هومن جعفری، خبرنگار:1- معمولا تماشای فیلمهای نسخه پردهای یا کمکیفیت، لذتبخش نیست اما از بدبختی و عجزی حکایت میکند که مخاطب نگونبخت به آن دچار شده. اینکه دلت میخواهد فیلمی را ببینی و نمیتوانی و نسخه کیفیت خوبش نمیآید و بعد ایرانیهای مقیم کشورهای دیگر، یکییکی نقدهای خودشان را نسبت به فیلم منتشر میکنند و تو هی باید دندان خشم بر جگر خسته بفشری و سایتهای دانلود فیلم را رفرش کنی و چیزی دستت را نگیرد و دست آخر، بنشینی به تماشای نسخه کیفیت پردهای یا نسخههای هاردساب کرهای و چینی که تماممدت روی اعصابند.
2- جانویک چهار را با نسخه کیفیت پرده دیدم یا حالا نسخه کیفیتی کمی بهتر از پرده. هنوز نسخههای باکیفیتترش نیامده یا من ندیدهام. جانویک را هفته قبل دیدم و وای خدا چه ضیافتی بود! عین جشن دم افطار بود که توپ افطار را میزنند و شما به سفره یورش میبری! جان را سیراب میکنی. دلت را صفا میدهی. جگرت را تسلا میدهی و خنک میکنی. کیف بسیار فراوان. دقیقا حال خوب بعد از سیراب شدن و سیر شدن. ببخشید اینطوری توصیفش میکنم. واقعا برای آنها که اهلش هستند، جانویک سفره پذیرایی پر و پیمان مادربزرگی است. حالخوبکن و بیمنت. همه را همه راضی نگه میدارد.
3- آقای جانویک! برادر من! شما فقط بکش. هر طور دوست داری بکش برادر! پرخونش کن. با نانچیکو بکش. با شمشیر سامورایی بکش. با خنجر کند بکش. شما فقط بکش! ما هم حاضریم بیاییم اداره پلیس شهادت بدهیم که شما در لحظه قتل داشتی با ما شطرنج بازی میکردی! شما با مداد بکش. با تانک بکش! فرق نمیکند. هر بلایی میخواهی سر هر کسی میخواهی بیاور. مهم نیست چه کنی! هر کاری دوست داری کن. تو فقط یک کاری کن ما پای تلویزیون تکان نخوریم. بقیهاش مهم نیست! برو توکیو را روی سر بقیه خراب کن. برو وسط میدان محسنی پاریس، هر بلایی خواستی سر هرکسی خواستی بیاور! دمت هم گرم! برو وسط اماکن باستانی تاریخی فرانسه دوئل راه بینداز! مختاری! آزادی! کسی هم کاری به کار شما ندارد. شاهد هم خواستی لب تر کن ما شهادت بدهیم شما در لحظه وقوع پیش ما بودی!
4- عزیزانی که جانویک چهار را ندیدهاند. خودتان را آماده کنید. میهمانی از راه میرسد، آن هم چه میهمانی بزرگی. جانویکخان چنان خون و خونریزی دبشی راه بیندازد که جای حمام خون با دریای خون طرف شویم. استاد در این فیلم هم، مرزهای خشونت را به افقهای نوینی میرساند و نشان میدهد که سه قسمت اول کاملا دستگرمی بوده و اصل کاری قسمت چهارم است. نیازی به سناریو و داستان نیست. قصه همان قصه همیشگی است. میخواهند جانویک را بکشند و طبیعتا استاد زودتر دستش به آنها میرسد. البته سناریو به این کشکی نیست که برایتان تعریف کردم. حقیقتا مختان منفجر میشود وقتی فیلم را ببینید. استاد در ادامه تلاشهایش برای نجات و رهایی از شر محفل آدمکشان، یک پلیتیک جدید میزند و میکوشد تا از طریق یک کلک درست و حسابی، حساب خودش با محفل را صاف کند. محفل هم یک چهره جدید رو میکند. یکی عین آقازادههای خودمان! بچهمایهدار، تازهبهدورانرسیده، دارای حد بالایی از بیشعوری و بینزاکتی و اطمینان کافی به اینکه قرار نیست بلایی سرش بیاید و همیشه مصون میماند. او زور و قدرت نامحدود انجمن را دارد و جانویک، یکی دو رفیق قدیمی. با این همه، ماجرا همانطوری پیش میرود که باید.
جانویک، ساختمانهایی پر از مهاجمان مسلح را به خاک و خون میکشد و شهرها را یکی پس از دیگری فتح میکند. بیابانها را در مینوردد. قارهها را طی میکند تا به چیزی برسد که باید. دست آخر هم یک نقشه دبش راه میاندازند که به یک پایان حیرتانگیز ختم میشود. پایانی که آقازاده کمخرد قصه ما را حسابی غافلگیر میکند.
5- جانویک چهار قسمت پایانی مجموعه نیست. نسخه پنجم هم باید در راه باشد. نمیتوانم جزئیات بیشتر بدهم چون اسپویل میشود. فقط تضمین میدهم که موقع تماشای فیلم کف و خون بالا میآورید.
6- جانویک عجب محصولی است. حد اعلای کیفیت. بدون کیانو ریوز مگر میشد این فیلم را ساخت؟ جدا کدام فیلم اکشن تا امروز توانسته اینطوری موفق شود و یک سوپراستار متعهد بالای سر کار نبوده؟ «ماموریت غیرممکن» بدون تام کروز به اینجا نمیرسید. جانویک هم بدون کیانو ریوز به اینجا نمیرسید. احتمالا سریع و خشن هم بدون وین دیزل به امروز نمیرسید. خودمانیم. خوششانسیم. در زمانهای زندگی میکنیم که هر وقت حوصلهمان سر رفت میتوانیم تمام این فیلمها را پشت سر هم ببینیم و لذت ببریم. خودش در این زمانه کم اتفاق مثبتی نیست. نسخه باکیفیت درست و درمانش که رسید، یک زنگ بزنید به «فرهیختگان» و سراغ من را بگیرید و تلفنی خبرم کنید. جای دوری نمیرود رفقای جان!