در رویارویی خود با چین است و درعینحال از مشارکت در هرگونه رویارویی ایالاتمتحده و چین که مستقیما بر امنیت خود این کشور تاثیر نمیگذارد، اجتناب میکند. اگر درگیری بزرگی بین واشنگتن و پکن در شرق آسیا یا دریای چین جنوبی رخ دهد، هند قطعا خواهان پیروز شدن ایالاتمتحده است اما بعید است که خود را درگیر نبرد کند.
بنابراین تعمیق روابط دفاعی دهلینو با واشنگتن نباید ناشی از حمایت قوی این کشور از نظم بینالمللی لیبرال یا تمایل به مشارکت در دفاع جمعی دربرابر تجاوز چین تعبیر شود. افزایش روابط امنیتی توسط سیاستگذاران هندی به عنوان ابزاری برای تقویت قابلیتهای دفاعی ملی خود هند تصور میشود اما هیچ تعهدی برای حمایت از ایالاتمتحده در سایر بحرانهای جهانی را شامل نمیشود. علیرغم اینکه همکاری دو کشور رشد فوقالعاده و جهشگونهای داشته است، اما با توجه به تمایل مداوم هند برای اجتناب از تبدیل شدن به شریک زیردست یا متفق هر قدرت بزرگ، شکافی غیرقابلجبران بین این دو کشور وجود دارد.
ایالاتمتحده قطعا باید در حدی که با منافع آمریکا سازگار باشد، به هند کمک کند. اما نباید این توهم را داشته باشد که حمایت این کشور از دهلینو- هر قدر هم سخاوتمندانه باشد- هند را ترغیب خواهد کرد در هر ائتلاف نظامی علیه چین به واشنگتن بپیوندد. رابطه با هند اساسا با روابطی که ایالاتمتحده با متحدانش دارد متفاوت است. دولت بایدن بهجای تلاش برای تغییر این رابطه، باید این واقعیت را بهرسمیت بشناسد.