مرتضی خواجوی، نماینده گروههای جهادی دانشجویی:مرتضی خواجوی هستم به نمایندگی از گروههای جهادی دانشجویی، خصوصا جهادگران فعال در حوزه کارآفرینی و اشتغالزایی روستایی.
قبل از شروع عرایضم، ضمن ابلاغ سلام گروههای جهادی استان خوزستان به جنابعالی، لازم است از لطف حضرتعالی به جوانان جهادگر در سالهای اخیر تشکر کنیم، امیدواریم لایق این لطف حضرتعالی بوده باشیم.
محور اول: گسترش حرکتهای جهادی در گرو همت جمعی
جای خالی بستر نقشآفرینی جوانان بهعنوان عناصر پرانگیزه و سرزنده در کشور در کنار مدیران بهعنوان عناصر صاحب تجربه و میداندیده، امروزه تبدیل به یک چالش برای این نسل شده که سهم مشارکت جوانان را در حل مسائل کشور کمرنگ کرده است.
طی سالیان گذشته فعالیتهای اجتماعی بهطور اخص فناوری اردوهای جهادی با توجه به پختگی و قابلیت این حرکت انسانساز توانسته است ضمن ایجاد و فراهمسازی بستری برای نقشآفرینی جوانان در مسیر خدمترسانی و محرومیتزدایی از کشور در جهت ایجاد و توسعه هویت ملی، احساس مسئولیت و نقش موثر در رفع مشکلات کشور در جهت اعتلای میهن عزیزمان گام بردارد.
با وجود تاکیدات حضرتعالی درخصوص گسترش 100 درصدی حرکتهای جهادی بین جوانان و با توجه به اشتیاق فعالان خودجوش این حوزه و اقبال عموم جوانان برای شرکت در این فعالیتها، متاسفانه سازمانهای متولی نتوانستهاند در جهت توسعه و پیشرفت این حرکتها بهدرستی عمل کنند و در مرحله ایجاد ساختارها و سازوکارهای دستوپاگیر تحت عنوان قرارگاه و حامی متوقف شده و بیشتر، نقش سرعتگیر را بازی کرده تا شتابدهنده و صد البته متاسفانه به راهکار قدیمی آمارسازی و آماربازی مشغول شدهاند.
در طرح پیوستی که آماده و به محضرتان ارائه خواهد شد پیشنهاد میشود جایگاه سازمان بسیج مستضعفین، وزارتین علوم و بهداشت و دانشگاههای کشور، صداوسیما و سازمان تبلیغات اسلامی در حمایت صحیح از حرکتهای جهادی تعیین و رصد شود. همچنین پیشنهاد میشود با تعیین هفته «امید و خدمت» در سال تحصیلی دانشگاهها و استفاده از توان فعالان و گروههای جهادی و حمایت تمامقد سازمانهای مذکور زمینه حضور خیل کثیری از دانشجویان در بستر حرکتهای جهادی را فراهم کرد.
محور دوم: نگاهی به مردمیسازی شعاری و واقعی
حجم حرکتهای جهادی در سطح کشور رشد مطلوبی داشته ولی با این وجود، سهم این حرکتها در جهت حل مشکلات اساسی و دارای اولویت کشور کمرنگ است. در ادامه دلایل آن را بررسی و پیشنهادهایی به محضرتان ارائه میشود:
1- مشغول شدن نهادها به فعالیتهای سطحی و غافل شدن از جهاد تخصصی و مسالهمحور
18 نهاد فعال در زیستبوم محرومیتزدایی کشور صاحب مسئولیت هستند و عمده فعالیت خود را به حل سطحی مشکلات موجود و تزریق مسکن به دردهای عمیق جامعه به جای ارائه راهکار پایدار تعریف کردهاند، غافل از اینکه این دردها را نمیتوان با راهکارهایی چون توزیع بستههای معیشتی درمان کرد.
2- فقدان رویکرد جبههای و ضعف دستگاهها در راهبری مسیر محرومیتزدایی
معضل موازیکاری و عدم فعالیت جبههای به جای طراحی و ترسیم نقشه جامع محرومیتزدایی و حرکتهای جهادی سالهاست که در بین نهادهای مسئول این امر مشهود است. بهعنوان مثال همهساله ما شاهد سرازیر شدن حجم وسیع تسهیلات اشتغالزایی به مناطق کمبرخوردار هستیم، آیا تخصیص این تسهیلات با مطالعه دقیق زنجیره ارزش رستههای کسبوکار دارای اولویت در این مناطق صورت گرفته یا صرفا برای بالا بردن آمار اشتغال توزیع میشود.
پیشنهاد ما بهطور مشخص آن است که گروههای جهادی متخصص در امر اشتغالزایی در هر منطقه میتوانند حلقههای متعدد زنجیره ارزش کسبوکارهای منطقه را مطالعه و گلوگاهها را شناسایی و محورهای مداخله را تعریف کنند و ارائه تسهیلات اشتغالزایی نهادها، منوط به داشتن گزارش نظام مسائل اشتغال آن منطقه باشد که توسط گروه جهادی تهیه شده است که با این روش تسهیلات به گلوگاههای زنجیره ارزش تزریق شده و شاهد پایداری اشتغالهای ایجادشده خواهیم بود.
حضرت آقا، ارائه الگوی پیشرفت منطقهای توسط نهادهای محرومیتزدا در مرحله تنظیم و تدوین متوقف شده است و نمودی از اجرای دقیق آنان را جز در آمار و ارقام مشاهده نمیکنیم. پیشنهاد ما بهطور مشخص آن است که کمیتهای تخصصی، به رصد و تطبیق دقیق فعالیتهای نهادهای مذکور با الگوهای پیشرفت منطقهای ارائه شده توسط خودشان در طی 5 سال گذشته بپردازد، امیدواریم با تقویت نظارت فنی و محتوایی بر این نهادها شاهد بالارفتن عملکرد الگومحور ایشان باشیم.
3- مردمیسازی از حرف تا عمل...
دولت سیزدهم با شعار دولت مردمی شروع به فعالیت کرد ولی با وجود گذشت 20 ماه از آغاز دولت و در آستانه سومین سال فعالیت آن، همچنان ایده مرکزی درخصوص مردمیسازی مشخص نیست. ایجاد جایگاه دستیار مردمیسازی و راهاندازی شورای عالی جهاد سازندگی اقدامی خوب و امیدوارکننده در راستای استفاده از ظرفیت دریای عظیم مردم در جهت حل مسائل کشور است ولی اکتفا به ایجاد ساختار، بدون مشخص بودن اختیارات و ماموریتهای دقیق این دو مجموعه، ایضا نبود سازوکار و فرآیند واگذاری امور به مردم، تلقیِ شعاری بودن مردمیسازی را افزایش میدهد.
- به راستی کدام ماموریت و اختیار دولت قرار است در سال جاری به گروههای مردمی سپرده شود؟
- آیا برای روشهای قانونی واگذاری ماموریت به گروههای مردمی در تمامی دستگاهها و سازمانها فکری شده است؟ (درحال حاضر سازمانهای نظارتی، اجازه واگذاری ماموریت به غیر از شرکتهای اقتصادی را نمیدهد.)
- برای ثبت قانونی و حقوقی تشکلهای مردمی و عدم اجبار ایشان برای تبدیل به شرکتهای اقتصادی چه بستری توسط دولت و مجلس فراهم شده است؟ (سرانجام همه تشکلهای جهادی و مردمی برای فعالیت در زیست بوم حرفهای محرومیتزدایی، تبدیل شدن به شرکت اقتصادی است که با آغاز این مسیر، این ظرف است که به مظروف شکل میدهد و کمکم جمع را از هویت جهادی خارج میکند.)
- برای ایجاد دست برتر گروههای جهادی و مردمی در مقابل پیمانکارانی که در حال حاضر بیشتر پروژههای محرومیتزدایی توسط سازمانها و نهادهای محرومیتزدا به ایشان واگذار میشود چه تمهیدی اندیشیده شده است؟
- از گروهی که با یکسوم بهای خدمات پیمانکار، راه و آب یک روستای صعبالعبور را تعهد و اجرا میکند چه حمایتی قرار است صورت گیرد؟
مردمیسازی با فرآیند فعلی دولت، تنها در حد شعار باقی خواهد ماند و به انجام فعالیتهای کوچک اکتفا خواهد کرد که مثل تکان دادن آب یک حوض است درمقابل یک اقیانوس.
ما یقین داریم نیل به اهدافی چون خودکفایی در تولید خوراک دام و دانههای روغنی، مدیریت منابع آب و آبخیزداری و رفع بسیاری از آسیبهای اجتماعی با بسترسازی مناسب جهت فعالیت گروههای جهادی و مردمی و طراحی برنامه عمل متناسب با ایشان قطعا امکانپذیر است.
محور سوم: ضعف متولیان در هدفمندسازی مسئولیتهای اجتماعی
یکی از نیازهای اساسی گروههای جهادی و مردمی برای فعالیت، پشتیبانی چابک و بهینه و خارج از سازوکارهای دستوپا گیر موجود است. حضرت آقا، هماکنون حجم بالایی از منابع مسئولیت اجتماعی شرکتها و موسسات اقتصادی در فضایی غیرشفاف و همراه با رانت توزیع میشود. اما باید به این موضوع توجه کرد که بسیاری از مدیران شرکتها و سازمانهای اقتصادی به دنبال آنند که به بهترین شکل ممکن منابع مسئولیت اجتماعی آن شرکت را به مناطق کمبرخوردار اختصاص دهند از طرفی، مردم مناطق کمبرخوردار و بنگاههای اقتصادی خرد روستایی میدانند مشکلاتشان دقیقا چیست اما از دستیابی به این منابع محروم هستند. پیشنهاد ما بهطور مشخص آن است که شرکتهای دولتی و موسسات اقتصادی، با سازوکاری منطقی، شفاف و سریع، منابع مسئولیت اجتماعی خود را با هدایت گروههای جهادی و مردمی که بیشترین حضور را در آن مناطق دارند و با نظام مسائل آن منطقه را بهطور کامل آشنا هستند اختصاص دهند.
محور چهارم: گفتمان جهادی؛ گفتمان جهانی
تجربه سالهای ابتدایی انقلاب نشان میدهد که عناصر جهاد سازندگی نقشی ویژه در گسترش فرهنگ انقلاب در دورترین نقاط کشور و همچنین سایر کشورهای جهان داشتهاند تا جایی که جهاد سازندگی در قریب 30 کشور جهان دفتر ایجاد کرده و در موضوعات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نقشآفرینی داشته است.
با وجود رشد جریان جهادی در کشور این امکان وجود دارد تا با تامین حداقل پشتیبانیها، اعتماد به جوانان و استفاده از توان ایشان زمینه ارتباط و جبههسازی منسجمتر با ملتهای مسلمان و استکبارستیز فراهم شود. کما اینکه در سالهای جاری با همت تعدادی از فعالان و حداقل ارتباط ایجادشده شاهد ایجاد گروههای جهادی در بعضی از کشورها و ارتباط مستمر ایشان با مجموعههای جهادی و مردمی در کشور هستیم و این تازه شروع راه است.
در پایان ضمن تشکر مجدد از حضرتعالی جهت لطف به فرزندان جهادگرتان، یادی میکنیم از برادران عزیزمان که گمنامانه برای خدمت به محرومان تلاش کردند و با شهادت در مسیر دفاع از نظام جمهوری اسلامی مزد مجاهدتشان را گرفتند.
نثار روح همه شهدای جهادگر صلوات