امیرمحمد کولانی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان:سال اول قرن جدید را درحالی پشت سر گذاشتیم که شاهد جنگی ترکیبی از جانب دشمنان خارجی و داخلی بودیم، در این مدت تبعات 8 سال مدیریت لیبرالی کشور در دهه 90 و ناتوانی برخی مدیران فعلی، مردم شریف ایران را با مشکلاتی عدیده در حوزه اقتصاد و معیشت مواجه کرده است؛ قیمت اقلام اولیه زندگی سر به فلک کشیده و خرید خودرو دیگر یک آرزو است. مسکن را دیگر نگوییم که تا چه حد خانوادهها را در تنگنا قرار داده، ازدواج و فرزندآوری هم تحتتاثیر این شرایط نامطلوب اقتصادی به حاشیه رفته، رشد نرخ بزهکاری، طلاق و امثال اینها نیز نتیجه همین شرایط است. البته بهخوبی میدانیم که بخشی از این مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای ظالمان عالم است و بخشی، ریشه در مسائل فرهنگی دارد و بخشی دیگر حاصل همین جنگ ترکیبی است، اما نباید نقش مدیریت را در این بین نادیده گرفت. قطعا مدیریت دولت قبل مورد نقد است و با توجه به درپیش بودن سالروز صدور فرمان 8 مادهای حضرتعالی درخصوص مبارزه با فقر و فساد و تبعیض اعلام میداریم، تیتر اصلی مبارزه با فساد محاکمه بانیان وضع موجود است که دل در گرو لیبرالیسم دارند و نه اسلام ناب. اما مدیریت همین دولتی که از ابتدا حائز حمایت ما بوده و میباشد نیز مورد نقد است. متاسفانه از ابتدای دولت برخی از انتصابات توجیه منطقی نداشتهاند، مدیران میانیای که هیچ گونه نسبت گفتمانی با دولت انقلابی ندارند، قاعدتا مجری سیاستهای تحولی آن نیز نخواهند بود. آقاجان، جمهوری اسلامی برای مواجهه با جنگ ترکیبی و عبور از این پیچ تاریخی و رساندن بشریت به سرمنزل نهایی خود، که همان حیات طیبه است، میبایست از مدیرانی شایسته این وظیفه بهره ببرد، نه مانند برخی مدیران که در برهه حساس اغتشاشات اخیر حاضر به پرداخت هزینه نشدند، هرچند این مسائل کوچک و حاشیهای نمیتواند قطار پرسرعت انقلاب را متوقف کند اما تاکید میکنیم، افراد عافیتطلبی که میز و صندلیشان را در جهت وزش باد تنظیم میکنند، نمیتوانند در این پیچ تاریخی، کشور را به سلامت عبور دهند. براساس منویات حضرتعالی تنها راه علاج مشکلات کشور، روی کار آمدن دولت جوان حزباللهی است. ضمن تشکر از دولت کنونی که الیه بسته مدیران را شکافت و دهها جوان مومن حزباللهی را به کارزار مدیریتی کشور وارد کرد، باید اعلام نماییم که حضور جوانان در دولت هنوز به نحو استثناست و نه قاعده. فراموش نکرده و نمیکنیم در نقشه پنجمرحلهای کلان انقلاب اسلامی همچنان در مرحله دولت اسلامی که همان اسلامی شدن روش و منش کارگزاران است ماندهایم. حضرت آقا، ما معتقدیم انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، نه مبتنیبر خشم کور طبقاتی بلکه مبتنیبر فرهنگ بوده و علت پیروزی انقلاب، رشد آگاهی مردم نسبت به اسلام بوده است. لذا از ابتدا جدال، بین دو اسلام حداقلی و اسلام ناب بوده و هست که ریشه در تفکرات امام راحل دارد. اگر یک فکر بخواهد به منصهظهور برسد باید سه مرحله نظریهپردازی، گفتمانسازی و اقدام عملی را طی کند. ما در راستای بیداری دانشجویی وظیفه جامعه اسلامی دانشجویان را در برش اقدام عملی و جریانسازی تعریف میکنیم و پس از بیانات حضرتعالی در دیدار سال گذشته، مهمترین اقدام عملی خود را حفظ و حراست از آرمان و هویت انقلابی میدانیم که دشمن در جنگ ترکیبی این دو امر مهم را نشانه رفته است. انقلاب و امام به جوانان و آحاد ملت کمک کرد تا هدف و قله آرمانی را بشناسد تا بتواند بهسوی آن حرکت کند، تا بتواند جایگاه و نقش خود را در این حرکت عظیم آرمانی بیابد؛ این همان چیزی است که باعث میشود جوان احساس ناامیدی و ضعف نکند، بلکه احساس شخصیت و اعتمادبهنفس داشته باشد و بتواند هشتسال دفاع مقدس را مقابل عالمی ایستادگی کرده و سیلی سختی به مستکبرین عالم بزند؛ این همان «هویت» است. جوانان اثرپذیرترین قشر از هویتزایی انقلاب بودهاند، که درحالحاضر نیز با گره خوردن این معرفت و هویت با جانشان میتوانند بهعنوان حلقات میانی، کشور را به سلامت از این پیچ دشوار تاریخی عبور دهند و کشور را به قله آرمانی خود، که همان تمدن نوین اسلامی است، برسانند؛ با توجه به این نقش اساسی و از آنجا که هویتیابی از آرمانخواهی میگذرد و در پرتوی آرمان انسان تربیت میشود تا به اوج قله و هدف آفرینش برسد؛ میبینیم که دشمن آرمانزدایی را، با بیتفاوت کردن جوانان نسبت به فقر و فساد و تبعیض و سلطه فرهنگ غربی را در دستور کار پروژه هویتزدایی قرار داده است. آنچه عرض شد علتالعللی دارد به نام فکر، همه آسیبی که دشمن با هویتزدایی و آرمانزدایی به نسل جوان امروز وارد میکند، نتیجه قطع زنجیره تواصی در نظام تعلیموتربیت و به طریق اولی عدم استحکام مبانی فکری بهعنوان مهمترین عنصر هویتساز است؛ لذا برای جلوگیری از هویتزدایی و آرمانزدایی میبایست به تقویت همین مبانی فکری و همچنین زنجیره تواصی پرداخت. ما قائل به آنیم که ترقی، تکامل و پیشرفت بشر در دو حوزه فردی و اجتماعی به چهارعنصر فهم، فکر، اندیشه و فرهنگ وابسته است و انسانها بدون استفاده از اندیشه یک عقبه تئوریک مطمئن، نمیتوانند تکالیف اجتماعی خود را بهدرستی ادا کنند که در صورت عدم رجوع به این عقبه فکری با هفت آفت ارتجاع، رکود، جمود، انحراف، تحجر، روزمرگی و سطحینگری مواجه خواهیم بود. خواهشمند است درصورت صلاح دید، زوایای ضرورت رجوع به عقبه تئوریک و تبعات ناشی از آن را برای جمع حاضر تبیین فرمایید. حضرت آقا، 34 سال پیش در آغازین روزهای تولد جامعه اسلامی دانشجویان سه فرمان راهبردی صادر فرمودید که یکی از آنان ارتباط با روحانیت اصیل بود، ما بهمنظور ارتباط با عقبه تئوریک و تعریف این روحانیت اصیل مصداق آن را در شهید مطهری، شهید بهشتی و استاد فکر مرحوم علامه مصباحیزدی و استفاده از کتب راهگشای این حکیم مجاهد دیدهایم. راهکار ما در این حوزه آن است که در هر دانشگاه، قرارگاه فرهنگی تشکیل شود تا با برنامهریزیهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، در ایجاد سازوکارهای هویتیابی، پرداختن به فکر و مبانی و از همه مهمتر ایجاد آمادگی در عرصههای هویت بخشی چون نظام تعلیموتربیت که با آموزشوپرورش نسلهای بشری، به کمک کتاب و حکمت، زندگی عدالتمحور و زیرساخت تحقق آرمانها بنا گذاشته میشود، جوامع بشری را به اهداف آفرینش و در صدر آن قرب الی اهلل هدایت کند. ای قائد و مولای ما ضمن تجدید میثاق با آرمانهای معمار کبیر انقلاب اسلامی با گرامیداشت یاد و خاطره شهدا بهخصوص شهید سلیمانی عزیز محضر حضرتعالی اعلام میکنیم که تا پای جان در راه تحقق کامل اهداف بلند این انقلاب خواهیم ماند و اینک که صدای خرد شدن تفکرات الحادی و التقاطی لیبرالیسم به گوش میرسد، میرویم تا با تعالیم تابناک اسلام ناب ضمن تحقق تمدن نوین اسلامی بشر را به وادی پر از خیر و برکت حیات طیبه رهنمون سازیم. آقاجان، مطالبی درخصوص صداوسیما، مساله بانوان و جمعیت و آموزشوپرورش داریم که مفصلا در قالب نامههایی به دفتر ارسال خواهیم کرد.