علیرضا نیکخواه: هنوز خیلی از تعطیلات و حالوهوای عید و مسافرتها فاصله نگرفته بودیم و ترکیب تحریریه روزنامه به تکمیل و تعادل نرسیده بود و کمکم داشتیم به احوالات سال جدید عادت میکردیم که یک خبر تلخ کام همهمان را در تحریریه روزنامه تلخ کرد. خبری ناگوار که روایتش حتی بعد از گذشت حدود دو هفته سخت است چه برسد همدردی و درک فاجعه رخداده برای یکی از همکاران و خانوادهشان. راستش را بخواهید خود من چند روزی بعد از عید احوال مساعدی نداشتم و یکیدرمیان به روزنامه میرسیدم، منتها همان 26 فروردینماه بود که خبرگزاریها را رصد میکردم، در صفحه اجتماعی همهشان یک خبر بیش از بقیه آزاردهنده بود. البته رویه هرساله این بود که در ایام بعد از تعطیلات نوروزی، بازار ارائه آمارهای مربوط به تصادفات و میزان سفرها و... اعلام میشد، منتها این خبر کلی نبود و فوتیها و مجروحان، لابهلای اعداد و آمارها گم نشده بودند. خبر از جانباختن 4 نفر از مسافران یک خودروی 206 در جاده خروجی جزیره قشم بود که تصادف با یک دستگاه تریلر اتفاق افتاده بود. از آنجایی که همیشه مرگ برای همسایه است و چنین فجایعی قرار نیست آنقدر نزدیک ما باشد، فکرش را نمیکردم که این 4 نفر، نزدیکترین عزیزان یکی از همکاران ما، چند میز آن طرفتر در تحریریه باشند که در مسیر بازگشت از سفر نوروزیشان از قشم، رخبهرخ با یک دستگاه تریلی تصادف کرده و هر 4 نفر جان خودشان را از دست دادند.
بعد همکاری و ادای دین به همکارمان را هم که کنار بگذارم و بهانه نوشتن این گزارش نکنم، موضوع مربوط به حوزه اجتماعی بود و واقعه هم در جادهای رخ داده بود که همیشه آبستن حوادث اینچنینی بوده. بعد از این اتفاق، با هر کسی که گذری در آن جادهها داشته یا به هر دلیلی جادههای کشور را میشناخته گپ میزدم از وضعیت نابسامان و پرخطر این جاده کم نمیگفت و این یعنی هرچقدر هم که پلیس سریع علت حادثه را انحراف به چپ خودروی 206 اعلام کرده باشد، چیزی از تقصیرات راهوشهرسازی و این نقاط پرتعداد پرحادثه کم نمیشود. اما پیگیریها محدود به همین گفتوگوهای لابهلای آه و افسوس و غم و غصه عارضشده از این اتفاق برای یک همکار نبود و نشد. جاده منحوسی که این عزا آنجا رقم خورد هم جاده گمنام و ناشناختهای نبود و کافی بود چند کلمهای از آن را در همین گوگل جستوجو کنم، انبوهی از اظهارات، اطلاعات و اخطارها در این باره موجود بود که طی سالیان، هر کسی که گذری از آنجا داشته، یا عزیزی بر اثر تصادف در آن مسیر از دست داده، یا تصادفی را دیده یا اصلا مسئولیتی داشته و میتوانسته پیگیر تغییر وضعیت آن محور باشد، گفته و نوشته بود. چند نمونه از همینها را هم با هم در ادامه مرور میکنیم که حداقل اگر در بر همین پاشنه چرخید و ماشینها در همان جاده منحرف شدند و تغییری حاصل نشد، بعدترها کسی اگر پیگیر وضعیت شد بداند که ما هم جزء آن دستهای هستیم که این مخاطرات را گفتیم و گزارش کردیم، اینکه گرهای باز شد و مسیری ایمن، باید منتظر ماند و دید.
قبل از پرداخت مستقیم به آن جاده بد نیست آمار تصادفات و فوتی و مجروحان حوادث رانندگی را بررسی کنیم. آمارهایی که پلیس راهنمایی و رانندگی هرساله و بعد از تعطیلات نوروز یا هر تعطیلات پرمسافرت دیگری اعلام میکند و انبوهی از انتقادات را هرچند مقطعی به سمت خودروسازها و جادهسازها روانه میکند.
مرگ ساعتی 2 تن در تصادفات
عنوان این بخش از گزارش واقعا دردناک و تعجبآور است. در این سالها بعد از این همه رشد تکنولوژی و ایمنتر شدن خودروها و توسعه جادهها، اعلام چنین آماری نشان میدهد عقبماندگیها بیش از تصوراتی است که داریم. سیدکمال هادیانفر، رئیسپلیس راهنمایی و رانندگی فراجا اواخر فروردینماه سال جاری و در ادامه انتقاداتش به وضعیت خودروها و جادههای کشور گفت: «یکی از مسائل جدی که در این ایام با آن مواجهیم حوادث ترافیکی است. در دنیا سالانه یک میلیون و ۳۵۰ هزار نفر بر اثر تصادفات جادهای فوت میکنند و تقریبا ۲۰ تا ۳۰ میلیون نفر مصدوم و مجروح میشوند. در کشور ما هم همین شرایط برقرار است. در سال ۱۳۸۳ تقریبا سالانه ۲۸ هزار جانباخته ناشی از حوادث ترافیکی داشتیم و پیشبینی میشد که تا سال ۱۳۸۵ این رقم تا ۳۵ هزار نفر هم برسد، اما با تلاشهای انجامشده توسط ۳۲ دستگاه مسئول، روند کاهش تلفات در تصادفات را شاهد بودیم و از ۲۸ هزار کشته به ۱۶هزار کشته در سالهای اخیر رسیدیم و به همین میزان تعداد مصدومان هم کاهش پیدا کرد و در عین حال تعداد وسایل نقلیه، رانندگان و طول راهها هم افزایش پیدا کرد. در حال حاضر بهازای هر ساعت تقریبا دو نفر یا به بیان دقیقتر 1.9 نفر جان خود را در تصادفات از دست میدهند و ۲۰ تا ۲۵ نفر نیز مصدوم میشوند. تصادفات موضوعی جدی است. خسارات ناشی از تصادفات در کشور ما هفت درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص میدهد و بهطور متوسط ۸ تا ۱۳ درصد از بودجه کشور صرف خسارت ناشی از تصادفات میشود. تقریبا از ۴۱۰ میلیون خسارتی که از سال ۱۳۸۳ برای هر نفر جانباخته در کشور داشتیم، امروز خسارت مستقیم و غیرمستقیم به 8.3 میلیارد تومان رسیده است. ما هنوز ۵۲۰۰ نقطه حادثهخیز در کشور داریم و برای رفع آن نیازمند بودجه هستیم و مدیریت کلان باید برای آن برنامهریزی کند. در جادههای کشور ۳۲۰۰ نقطه و ۲۰۰۰ نقطه در شهرهای کشور مستمر حادثه میدهد و ۸۷۷ نقطه پرتصادف داریم که وزارت راه مکلف به کاهش آن شده است. پنجهزار میلیارد تومان اعتبار برای ایمنسازی این نقاط لازم است. درمورد نقاط حادثهخیز در قانون هم آمده که این موضوع تکلیف وزارت راه، شهرداریها و وزارت کشور است و در این میان تنها پلیس شتابدهنده است و تکلیف قانونی ندارد. اما وقتی تصادفات را تحلیل میکنیم میبینیم که درصد زیادی از تصادفات ما همچنان در نقاط حادثهخیز رخ میدهد که باید جلوی این تکرار را بگیریم و از این رو پیگیر ایمنسازی این نقاط هستیم. ۵۱ درصد جانباختگان در صحنه فوت کردهاند و ۴۹ درصد جانباختگان حین انتقال. بنابراین باید در جهت کاهش این آمارها هم اقدام کنیم.»
راننده مقصر، اما سهم راهوشهرسازی چه میشود؟
خب همانطور که رئیس پلیس راهور فراجا بارها گفته است یکی از اصلیترین علل تصادفات رانندگی در کشور ما کیفیت خودروها و بعد از آن هم وضعیت جادهها و نقاط حادثهخیز در کشور است. نقاط و محورهایی نظیر محور لافت به قشم که سالانه تعداد قابلتوجهی از هموطنان و مسافران کشور ما که از این مسیر تردد دارند دچار تصادف و مجروحیت و متاسفانه مرگومیر میشوند. در روز دوم فروردینماه سال جاری، حسین بازماندگان، امامجمعه بندرپل با اشاره به همین مهم، یعنی کیفیت نامناسب و وضعیت نامطلوب جاده لافت به قشم با انتقادی تند گفت: «توجه بیشتر مسئولان و دستگاههای اجرایی برای ایمنسازی جاده لافت به قشم و ورودی اسکله بندرپل ضروری است و مسئولان باید هم در این دنیا و هم در سرای جاوید پاسخگو باشند. با حداقل هزینه و انجام برخی اقدامات میتوان از بروز حوادث ناگوار جادهای در مسیر لافت به شهر قشم جلوگیری کرد؛ فقط درخواست یک جو همت و تلاش را از مسئولان داریم. ما از عزیزان مسئول توقع چهاربانده کردن جاده لافت به قشم را داریم و خواستار نگاه ویژه منطقه آزاد قشم و مسئولان استانی نسبت به جادههای شهرستان قشم و ورودی اسکله بندرپل هستیم.» در گزارشی که یکی از رسانهها بعد از تعداد بالای تصادفات در این جاده در سال 1400 نوشته است، اینطور آمده که: «30 سال از تاسیس سازمان منطقه آزاد در جزیره قشم میگذرد و هنوز جادههای فرسودهای در جزیره وجود دارند که در نزدیک به 40 سال پیش از سوی جهاد سازندگی احداث شدهاند و جادههایی نیز هستند که در این مدت حتی یکبار روکش آسفالت نشدهاند.» اینها بخشی از انتقاداتی است که طی سالیان زیادی توسط مسئولان و مردم محلی و همچنین رسانههای سراسری به جادههای منتهی به قشم و جادههای خروجی از این جزیره میشود اما دریغ از کمترین اقدامی در جهت رفع این مشکلات. در همین فقره تصادف ناگوار خانواده یکی از همکارانمان در روزنامه «فرهیختگان»، پلیس عامل تصادف و مقصر حادثه را خودروی 206 و انحراف به چپ آن معرفی کرد درحالیکه سوای این، وضعیت نامناسب و خطرناک جادهای که سالانه تعداد زیادی خودروی سواری و مسافر و همچنین خودروی سنگین در آن تردد میکنند خود عاملی جدیتری است که میبایست به آن توجه شود و سهم نهادهای مسئول، در رأس آنها وزارت راه و شهرسازی است که باید به آن رسیدگی شود.