عدهای معتقدند اگر به غیر از ماه رمضان و زمان افطار، برنامه «محفل» پخش میشد، اینقدر موردتوجه قرار نمیگرفت اما باید بگوییم نوع محتوای متفاوت این برنامه، با برنامههای قبلی دینی و ورود سبک «شادی» به این برنامهها باعث شد آن را «گامی رو به جلو» بدانیم و مخاطب از آن استقبال کند. تا پیش از این برنامههای دینی عمدتا یادآور «غم و اندوه» یا حداقل در سبک «جدی و خشک» بودند که دین را خیلی رسمی، جدی و خشک و در بسیاری موارد همراه با غم و اندوه به مخاطبان معرفی میکردند و همین سبب دلزدگی مخاطب از برنامههای دینی میشد. ورود سبکی «شاد» و نسبتا «پر هیجان» به برنامههای دینی تلویزیون را میتوان نویدبخش تغییرات متناسب با زمان برای برنامههای دینی تلویزیون دانست.
احمد ابوالقاسمی، کارشناس و داور یا بهقول خودشان میزبان این برنامه قرآنی در مورد شروع به کار در این برنامه میگوید: «زمانی که رویکرد این برنامه را دیدم، احساس کردم این برنامه میتواند اتفاق جالبی را رقم بزند. در قالب متفاوت و با جدیت و اعتماد کامل از طرف تهیهکننده و تیم شبکه، مطمئن بودم که با عزمی که در این قضیه دارند کار مورد استقبال واقع میشود. این خودش نوعی شهامت همراه با رویکرد مناسب محسوب میشود. ما بهعنوان جامعه قرآنی مطمئن بودیم که وقتی که فعالیتهای قرآنی و فعالان قرآنی در یک قالب صحیح، جذاب و متنوع ارائه شود بیننده خودش را دارد و جذاب خواهد بود.»
ابوالقاسمی اصل و هدف برنامه محفل را معرفی نوع فعالیتهای قرآنی و فعالان قرآنی میداند و میگوید: «خانوادههای مذهبی میدانند حفظ قرآن چیست اما واقعا جمعیت زیادی از اقشار جامعه نمیدانند که این نوع اتفاقات چطور رقم میخورد. جامعه قرآنی با هنر تلاوت آشنا بودند و خیلی از مردم ممکن است بهصورت جدی تاکنون نتوانسته باشند که با توجه و دقت به تلاوت گوش کنند. الان که بازخوردهایی که در صفحه شخصی خودم در اینستاگرام دارم بازخوردهای عجیبی است. بهعنوان مثال فردی بود که نوشته بود: «تاکنون درکل عمرم توفیق نداشتم برای امام حسین(ع) گریه کنم اما وقتی تلاوت استاد کریم منصوری پخش شد و دو بیت برای امام حسین(ع) خوانده شد به اندازه کل سالهایی که گریه نکرده بودم اشک ریختم» یا وقتی کسی که نوشته بود: «با دین و قرآن به صورت قطعی خداحافظی کرده بودم ولی در حال حاضر سه الی چهار روزه حالم خوب است.»
اساسا برنامههای دینی تلویزیون همواره با این مشکل مواجه بوده که فقط یک قشر خاص را درنظر میگیرد و به موارد دیگر توجه نمیکند. وی اما معتقد است که مخاطب برنامه محفل را قشر عام جامعه تشکیل میدهد تا خاص جامعه قرآنی و میگوید: «این برنامه تشکیل شد تا فعالیتهای قرآنی را از اختصاصی بودن خارج کند و امیدواریم به این هدف که فعالیتهای قرآنی را اشاعه دهد، نزدیک شده باشد. همیشه یکی از معترضان جداسازی شبکههای اختصاصی از این نوع بودم. قرآن برای همه است. شبکه تخصصی ورزش خوب است که داشته باشیم یا شبکه تخصصی سلامت خوب است داشته باشیم ولی قرآن خیر. میتوانیم شبکه تخصصی قرآن هم داشته باشیم بهشرطی که شبکههای دیگر از وظیفه برنامهسازی قرآنی خود غافل نباشند که در برنامه محفل این اتفاق افتاد در چندسال گذشته هم شبکه یک برنامه «ترنم» را ساخت که خیلی مورد استقبال قرار گرفت و امسال شبکه سه این کار را انجام داد. این نشان میدهد ورزشکار ما که مخاطب شبکه تخصصی ورزش است هم نیازمند نکات قرآنی و معنوی خواهد بود. کسانی که پیگیر مطالب اختصاصی سلامت، اقتصاد یا غیر هستند نیازمند بهره بردن نکات قرآنی نیز هستند. تخصصی شدن شبکهها باید نظامی داشته باشد که افراد یکسویه بار نیایند. وجه مشترک تمام شبکههای اختصاصی ما باید قرآن باشد. این امر بهنظر میرسد در این برنامه تجربه شد.»
بسیاری از علمای دین انسان را دارای سه بعد حس، خیال و عقل میدانند، اما بارها دیدهایم که برنامههای مذهبی فقط بعد حسی را در نظر میگیرند و به دیگر موارد توجهی ندارند. ابوالقاسمی درمورد واکنشهایی که به این برنامه شده است و مخالفت با آن میگوید: «من مخالفت جدی ندیدم تنها واکنشهایی خیلی اندک را مشاهده کردم که با توضیح به آنها برخی ابهامات برطرف شد. 90 درصد جامعه قرآنی بهعنوان کسی که تماس داشتم از پخش و برپایی چنین برنامهای راضی و موافق بودند، بعضیها هم که مخالفت کردند و بعضا از بیاطلاعی بوده است. زمانی که موردی تکتک توضیح دادم توجیه شدند. تنها سه تا چهار مورد خوششان نیامد. بهمعنای واقعی کلمه منصفانه نگاه میکنم؛ چراکه من اگر بهعنوان کارشناس غیرمنصفانه درخصوص مسائل قرآنی صحبت کنم کسی اعتماد نخواهد کرد. بنده با بزرگان قرآنی که تماس داشتم اکثرا نظرشان جلب شده و عالی بودن برنامه را متذکر شدند. شاد بودن در این برنامه شائبهای را در جامعه از بین برد. ما همیشه از سمت مردم دچار این سوال بودیم که آیا جامعه قرآنی توانایی خندیدن دارد؟ درحالیکه یک مومن واقعی شادیاش مستدام است و لحظهای نیست، چون اهل ذکر است و «الا بذکر الله تطمئن القلوب» اطمینان دارد قلبش و میداند معادلات جهان هستی اش چگونه رقم میخورد و این حتی در ظاهر زندگی هم نمود پیدا کند. این برنامه ثابت کرد که چقدر جامعه قرآنی شاد است. یک دختر قرآنی به نام «عطیه عزیزی» که حافظ قرآن است، درکنار آن نقاشیهای بسیار شادی را نمایش میدهد و این امر نشاندهنده این است که قرآن در این بچه شادی ایجاد کرده است. شادی تنها قهقهه زدن نیست. شادی، همتی است که در یک نفر ایجاد میشود تا بهجای اینکه افسرده و گوشه گیر شود یکسال قرآن را حفظ کرده و تفسیر آن را فرا میگیرد.»
طبیعتا یکی از وظایف برنامهسازان توجه به این مدل برنامهها مخصوصا در ماههایی مثل ماه رمضان است، ابوالقاسمی درمورد ادامه پیدا کردن این برنامه میگوید: «برای فصلهای بعد میتوان از هنرمندان قرآنی مثل خطاطها و تذهیب کارهای قرآنی نیز بهرهمند شویم. باید باور کنیم که حوزه قرآن تنها در حفظ و قرائت خلاصه نمیشود، بلکه حتی معرفی یک کتاب میتواند خیلی اثر بخش باشد. لابهلای برنامه گاهی مجری جوامع خیّر را معرفی میکرد که میتوان از این فرصت برای معرفی خادمان قرآنی یا کتابهای قرآنی بهره جست.»