ابوالقاسم رحمانی، دبیر گروه جامعه:بعد از سخنان اخیر رهبری در دیدار با معلمان و بیان نکات حائز اهمیتی درباره عدالت آموزشی در کشور و وضعیت نظام آموزشی ایران، توجهات بیش از قبل به این مساله در کشور شد. اینکه چرا مدرسه دولتی جای خوبی برای تحصیل نیست و به محض نام بردن از مدارس دولتی نشانی از ضعف در تمام شئون آموزشیوپرورشی در ذهن نقش میبندد. اینکه چرا خانوادهها برای تحصیل فرزندانشان روی مدارس دولتی حسابی باز نمیکنند و اگر از پس هزینههای مدارس خصوصی برآیند، بیبروبرگرد انتخابشان همین مدارس است و بسیاری دیگر از این چراها که از خط به خط فرمایشات رهبری در رابطه با وضعیت نظام آموزشی کشور، خصوصا آموزش دولتی میتوان آنها را یافت و درباره آنها مرثیهای بهطول چندین سال سیاستگذاری غلط و سیاستورزی مغرضانه سر داد. با این اوصاف و تا زمانی که تنور این وضعیت داغ است، بد نیست زیروبم نظام آموزشی کشور را با هم بررسی کنیم. همان کاری که بهصورت کلی روز چهارشنبه و در همین صفحه انجام دادیم و امروز سراغ وجه دیگری از مساله رفتیم و با عدد و نمودار از وضعیت شاخصهای عدالت آموزشی در دوره آموزش ابتدایی روایت میکنیم.
نرخ پوشش تحصیلی در دوره ابتدایی
اولین آماری که سراغ آن رفتم نرخ پوشش تحصیلی دوره ابتدایی در سال تحصیلی 1400-1399 است. در این سال تحصیلی نرخ پوشش تحصیلی واقعی دوره ابتدایی 03.95درصد است که بهدلیل شیوع ویروس کرونا نسبت به سال قبلش، با عدد 16.98درصد حدود 3 درصد کاهش را نشان میدهد. علاوهبر اینها نرخ ارتقای دوره ابتدایی در کل کشور 09.97درصد است که استانهای مازندران، گیلان و ایلام بیشترین میزان ارتقا را دارند و درمقابل سیستانوبلوچستان، خوزستان و خراسان شمالی حائز کمترین میزان ارتقای آموزشی هستند.
سیستانوبلوچستان بیشترین دانشآموزان بازمانده از تحصیل را دارد
بعد از بررسی نرخ پوشش تحصیلی دوره ابتدایی، یکی دیگر از مولفههای اصلی تحلیل وضعیت توسعه آموزش و دسترسی دانشآموزان در نقاط مختلف کشور به آموزشوپرورش بررسی آمار بازماندگان از تحصیل است. کسانی که در سن تحصیل قرار دارند و باید به مدرسه بروند اما بهدلایل مختلف از این مهم بازماندهاند. با نگاهی به آمار موجود، در سال تحصیلی 1401-1400 و در بازه سنی 6 تا 11 سال دوره ابتدایی، چیزی حدود 186 هزار دانشآموز در سن تحصیل از درس خواندن و تحصیل کردن بازماندهاند. نگاهی به اسامی شهرهای با بالاترین تعداد دانشآموزان بازمانده از تحصیل و قرار گرفتن نام سیستانوبلوچستان در صدر این لیست، میتوان اینطور برداشت کرد که رابطه بین محرومیت و عدمدسترسی با بازماندگی از تحصیل رابطهای مستقیم است. نکته بعدی که میتوان از این آمارها استنباط کرد و با قرار گرفتن نام تهران در رتبه دوم این جدول بهنوعی میتوان تصدیقش هم کرد، رابطه مستقیم وضعیت اقتصادی و رندگی با مقوله تحصیل است. در کلانشهر تهران، پایتخت ایران ما چیزی حدود 29 هزار بازمانده از تحصیل فقط در یک سال تحصیلی داشتهایم و این زنگ خطر جدی را برای نظام آموزش کشور و همچنین طبقات کمتربرخوردار و محرومیت آنها از تحصیل به صدا در آورده است.
همانطورکه از ابتدا گفتیم، وضعیت آموزش دولتی کشور سالهاست که مساعد نیست. این مساعد نبودن هم صرفا بر مبنای مشاهدات و تجربیات شخصی و خانوادگی نیست و تقریبا تمامی آمارها و مولفههای سنجش اوضاع هم همین مهم را نشان میدهد. در ادامه همین آمارها، یکی دیگر از عوامل تاثیرگذاری که در بررسیهای مختلف و پرداختهای مهم در حوزه عدالت آموزشی و تحلیل کیفیت آموزشوپرورش به آن ارجاع داده میشود نسبت دانشآموز به معلم در کلاس درس است. همین الان اگر جستوجویی در رسانهها و مقالات علمی داشته باشد. یکی از دلایل اصلی عقبماندگیهای تحصیلی یا یکی از اصلیترین دلایل عدم اقبال مدارس دولتی بین خانوادهها برای ثبتنام فرزندشان در این مدارس شلوغی بیش از حد کلاسها و تراکم بالای آنهاست. مقالات و پژوهشهای بینالمللی هم بر این مولفه و موضوع اصرار دارند و مورد بررسیهای آنها هم بوده است؛ چراکه به استناد این پژوهشها و مطالعات صورت گرفته دانشآموزان در کلاسهای شلوغ و پرتراکم فرصت کمتری برای یادگیری دارند. با این مقدمه بدانیم که تراکم کلاس دایر (دولتی و غیردولتی) در کل کشور 45.23 و مدارس دولتی بهصورت اخص 15.25 است که با شاخص استاندارد مصوب شورایعالی آموزشوپرورش که 20 است فاصله دارد. تراکم کلاس درس دولتی در شهرستانهای استان تهران 38.33، تهران 34.32، البرز 27.32 و قم 32.30 است که ضمن دارا بودن بیشترین تراکم، بالاتر از 30 نفر در هرکلاس حاضر میشوند.
تربیت معلم باکیفیت و دارای مهارت آموزش یکی از اصلیترین دغدغهها در حوزه عدالت آموزشی بوده است. ماجرای کمبود 300، 400 هزار نفری معلمان که در چند سال اخیر و با بالارفتن تب و تعداد معلمان بازنشسته نگرانیهای زیادی را بهوجود آورده است را حتما شنیدهاید. سوای کمبود سواد و مهارت معلم هم یکی دیگر از مهمترین مولفههای افزایش یا افت کیفیت آموزشی است. بههرحال معلمی که خودش مدارس علمی بالایی دارد و هم از منظر سواد حائز شرایط خوبی است و هم مهارت آموزش دارد، میتواند دانشآموزان را از لحاظ علم آموزی به جایگاه خوبی برساند. اما اگر معلمان، آن هم در این سالها که دغدغههای معیشتی و... اذهان بسیاری از آنها را مشغول خودش کرده نتواند مسیر رشد فردی و علمیاش را دنبال کند، در کلاس و بروزات دانشآموزانش نمیشود توقع زیادی داشت. با این اوصاف اینکه از منظر سواد علمی و مدارک علمی معلمان وضعیت آموزشوپرورش کشور به چه صورت است هم نکته مهمی است و در ادامه این مساله را هم بررسی میکنیم ببینیم چه تعدادی از معلمان مدارک عالیه تحصیلی دارند. طبق اطلاعات موجود در این رابطه، معلمان دارای مدرک تحصیلی کارشناسی بیشترین فراوانی را بین معلمان مشغول به کار دارند و معلمان دارای مدرک دکتری حائز کمترین فراوانی هستند. بیشترین تعداد معلمان دارای مدرک دکتری در قم و خراسانشمالی و کمترین در چهارمحالوبختیاری و سیستانوبلوچستان مشغول کارند. سمنان و البرز بیشترین معلمان با مدرک کارشناسیارشد را دارد و سیستانوبلوچستان و هرمزگان کمترین معلمان با این مدرک تحصیلی را در خود جای داده است. بیشترین معلمان دارای مدرک کارشناسی در استانهای یزد، ایلام و هرمزگان مشغول تدریس هستند و کمترین آنها در شهرهای سیستانوبلوچستان و البرز تدریس میکنند. اکثر معلمان دارای مدرک فوقدیپلم در مدارس سیستانوبلوچستان و شهرستانهای استان تهران و بعد هم کرمان مشغولند و یزد و سمنان کمترین تعداد معلمان با مدرک فوقدیپلم را دارند. کردستان، کهگیلویهوبویراحمد و مرکزی بهترتیب بیشترین و آذربایجانغربی، بوشهر و یزد به ترتیب کمترین تعداد معلمان با مدارک تحصیلی دیپلم و پایینتر از آن را بهکارگیری کردهاند. میانگین سطح تحصیلات کارکنان آموزشی در کل کشور 66.15 درصد است که از استاندارد جهانی یعنی 16 کمتر است.