مریم محمدی، مدیرمسئول نشریه دانشجویی ریحانه دانشگاه صنعتیشریف:سلام خدا بر شهدای عزیز دانشجو، آنان که حی و فعال در محضر پروردگار، روزی میگیرند. سلام خدا بر شهید آرمان و هدف شریف واقفی. سلام خدا بر شهدای علم و عمل، علیمحمدی، شهریاری و احمدیروشن. سلام خدا بر نوشکفته باغ پربرکت شهادت، شهید احسان قدبیگی. سلام خدا بر ۱۳۰ شهید نخبه دانشجوی دانشگاه شریف که وزن و عیار و هویت و شرف دانشگاه و دانشجویند و نمایان کردهاند که دانشجو کیست و انقلاب اسلامی، چه نفحه قدسیای بر روح آنان دمیده است.
تا قبل از انقلاب، حضور یک دختر دانشجو در یک دانشگاه صنعتی ننگ و مایه تعجب بود. اما اکنون، درصد قابلتوجهی از بانوان هیاتعلمی و زنان پژوهشگر در مقاطع مختلف تحصیلی در مشغول به فعالیت هستند حدود هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی خانم و فقط در دانشگاه شریف مشغول به تحصیلند و بسیاری از اعضای هیاتعلمی خانم این دانشگاه در محافل بینالمللی حائز رتبههای برتر علمی شدهاند. کارنامه جمهوری اسلامی در نقاط مختلف مشارکت زنان در جامعه حریف میطلبد! سطح نقشآفرینی زنان در جایگاههای مختلف سیاسی علمی و فرهنگی، اقتصادی و سیاستگذاری از فرش به عرش رسیده است، دشمن اما نه چشم دیدن زن برجسته را دارد و نه چشم دیدن دانشگاه متخصص و متعهد. پس طبیعی است که جلوهسازی و واژگون نمایی کند؛ نامساله دانشگاه تزریق و تلاش کند هویت دانشگاه را بهغلط بازنمایی کند. در این شرایط است که اشتباهات تصمیمگیری در اجرا، ضعف روایت و از آن مهمتر؛ فقدان نظام مساله واقعی در ذهن دانشجو، باعث میشود جنبشی کمعیار و وارداتی همراهی متن و بدنه دانشگاهی را بهخود جلب کند. جنبشی که استفاده ابزاری از مساله زن را دستور کار خود قرار داده و میخواهد مفاهیم عمیق و هویت والای زن به را در یک سراشیبی شعاری سهکلمهای پایین بیاورد که البته یراد بها الباطل؛ ان الباطل کان زهوقا.
در برهه حساسی از زمان هستیم که اهمیت پرداختن به مساله زن بیش از هر وقت، حائز اهمیت است. ما برای جامعهسازی به مهمترین رسالت زن نیاز داریم که به فرموده امام رضوانالله: «زن انسانساز است؛ قرآن هم انسانساز است ظرفیت تربیتی، زن شاهبیت هویت زن در دنیای امروز است هویت هر زن بهمعنی تصور از خویشتن و مبنای نظام تصمیمگیری اوست، پس میتوان گفت ما براساس ذهنیتمان از خود تصمیم میگیریم، ذهنیتی که سیال است و شرایط، رسانهها و نظام تعلیموتربیت بر آن اثرگذارند.»
حال سوال اینجاست که ما چه برنامهای برای ذهنیتهای زن داریم؟ زن مطلوب را چه تعریف کردهایم و مختصاتش را چقدر واضح کردهایم؟ چه بینش و گرایشی در زن تعریف کردهایم که در مسیر رسیدن به نقطه مطلوب از آن استفاده کند؟ بانوان ما به چه چیزهایی افتخار میکنند و دوست دارند شباهت خود را با چه عناصری حفظ کنند؟ ذهنیت زن از خود یک عامل مهم در تعیین هویت متعالی است. منمحوری و تنمحوری لذت و مصرفگرایی نباید عنصر افتخاربخش زنان باشد و به آنها، بدل هویتی بدهد.
از طرفی هویت زن باید در راستای تکوین و تقویت شود، نه در راستای مرد کردنش! از یکسو روحیات زنانه زن را به نقشهای فطریاش سوق میدهد و از سوی دیگر زن برای کسب هویت، مجبور میشود خلاف واقعیتش حرکت کند، پس برای بهرهمندی از ظرفیت تربیتی، زنان اولا باید تصویرسازی مناسبی از زن شکل بگیرد و ثانیا الگوی مشارکت زنانه در اجتماع متناسب با ظرفیت تربیتی، وی بازسازی شود تا او محل اجتماع نقیضین نباشد!
حال میخواهیم در باب ظرفیت تربیتی زن صحبت کنیم و نسبت چند مقوله نظیر آموزش رسمی، رسانه و قانونگذاری را با آن بسنجیم.
مساله اول؛ زن و آموزش رسمی کشور
گویاترین سوالمان این است که هدف سیستم آموزشی ما چیست؟ آیا جز این است که سیستم آموزش رسمی ما نسبت به طبیعت انسانها بیتفاوت است؟ اثری از آموزش مهارتهای ازدواج، مدیریت صحیح روابط اجتماعی و خانوادگی مدیریت خانواده و حتی مباحث هویتی در مفاد درسی دیده نمیشود یا اگر معدود سرفصلهایی وجود دارد نه نیروی متخصصی هست که آن را به دانشآموزان آموزش دهد و نه در دعوای مافیای کنکور محلی از اعراب دارد که بدان توجه شود. همین خلأ موجب صدمه جدی به ظرفیت تربیتی زن ایرانی میشود و هویت او را خدشهدار میکند. آقایان، نمیشود دانشآموزان را در فضایی کورجنس تربیت کرد و توقع داشت در آینده بتوانند خانوادهای سلام و جامعهای پویا بسازند وقتی وزارت آموزشوپرورش سرگرم جابهجایی گاهوبیگاه وزیر و مدیران است، کسی بهاصلاح راهبردی و تحول اساسی کلیدیترین وزارتخانه نظام فکر میکند؟ ما در این سیستم فرسوده و قدیمی تحصیل میکنیم برای شغل آیندهمان نه برای زندگی آیندهمان.
مساله دوم؛ زن و رسانه
میدانیم که فیلم و سینما عرصه خلق است و آینده را رقم میزند چه تصویری از زن مسلمان ایرانی نقشها و مسئولیتهایی که برعهده دارد در رسانههای رسمی سریالهای صداوسیما و نمایش خانگی ساخته شده؟ آقایان حواسشان هست که با تولید و توزیع سریالهای پرهزینه و بیمحتوا، چه انگارهای از زن در ذهن مخاطب ایجاد میشود و تبعاتش چیست؟ این بازنمایی از زن نه با واقعیت موجود منطبق است و نه نقطه مطلوب درستی دلالت میکند. وقتی رسانهها تیتر ذهنی زنان را تنزل میدهند، سلف مختلط دغدغه میشود و فکر متعالی به حاشیه میرود در سریالهای صداوسیما یا زن شرقی منفعل تصویر میشود یا یک عنصر مردواره اغواگر که هویتش مساوی با بدنش شده و با نیرویی جز فکر و اندیشهاش کسب معنا میکند. ظرفیت تربیتی زن کجا و این الگوی تاسفبار کجا!
مساله سوم؛ زن و قانونگذاری
و اما در حوزه قانونگذاری برای زنان یک نکته کلی عرض میکنم؛ حفظ استحکام خانواده مهمترین چیزی است که باید درنظر گرفته شود، قوانین حوزه خانواده باید به تنشزدایی در خانواده، تسهیل تشکیل خانواده و استحکام خانواده منجر شود. وجود نظام اولویتبندی در تدوین قوانین نیز ضروری بهنظر میرسد؛ بهطوریکه فشارهای اجتماعی و گفتمانهای تزریقی کنوانسیونهای بینالمللی فانوس راه ما در این مسیر نشود.
مساله چهارم؛ مبانی معرفتی زنان
چگونه از نقش تربیتی زن صحبت کنیم، بدون آنکه به عقبه فکری و ریشههای تربیتی پیوند داشته باشیم؟ مبانی اندیشه اسلامی مهمترین رکن فعالیت دانشجویی و چهبسا مهمترین عنصر زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی است. دانشجو بدون مبانی محکم، معرفتی نه میتواند کنشگری نقطه زن داشته باشد و نه در زندگی شخصیاش اثرگذار است، پیشنهاد میشود علاوهبر پررنگ کردن زیرساختهای موجود برای ارتباط دانشجویان با پژوهشکدههای امین در حوزه زن و خانواده، ساختارهایی ایجاد شود. و اما در آخر به مساله نشریات دانشجویی نیز اشاره میکنم؛ نشریه دانشجویی بستری است که حول آن مطالعه و مباحثه خلاقیت و تقویت قلم و یادگیری اتفاق افتد. خداوند به قلم سوگند یاد کرده است! از این بالاتر؟! نشریات دانشجویی باید عیار کار خود را بشناسند و در راستای تخصصی شدن پیشبروند. استحاله قلم و کمرونقی نشریات ظلمی به دنیای اندیشه است، انتظار میرود نشریات دانشجویی در دید مسئولان وزارت علوم ازجمله مباحث اولویت دار قرار بگیرد و بهای بیشتری بدان پرداخته شود. سلامی از دخترانتان با قلبهایی که در عشق و عاطفه صاحب العصر و الامر و الزمان، گداختهاند و تاب سکون و تماشا ندارند را به محضر شما میرسانم تا به سرمان منت نهاده؛ به حضرتشان برسانید و برای حرکت دخترانتان در مسیر ایشان دعای خاص و ویژهتان را خواستاریم.