مجتبی اردشیری، خبرنگار:کمدی همواره بخش بزرگی از گیشه سالانه سینمای یک کشور را به خود اختصاص میدهد. تفاوتی ندارد که شما شهروند آمریکا باشید یا هندوستان، در چین زندگی کنید یا ایران، در هر کدام از این کشورها که باشید، سهم گیشه سالانه سینما از نمایش آثار کمدی، فراتر از دیگر گونههاست.
همین ضریب سبب شده تا کارگردانان بسیاری در جهان، شانس خود را در اینگونه امتحان کرده و تلاش کنند تا با درخشش در این مسیر، موفقیتهایی به دست آورند.
این دگردیسی در سینمای ایران، از دهه 80 آغاز شد؛ دههای که کمدی، به ژانر غالب سینما تبدیل و مخاطبانی را به سینما کشاند که شاید تا پیش از آن، اقبال چندانی به سالنهای تاریک نداشتند. این هژمونی، در انواع مختلف کمدی رخ داد و سبب شد تا دوستداران این ژانر، با وفور چند شاخه از کمدی، حق انتخاب مناسبی داشته باشند.
با همین قاعده، گیشه نیز بهرههای بسیاری از کمدی برد. فیلمهای این حوزه، در چند برهه، به کمک گیشه آمدند و آن را از خطرات بسیاری دور کردند، مانند همین دوره کنونی که بسیاری تصور میکردند، موقعیت طلایی نوروز به دلیل تلاقی با ماه مبارک رمضان، یک زمان سوخته برای سینمای ایران است. این تلقی در شرایطی که سینمای ما هنوز نتوانسته به دوران پیش از کرونا بازگردد، تبعات بسیاری را به همراه دارد. در همین برآوردها بود که کمدی فسیل از راه رسید و موفق شد یکتنه، جور تمام فیلمها را بکشد و با جذب بیش از 2 میلیون و 500 هزار مخاطب، بیش از 115 میلیارد تومان فروش داشته باشد. این آمار در حدود 50 روز رقم خورده است که سبب شد تا سینمای ایران با یک امیدواری، سال جدید را شروع کند و گیشه بهارش، تا همین امروز، از راندمان3 سال گذشته بهمراتب بهتر و مطلوبتر باشد.
اما وفاداری سینمای کمدی به گیشه و فرآیند نجات دادن آن، به همین یک مورد ختم نمیشود. در طول تاریخ، چندین فیلم موفق شدند تا با درخشش خود، علاوهبر فروشی فوقالعاده، گیشه سالانه سینمای ایران را با تراز بالاتری مواجه کرده و در مقام ناجی، عملکرد موفقی داشته باشند که در ادامه به چند مورد از این آثار خواهیم پرداخت.
اخراجیها
تریلوژی اخراجیها توانست در هر بار، کمک قابلتوجهی به سینمای ایران کند. در نمایش قسمت نخست، بیشترین گیشهای که یک فیلم در سینمای ایران به دست آورده بود، فارغ از میزان تورم کمی بیش از 1 میلیارد تومان بود اما این رقم با اکران اخراجیها1 به بیش از 2 میلیارد و نیم رسید.
در قسمت دوم این فیلم نیز رکوردها جابهجا شد و فیلم چیزی در حدود 8 میلیارد و نیم فروش کرد. این فیلم حدود 5 میلیون و 500 هزار نفر را به سینما کشاند تا در این زمینه نیز رکورد قابلتوجهی را به نام خود ثبت کرده باشد. سومین قسمت از این فیلم نیز توانست در گیشه موفق ظاهر شود.
آدم برفی
اگر ساخته جسورانه داود میرباقری را در سینمای کمدی تعریف کنیم، این فیلم نیز توانست اتفاق قابلملاحظهای را در سینمای ایران رقم بزند.
آدم برفی که چند سال در محاق توقیف قرار داشت، موفق شد از اواسط آذرماه 77 به روی پرده رفته و با جذب حدود 4 میلیون و 500 هزار مخاطب، با بلیت 130 تومانی، نزدیک به 600 میلیون تومان فروش داشته باشد که یک سونامی بزرگ در سینمای آن سالیان کشور محسوب میشود.
خواستگاری
اگرچه همواره در فهرست کمدیهای پرمخاطب، نام فیلمهایی چون اخراجیها و آدم برفی وجود دارد، اما کمتر فهرستی بوده که به نام فیلم محبوب مهدی فخیمزاده توجه کرده باشد.
خواستگاری در تابستان 69 به روی پرده رفت و موفق شد تا با متوسط قیمت بلیت 15 تومانی، حدود 4 میلیون و 500 هزار را به سینماها کشانده و حدود 75 میلیون تومان بفروشد که یک رقم قابلتامل در آن سالها به حساب میآید.
هزارپا
کمدی ابوالحسن داوودی، از اواسط تیرماه 1397 به روی پرده رفت. فیلمی که خیلی زود توانست مخاطبان بسیاری را به خود جذب کرده و رکورد مخاطبان روزانه سینما را با جذب 160 هزار نفر در یک روز، از آن خود کند.
هزارپا، نمایش محدودی داشت و خیلی روی پرده نبود. این فیلم در کمتراز 3 ماه موفق شد 4 میلیون و 300 هزار مخاطب جذب کرده و بیش از 38 میلیارد تومان بفروشد.
فروش هزارپا در شرایطی محقق شد که سینمای ایران سالها بود با چنین ارقامی غافلگیر نشده و به همین دلیل از این فیلم بهعنوان پرمخاطبترین فیلم دهه 90 سینمای ایران یاد میشود. فیلمی که از آن تاریخ، بسیاری از آثار پرمخاطب تلاش کردند تا با گذر از تعداد مخاطبان این فیلم، نام خود را بهعنوان پرمخاطبترین فیلم یک دهه اخیر به ثبت برسانند.
مرد عوضی
محمدرضا هنرمند در سالهای درخشش خود، موفق شد تا با کمدی مرد عوضی، یک رکورد خوب از خود به یادگار بگذارد و در میان پرمخاطبترین کمدیهای تاریخ سینمای ایران جایی داشته باشد.
مرد عوضی که در تابستان 78 به روی پرده رفت، موفق شد تا با بلیت 200 تومانی، 3 میلیون و 800 هزار نفر را به سینماها کشانده و 850 میلیون تومان هم بفروشد.
مطرب
آخرین ساخته سینمایی مصطفی کیایی، در اول آبان 98 به روی پرده رفت و تنها چندماه قبل از اپیدمی کرونا موفق شد تا رکوردهای بسیاری را به نفع خود جابهجا کند.
مطرب موفق شد تا با جذب 3 میلیون و 200 هزار مخاطب، بیش از 38 میلیارد تومان فروش داشته باشد. هماکنون مطرب برای فیلمهای پرمخاطب، بهعنوان سدی بزرگ است که آنها ابتدا باید از تعداد مخاطبان این فیلم پیشی بگیرند تا در ادامه بتوانند به رکورد هزارپا برسند.
نهنگ عنبر 2
کمدی سامان مقدم از 20 اردیبهشت 96 به روی پرده رفت و توانست همانگونه که انتظار میرود، بسیار بیشتر از قسمت نخست این برند سینمایی بفروشد.
نهنگ عنبر 2 موفق شد تا با جذب 2 میلیون و 600 هزار مخاطب، به گیشه حدودا 21 میلیارد تومانی دست پیدا کند که در آن زمان، یک رکورد قابلتوجه به حساب میآمد و توانست گیشه سال 97 را با راندمان بالایی مواجه کند.
فسیل
همانگونه که عنوان شد فسیل در شرایطی به روی پرده رفت که انتظار چندانی از گیشه نوروزی امسال وجود نداشت. تمام تخممرغها در سبد اکران فطر قرار گرفته بود و این آمادگی وجود داشت که اگر قرار است غافلگیریای در سینمای فصل بهار امسال وجود داشته باشد، این غافلگیری در اکران فطر رقم بخورد اما تلالو فسیل به اندازهای بود که حتی فیلمهای اکران نوروز و فطر را تحتالشعاع خود قرار داد و توانست تمامی نگاهها را به سمت خود معطوف کند.
فیلم کریم امینی موفق شد در طی 50 روز، بیش از 2 میلیون و 500 هزار نفر را به سینماها کشانده و بیش از 115 میلیارد تومان هم بفروشد. بنابراین باید عنوان کرد که فسیل به احتمال فراوان موفق خواهد شد با گذر از 3 میلیون و 200 هزار مخاطب، از فیلم مطرب پیشی گرفته و در سودای دوبرابری کردن تعداد مخاطبان خود باشد تا از 4 میلیون و 300 هزار مخاطب هزارپا نیز فراتر رود.
البته که این امکان فراهم است، چراکه اولا فسیل تا به امروز، رقیب قدرتمندی در گیشه نداشته و در ادامه نیز فصل خوب اکران باقی مانده است تا این فیلم بتواند تا پایان تیرماه که ماه محرم آغاز میشود، با یک رکوردشکنی ماندگار از پرده پایین بیاید.
البته که خدمت سینمای کمدی به سینمای ایران، به این فیلمها ختم نمیشود. از سال 66 که کمدی اجارهنشینها به روی پرده رفت و پرفروشترین فیلم سال شد تا همین سال گذشته که انفرادی توانست با حدود 78 میلیارد تومان فروش، بسیاری از رکوردها را به نام خود جابهجا کند، کمدی در گیشه به سینمای ایران خدمات بسیاری کرده است. حداقل طی یک دهه اخیر آثاری چون آینه بغل، گشت 2، خوب، بد، جلف، تگزاس و دینامیت موفق شدند تا افقهای جدیدی را پیشپای اقتصاد سینمای کشور بگشایند.
گونهای که اگرچه بسیاری از آنها در پیشگاه منتقدان طرفداران چندانی ندارند و در دسته سینمای بدنه خلاصه میشوند، اما نمیتوان منکر نقش بسزای این گونه در آشتی مخاطبان با سینما و گردش بالای سرمایه در این صنعت شد. همین کمدی بود که سبب شد تا سینما بتواند از مرحله صفر زمان کرونا جدا شده و به حیات نسبتا نرمال خود برسد و حالا همین کمدی سبب شده تا در فصلی که کسی گمان نمیبرد مخاطبی با بلیت 60 هزار تومانی به سینما برود، یک فیلم بتواند با فروش 115 میلیاردی، در سودای فتح قلههای بیشتر از 150 میلیارد تومان باشد.
بنابراین گونه کمدی علیرغم تمامی حرف و حدیثهایی که به دنبال خود دارد، توانسته آن تقش مثبت خود را در اقتصاد سینمای کشور ایفا کند و در ادامه نیز امیدواری بسیاری به این گونه برای عادی شدن وضعیت سینما و بازگشت به دوران پیش از کرونا وجود دارد.